همراستايي استراتژي خريد با استراتژي تجاري به مثابه عامل افزايش بهره وري مديريت زنجيره تامين(تعدادصفحات:19)چكيده با افزايش جهاني شدن بازارها، توسعه سريع در تكنولوژي اطلاعات و شبكه هاي رايانهاي، افزايش اهميت خدمات در اقتصاد و تغيير در سليقهها و مطالبات و خواستههاي مشتري، نقش مديريت زنجيرة خريد و تامين بشدت درحال تحول و دگرگوني است. دربسياري از سازمانها و بويژه در بنگاه هاي توليدي نيمي از بهاي تمام شده كالاي فروش رفته را سهم خريد تشكيل ميدهد. بدين لحاظ تصميم گيرهاي خريد اثر قابل توجهي بر روي درآمد شركت دارد و هر ريال صرفه جويي در هزينههاي خريد بطور مستقيم روي سود شركت تاثير ميگذارد. ازسوي ديگر با استفاده از يك نگرش غيرحرفهاي براي تصميم گيري درمورد خريد، ممكن است به راحتي فرصتهاي صرفهجويي درهزينه ناديده گرفته شده و مالاً به زيان قابل توجهي منجر گردد. عملكرد سازمانهايي كه به مديريت استراتژيك مي پردازند بيشتر و بالاتر از ديگر سازمان هاست. دست يابي به يك حلقه مناسب ارتباطي بين محيط يك سازمان و سطوح مختلف استراتژي)استراتژي سطح شركت، استراتژي سطح كسب و كار و استراتژيهاي وظيفه اي(، از الزامات موفقيت در يك محيط رقابتي است. شواهد متقاعدكننده چندي وجود دارد مبني بر اين كه همسويي صحيح سيستمهاي مالي، منابع انساني، بازاريابي و زنجيره تامين با استراتژي كسب وكار، عملكرد بنگاه را افزايش خواهد داد. بر اين اساس در اين مقاله ابتدا تفاوتهاي عمده بين رفتار خريد سازماني و مصرفكننده تشريح و سپس ضمن برشمردن عوامل موفقيت زنجيره خرِيد و تامِين، نقش استراتژيك مديريت خريد و تامين در شركتهاي توليدي و چگونگي توسعه استراتژيهايي مختلف در برابر تامينكنندگان براي پشتيباني استراتژيهاي كلي مربوط به محصول/بازار و كسب و كار مورد بحث قرار مي گيرد جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |