بررسي روش تفسيري آيت الله سيد علي اكبر قرشي در تفسير احسن الحديث بررسي روش تفسيري آيت الله سيد علي
مرجع ترجمه و نشر علوم مهندسی صنایع شامل مقالات ترجمه شده و فارسی، کتاب‌ها، نرم‌افزارها، پاورپوینت، پرسشنامه‌های استاندارد، معرفی کتاب‌های مدیریت و مهندسی صنایع، ...
بررسي روش تفسيري آيت الله سيد علي اكبر قرشي در تفسير احسن الحديث بررسي روش تفسيري آيت الله سيد علي
ساعت | بازدید : 59 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
بررسي روش تفسيري آيت الله سيد علي اكبر قرشي در تفسير احسن الحديث

بررسي روش تفسيري آيت الله سيد علي اكبر قرشي در تفسير احسن الحديث

چکیده

قرآن یکی از مهم ترین عوامل اساسی در تکامل و رشد همه جانبه انسان ها می باشد، بنابراین فهم قرآن از اهمیّت ویژه‌ای بر خوردار است. منابع تفسیری از جمله موارد در این راستا به شمار می آید؛ تفسیر احسن الحدیث نیز بر این اساس در اختیار عموم قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر تحت عنوان « بررسی روش تفسیری آیت الله سیدعلی‌اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث» با روش کتابخانه‌ای به همراه توصیف و تحلیل و با هدف بررسی این اثر تفسیری، در چهار فصل تنظیم؛ و به «مسأله تحقیق» پاسخ داده شد. در فصل اول به ذکر تحقیق کلیات و مفهوم شناسی پرداختیم، و در فصل دوم روش‌های تفسیری احسن الحدیث؛ نخست به حقیقت تفسیر در لغت و اصطلاح پرداخته و شاخصه‌های تفسیر کامل را بیان نمودیم؛ و در فصل سوم گرایش‌های تفسیری احسن الحدیث بررسی شده است؛ و در فصل چهارم به نتایج کلّی پژوهش اشاره شده و پشنهادهای لازم ارائه گردید.

کلید واژه ها: قرآن، روایت، تفسیر، مفسِّر، روش، گرایش، أحسن الحدیث.

 مقدمه :

قرآن به عنوان جامع ترین و کامل ترین کتاب آسمانی است که در اسلام در درجه اول اهمیت از نظر عقیدتی، اخلاقی و سیره ی عملی قرار دارد. در این راستا یکی از ابزار فهم دقیق و عمیق قرآن ، تفسیر قرآن می باشد که مد نظر مسلمین قرار گرفته است. چرا که خود قرآن دستور به تامل در آیات قرآن را داده است. با تبیین آن و بهره مند شدن از قرآن است که زمینه ی سعادت در عرصه های زندگی مادی و فراهم نمودن توشه ی سفر آخرت و سعادت ابدی فراهم می شود. به طوری که احکام عبادی و قوانین اجتماعی که بر گرفته از این سفره ی گسترده ی آسمانی می باشد ، شاهد عینی بر این مدعاست. امروزه شاهد هستیم که وجود مفسران عالی مقام و دست به قلم، نعمت بزرگ الهی بر جامعه مسلمین است. یکی از این عزیزان مفسر احسن الحدیث است که با احساس مسئولیت از هیچ کوششی برای زکات علم خود دریغ نورزیده،به طوری که امروزه شاهد اثر احسن الحدیث از این مفسِّر والا مقام هستیم.

اینجانب از سال اول دانشجویی مقطع کارشناسی با حضور در جلسات تفسیر قرآن آن مفسر گرانقدر علاقمند به مفاهیم والای قرآن شدم و الان تقریباباگذشت 25 سال، توفیق یافتم تاپژوهشی در این اثر تفسیری را سر لوحه تحقیق خود قرار دهم و با کسب اجازه از محضر سید علی اکبر قرشی، همه توان خویش را مصروف این مهم نمایم. از خداوند برای بازگو نمودن حقایق موجود در این تفسیر استعانت و مدد خواستارم.

 فصل اول: کلیات و مفهوم شناسی

 بخش اوّل: کلیات تحقیق:

1- 1-1 بیان مسأله :

یکی از شیوه های ترویج دانش و تلاش در تعمیق آن ، شناسایی نخبگان علمی آن دانش است. زیرا پیشرفت دانش و اهتمام نسبت به دانشمندان و فرهیختگان ، همانا اهتمام در خصوص دانش محسوب می شود. در این راستا بیان ویژگی های فردی مفسران قرآن ، بیان مکانت اجتماعی ، فرهنگی و علمی ایشان و شناساندن ویژگی ها و توانایی ها ی تفسیر مفسران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آن جا که این اهداف در خصوص سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث برای مجامع علمی، دین پژوهان و قرآن پژوهان آن طور که شایسته است، شناسانده نشده است، از این رو کنکاش از شخصیت علمی ایشان ونقدو بررسی ویژگی های تفسیر آًحسن الحدیث مسأله اصلی این پژوهش به شمار می رود.

1-1- 2 سوال اصلی:

سوال اصلی تحقیق عبارت است از :

شناسایی شخصیت، مکانت علمی و روش تفسیری سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث.

1-1-3 سوالات فرعی :

1 – مفسر محترم این تفسیر از چه شخصیت فردی ، اجتماعی ، فرهنگی و علمی برخورداراست؟

2 – روش‌های تفسیری مفسّر در تفسیر احسن الحدیث چگونه است؟ (پدیدارشناسی روش تفسیری أحسن الحدیث)

3 – گرایش‌های تفسیری مفسّر أحسن الحدیث چیست؟ (پدیدارشناسی گرایش‌های تفسیر أحسن الحدیث)

1-1- 4 فرضیه‌های تحقیق :

1 – به نظر می رسد مفسر از توانایی شخصیتی و علمی ویژه ای برخوردار باشد. از این‌رو همه‌ی تولیدهای عالمانه مفسر نیز از توانایی بالفعل و قوّت ویژه ای برخوردار باشد.

2– حدس پژوهشگر آن است که مفسر از توانایی شایسته ای در اقسام روش های تفسیری(تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی، تفسیر علمی، تفسیر اشاری، تفسیر عقلی و اجتهادی) بهره جسته است .

3– حدس پژوهشگر آن است که مفسر از توانایی شایسته ای در اقسام گرایش های تفسیری در تفسیر أحسن الحدیث بهره جسته است.

1-1-5 پیشینه تحقیق :

اینجانب با مراجعه به سایت هیچگونه تحقیق گسترده ای تحت عنوان بررسی روش تفسیر سید علی اکبر قرشی در تفسیر احسن الحدیث نیافتم و تا آنجا که می توانستم درصدد بررسی پیشینه این بحث برآمدم، در همین راستا از فرزند مفسر، آقای سید مهدی قرشی و حتی از خود مفسر نیز جویا شدم ، فرمودند تا بحال کاری با این عنوان صورت نگرفته است. لذا به نوبه ی خود یک کار تازه و دست اول و نوآورانه محسوب می شود؛ از سویی پژوهش در روش شناسی تفاسیر از جمله پژوهش های شایسته در طول تاریخ محسوب می شود.

1-1-6 روش تحقیق :

روش تحقیق در این نوشتار بر اساس روش کتابخانه ای ، توصیفی – تحلیلی می باشد. پس از آماده شدن طرح پایان نامه ، با کمک استاد راهنما ، به جمع آوری منابع در خصوص موضوع پایان نامه اقدام شد. پس از بدست آوردن منابع گوناگون از کتاب ها، مقالات و نرم افزارها بالاخص کتب تفسیر و مصاحبه با سید علی اکبر قرشی ، فیش برداری آغاز شد، سپس با راهنمایی استاد راهنما به تدوین فصول پایان نامه که در پنج فصل تنظیم گردیده است، اقدام گردید.

1-1-7 زمان بندی تحقیق:

این پروژه با عنوان« بررسی روش تفسیری سید علی اکبر قرشی در تفسیر أحسن الحدیث» درتاریخ 11/2/1392 به تصویب رسید. و در تاریخ 30/4/ 1393 به پایان رسیده است. 446

 جدول بودجه بندی زمان این پروژه به شرح ذیل می باشد:

ردیف

مراحل مختلف فرآیند تحقیق

زمان لازم

1

تشکیل پرونده علمی

10 درصد = 45 روز

2

یادداشت برداری

30 درصد = 134روز

3

تحلیل و پردازش یادداشت ها

20 درصد = 89 روز

4

پیش نویس اولیه

20درصد =89 روز

5

نگارش نهایی

20 درصد =89 روز

 بخش دوم : مفهوم شناسی

-2-1: شخصیّت در لغت و اصطلاح روان شناسی دینی:

«در لغت برای«شخصیت» تعریف خاصّی ارائه نشده است؛ اما با توجه به ماده و سه حرف اصلی آن از«ش- خ - ص» در کتب لغت« شَخَصَ الشَّی ءُ » به معنای«آن چیز بالا آمد» تعبیر شده است؛[1]» چنانچه شخصیت مصدر صناعی باشد، می توان از آن به « چیزی که بالا آمدنی باشد» معنا کرد.

« در اصطلاح شخصیت عبارت است از خصوصیات و شیوه های رفتار و کیفیت سازگاری فرد که جنبه ی دائمی داشته، فرد را از دیگران متمایز می کند و سبب ارتباط بین او و دیگران در محیط می گردد. نگرش های فرد نسبت به خودش ، عادات رفتاری، نگرش فرد نسبت به دیگران و نوع اندیشیدن و چگونگی شیوه های بیان آن ، رغبت ها و آرزوهای فرد ، طرح ها و برنامه های او در زندگی، و به طور کلی نگرش وی نسبت به زندگی ، سازگاری کلی فرد که الگوی خاص در زندگی برای او تشکیل می دهد را «شخصیت» می نامند. «شخصیت» بسیار پیچیده و دارای قابلیت رشد دادن می باشد و عوامل متعددی در رشد آن دخالت دارد. برخی از این عوامل دارای ماهیت بیولوژیکی است که مبانی وراثت را تشکیل می دهد. توانایی های ذهنی فرد عامل دیگر در رشد شخصیت است و عوامل فرهنگی و محیطی نیز نقش مهمی در ساختار و رشد شخصیت دارد[2]. »

مردم معمولا به شخصيت از جهت تأثيرى كه فرد در ديگران ايجاد مى‏كند و يا مهمترين تأثيراتى كه در ديگران باقى مى‏گذارد، مى‏نگرند و مثلا او را شخصى پرخاشگر يا مسالمت جو مى‏دانند. اما روان شناسان به هنگام بررسى «شخصيت» به آن، به عنوان مركز ساختمان ها و عمليات روانى ثابت مى‏نگرند كه سازمان دهنده مهارت هاى فرد و موجب كنش ها و واكنش هاى او در محيط زندگى كه مايه تمايزش از ديگران است، مى‏باشد. به عبارت ديگر، شخصيت نوعى سازماندهى ديناميكى دستگاه ها و سيستم هاى بدنى و روانى فرد است كه سرشت و فطرت ويژه او را در سازگارى با محيط، مشخص مى‏سازد. بنابراين، روان شناسان وقتى شخصيت را مورد مطالعه قرار مى‏دهند، به فرد به عنوان مجموعه‏اى كه داراى كنش و واكنش است مى‏نگرند درست مانند يك مجموعه به هم پيوسته كه كليه دستگاههاى جسمى و روانى آن در يكديگر تأثير متقابل دارند و رفتارها و واكنشهاى فرد را طورى مشخص مى‏كند كه او را از ديگران متمايز سازد.در قرآن توصيف شخصيت انسان و خصوصيات عمومى آن كه باعث تمايز انسان از ديگر مخلوقات خداوند است، آمده است چنان كه برخى از مدل ها و نمونه‏هاى عمومى شخصيت انسان كه با برخى از ويژگي هاى اساسى مشخص هستند، نيز وصف شده است.

در قرآن، همچنين شخصيت بهنجار و نابهنجار و نيز عوامل سازنده بهنجارى و نابهنجارى شخصيت توصيف شده است.

براى درك دقيق و درست شخصيت انسان، لازم است عوامل مختلف مشخص كننده شخصيت به دقت مورد مطالعه قرار گيرد. روان شناسان معاصر به هنگام تحقيق پيرامون عوامل شخصيت ساز، معمولا عوامل بيولوژيك، اجتماعى و فرهنگى را مورد بررسى قرار مى‏دهند و در بررسى عوامل بيولوژيك، به مسأله تأثير وراثت و ساختمان بدنى و ماهيت ساختارى سيستم مغز و اعصاب و دستگاه غددى اهميت مى‏دهند. و در تحقيق پيرامون تأثير عوامل اجتماعى بر روى شخصيت به مطالعه مهارت هاى دوره كودكى به ويژه در خانواده و روش رفتار والدين و نيز تأثير فرهنگ هاى جنبى و طبقات مختلف مردم و مؤسسات گوناگون اجتماعى و گروه هاى رفيق و دوست بر شخصيت فرد، مى‏پردازند. بنابراين، عوامل مشخص كننده شخصيت را مى‏توان به دو گروه اصلى تقسيم كرد: عوامل وراثتى يعنى عواملى كه از ساختمان طبيعى خود فرد منبعث مى‏شود و عواملى محيطى، يعنى عواملى كه از محيط اجتماعى- فرهنگى خارج از وجود انسان، نشأت مى‏گيرد.

روان شناسان هنگام بحث درباره خصوصيات شخصيت منبعث از طبيعت ساختمان خود فرد، تنها به مطالعه عوامل جسمى- بيولوژيك توجه مى‏كنند و جنبه روانى انسان را به فراموشى مى‏سپارند و از آن غافل مى‏مانند، البته عذر روان‏شناسانى كه در پژوهش هاى خود، از روش تجربى پيروى مى‏كنند و متعرض جنبه معنوى انسان نمى‏شوند تا اندازه‏اى پذيرفته است، زيرا نمى‏دانند چگونه از راه پژوهش علمى به روان انسان دست يابند، اما ناتوانى آنان در رسيدن به جنبه معنوى انسان از طريق كاوش علمى نبايد باعث شود كه به هنگام كوشش براى درك‏ شخصيت و علل رفتار او اعم از بهنجار و نابهنجار، از اين جنبه معنوى به طور كامل غفلت ورزند. همين غفلت روان شناسان از جنبه روحى در بررسى شخصيت انسان، به وضوح منجر به قصور درك آنها از انسان و كوتاهى در كوشش براى شناخت خصوصيات شخصيت بهنجار و نابهنجار و عدم دستيابى به روش ايده‏آل در روان درمانى اضطراب هاى شخصيت، شده است. اريك فروم، روانكاو معروف، قصور و عجز روان‏شناسى جديد را در خصوص شناخت صحيح انسان كه ناشى از عدم توجه به بررسى جنبه روانى انسان است، مشاهده كرده است. او چنين مى‏گويد: «... سنّتى كه روان‏شناسى را علم بررسى روح انسان، آن هم با توجه به فضايل و خوشبختى او، مى‏شمرده اكنون كاملا كنار گذاشته شده است و روان‏شناسى آكادميك به تقليد از علوم تجربى و روش هاى آزمايشگاهى در ارائه آمار و ارقام، اينك مبدل به علمى شده است كه درباره همه چيز، بجز روان انسان بحث مى‏كند و مى‏كوشد جنبه‏هايى از انسان را كه امكان آزمايش آن در آزمايشگاه وجود دارد، بشناسد و مى‏پندارد كه احساس و معيارهاى ارزش و شناخت خير و شر، صرفا تصوراتى متافيزيك هستند و ربطى به مسائل روان‏شناسى ندارند. به اين ترتيب علم روان‏شناسى به موضوع اصلى خود يعنى روح انسان نيازمند شد، حال آن كه پيشتر، به بررسى مكانيسم ها و واكنش سازي ها و غرايز مى‏پرداخت و از مطالعه پديده‏هاى انسانى كه او را از موجودات ديگر كاملا متمايز مى‏سازد، مانند محبّت، عقل، احساس و ارزشها، غافل بود».

بدون شناخت ماهيّت و حقيقت عوامل تعيين كننده شخصيت، اعم از عوامل مادى و معنوى، درك روشن و كامل شخصيت انسان، امكان پذير نيست.[3]

1-2-2 تعریف تفسیر در لغت و اصطلاح علوم قرآنی:

« تفسير» از ريشه «فسر» گرفته شده و فسر به معناى جدا كردن، بيان، توضيح دادن و كشف و آشكار ساختن امر پنهان يا معناى معقول آمده است. برخى، واژه «تفسير» را مرادف «فسر» و برخى مبالغه آن دانسته‏اند، ولى اكثر قريب به اتفاق لغت‏شناسان، تفسير را به كشف و شرح معانى الفاظ و عبارات اختصاص داده‏اند. مى‏توان گفت با توجه به اين نكته كه تفسير مصدر باب تفعيل است، مفهوم مبالغه نيز در آن نهفته و معناى آن، به خوبى آشكار نمودن معانى الفاظ و حقايق پنهان است.[4]

برخی بر آنند که واژه «فسر» در اشتقاق کبیر، مقلوب « سفر » است.[5]

در كتب تفسير و علوم قرآن، براى واژه تفسير دو دسته معناى اصطلاحى ذكر شده است؛ برخى تفسير را به عنوان يك علم "منظومه معرفتى" تعريف كرده‏اند و برخى آن را به عنوان يك تلاش فكرى مورد توجه قرار داده‏اند. آنچه در اين كتاب مدنظر است، تفسير به عنوان يك "تلاش فكرى" است. از ميان تعريفهاى فراوانى كه درباره تفسير،به عنوان يك تلاش فكرى، ارائه شده، به بررسى دو تعريف ارائه شده از سوى راغب اصفهانى و علامه طباطبايى كه كامل‏تر از تعريف‌هاى ديگر است، مى‏پردازيم.

راغب اصفهانى : تفسير در عرف دانشمندان، كشف معانى قرآن و بيان مراد آن است، خواه به جهت مشكل بودن لفظ باشد و خواه به جهتى ديگر، و خواه بر حسب معناى ظاهر باشد و خواه غير آن. بهترين توجيه و تفسير اين تعريف، آن است كه مقصود از «كشف معانى»، مفاد استعمالى الفاظ قرآن و مقصود از«بيان مراد»، تعيين مراد جدى خداوند از عبارتهاى قرآن باشد و عبارت «خواه به جهت مشكل بودن لفظ باشد و خواه به جهتى ديگر» قيد «كشف معانى»، و مقصود آن است كه روشن نبودن معانى و مفاد استعمالى، گاه به علت مشكل بودن لفظ و گاهى به علل ديگر است. عبارت «خواه بر حسب معناى ظاهر باشد و خواه غير آن» ناظر به «بيان مراد» است. بدين معنا كه كشف مراد جدى خداوند، خواه طبق معناى ظاهر باشد يا برخلاف معناى ظاهر، در قلمرو تفسير قرار داد.[6]

1-2-3:ضرورت و اهمیّت تفسير:

قرآن، شگفت‏ترين كتاب و بزرگ‏ترين معجزه تاريخ است كه از آغاز جهان هستى تا كنون بى‏نظير مانده و خواهد ماند. ضرورت تفسير و فهم قرآن، به ضرورت شناخت آن‏كه سرچشمه هدايت، دانش‏ها و شفاى دل‏ها است، بازمى‏گردد. قرآن به عنوان كتاب هدايت شايسته تأمّل، آگاهى و جست‏وجو است تا از رهنمودهايش استفاده كنيم.

اين كتاب آسمانى، داراى معانى كنايى، استعارات و اشارات فراوانى است كه وصول به آنها نيازمند تدبّر و تفكّر در آنها است. در اهميت انديشيدن و تدبّر در قرآن، خداوند متعال مى‏فرمايد: كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ قرآن كتابى است مبارك كه آن را برتو فرستاديم، تا در آيات آن انديشه كنند و خردمندان از آن پند گيرند.

ضرورت تفسير قرآن را مى‏توان در چند امر دانست:

الف) قرآن دربردارنده حقايقى بزرگ از عالم غيب براى عالم محسوس و ماده است كه رسيدن به آنها نيازمند تفسير و تبيين است، لذا خداوند به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم خود دستور داد تا به شرح و تبيين آنها بپردازد: وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ؛ ما قرآن را برتو نازل كرديم، تا آن‏چه به سوى مردم نازل شده است، براى آنها روشن سازى[7]. عميق بودن معانى قرآن اقتضا دارد كه پيامبر و معصومان به تفسير آنها بپردازند. حضرت على عليه السّلام مى‏فرمايد: انّ القرآن ظاهره أنيق و باطنه عميق لا تفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه؛ ظاهر قرآن زيبا، باطن آن ژرف و ناپيدا، عجايب آن سپرى نگردد و غرايب آن به پايان نمى‏رسد. ازاين جهت، قرآن مؤلفه‏اى است از عالم غيب با معانى بلند و الفاظ كوتاه و گنجينه علم الهى كه فهم آن براى همگان، به‏ويژه مسلمانان ضرورى است. ب) قرآن كتابى است كه به‏تدريج و در ساليان دراز نازل شد. درهر مورد، به تناسب نزول آن، نكاتى بيان شده كه با در كنارهم قرار گرفتن همه آنها از نظر موضوع و هدف، پرده از معانى نهايى آن برداشته و درك و عمل به آن روشن خواهد شد.

ج) قرآن كتابى است كه به اقتضاى ساختار خود، به ايجاز و اشاره، در بيان احكام عبادى و عملى، عقايد و تاريخ، مطالبش را به‏گونه‏اى موجز بيان داشته و تفسير و تبيين آنها را برعهده پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله و سلّم گذارده است، ازاين‏رو، ذكر خصوصيات و توضيحات هرآيه، اعم از عبادى و غير آن، از اساسى‏ترين وظايف پيامبر عليه السّلام و ائمه معصومان عليهم السّلام شمرده شده است و سپس عالمان اسلام با كمك از رهنمودهاى معصومان، ضرورت اين كار را بديهى دانسته و بر فراهم كردن زمينه‏هاى آن، تأكيد فراوان داشته‏اند.

از اين‏رو، ابن عباس مى‏گويد: آن‏كه قرآن را بخواند، ولى تفسير آن را نيكو نمى‏داند، همچون باديه‏نشينى است كه شعر را به سرعت مى‏خواند. جمعى از علما نيز علم تفسير را از واجبات كفايى دانسته و آن را اشرف علوم به‏شمار آورده‏اند، زيرا موضوع تفسير، بيان كلام خدا و هدف آن، رسيدن به كمال نهايى و حقيقت سعادت است.[8]

1-2-4 : تعریف روش ها و گرایش های تفسیری در لغت و اصطلاح علوم قرآنی:

مقصود از « روش » استفاده از ابزار یا منبع خاص، در تفسیر قرآن است که معانی و مقصود آیه را روشن روشن ساخته و نتایج مشخّصی را به دست دهد . به عبارت دیگر: چگونگی کشف واستخراج معانی و مقاصد آیات قرآن را « روش تفسیر قرآن » گویند. [9]

مقصود از روش تفسيرى، مستند و يا مستنداتى است كه مفسران در فهم و تفسير آيات قرآن از آنها بهره گرفته‏اند كه از آن مى‏توان به «منهج تفسيرى» نيز تعبير كرد. آن مستند يا نقل است يا عقل. به تفسيرهايى كه با استناد نقل به فهم و درك معانى آيات پرداخته مى‏شود، «تفسير به مأثور» گويند و روش تفسيرى آنها را «تفسير اثرى» نامند كه خود داراى اقسامى است و بدان‏ها اشاره خواهد شد. اما تفسيرهايى كه با استناد عقل و مدركات حوزه انديشه و تدبّر، فراهم آمده‏اند، «تفسيرهاى اجتهادى» گويند و روش تفسيرى آنها را «تفسير عقلى» نامند كه آنها نيز داراى اقسامى هستند.[10]

مقصود ازروش تفسیر کامل قرآن، روشی است که در آن از همه ی روشهای صحیح تفسیرکه عبارتند از: 1- روش تفسیر قرآن به قرآن؛

2- روش تفسیر روایی ( تفسیر بر اساس سنت ) ؛

3- روش تفسیر علمی ( تفسیر با استخدام علوم تجربی درفهم قرآن ) ؛

4- روش تفسیر اشاری ( عرفانی ، صوفی ، باطنی ، رمزی ، شهودی ) ؛

5- روش تفسیر عقلی و اجتهادی . در جای مناسب استفاده می شود تا مقصود آیات به طورهمه جانبه دریافت و بیان می شود.[11]

گرايش: در اينجا مقصود از «گرايش»، تأثير باورهاى مذهبى، كلامى، جهت‏گيرى‏هاى عصرى و سبك‏هاى پردازش و در تفسير قرآن است كه بر اساس عقايد، نيازها و ذوق و سليقه و تخصّص علمى مفسّر شكل مى‏گيرد.

اساسى‏ترين تفاوت‏هاى گرايش‏ها و روش‏هاى تفسيرى چنين است:

1- مبحث روش‏ها بر اساس چگونگى روش كشف معنا و مقصود آيه استوار است.

2- مبحث روش‏ها بر اساس منبع و ابزار تفسيرى (همچون كاربرد عقل و روايات) شكل مى‏گيرد.

3- در مبحث «گرايش» ها بيشتر شخص مفسّر مطرح است؛ يعنى باورها و سليقه‏ها وجهت‏گيرى‏هاى شخص مفسّر است كه به تفسير جهت مى‏دهد و متنى متناسب با آنها پديد مى‏آيد.

4- در مبحث «گرايش»، متن تفسير مطرح است كه با چه اسلوبى نگارش يافته و بيشترچه مطالب كلامى، ادبى يا ... در آن راه يافته است.

تذكر: در مورد روش‏ها و گرايش‏هاى تفسير قرآن، تعبيرهاى متعددى همچون: مناهج، مذاهب،مكاتب، اتجاهات، الوان، سبك، اسلوب و ... به كار مى‏رود.[12]

1-2-5: ضرورت و اهمیّت پزوهش از روش ها و گرایش های تفسیری در تفسیر أحسن الحدیث:

ما بر اساس باور و حدس خویش مبنی بر اینکه مفسّر أحسن الحدیث، به طرز عالمانه از اقسام روش های تفسیری قرآن به قرآن، قرآن با روایت، روش تفسیر عقلی واجتهادی، روش تفسیر علمی، روش تفسیر اشاری وگرایش های تفسیری، در اثر تفسیری خودش، بهره جسته است؛ لذا بررسی روش ها و گرایش ها در تفسیر أحسن الحدیث را یک امر ضروری دانستیم.

1-2-6: تبیین شخصیت فردی مفسر :

در این پروژه شخصیت مفسر احسن الحدیث، بر اساس مدارک و اسناد موجود مورد ارزیابی و شناسایی قرار می گیرد.

مفسّر أحسن الحدیث در این زمینه می نویسد: اینجانب سید علی اکبر قرشی در 14 شعبان 1347، 9 آبان 1307 در شهر بناب که در آن زمان یکی از قصبات آذربایجان شرقی بود ، در خانواده ای روحانی و سادات متولدشدم. خاندان ما از سلاله پاک سادات «موسوی» است . پدرم شادروان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد قرشی ، فرزند سید محمد حسین بن سید صادق بن سید مرسل موسوی ، از علمای برجسته و بانفوذ و پاک نفس منطقه ی آذربایجان شرقی و شهر بناب بود و نزد همه محبوبیت و مقبولیت روحانی ، علمی و اخلاقی داشت و این امر از افتخارات خاندان ما و از الطاف خداوند متعال بر ما بود[13]. مادرم ، شاد روان معصومه خانم، فرزند یکی از ثروتمندان صالح شهر به نام مرحوم حاج علی اکبر بنابی بود . زنی به غایت عفیفه، پاکدامن، مومنه و اهل ولایت و معنویت بود[14].

1-2-7: تحصیلات مفسر :

خود مفسر چنین می فرماید:«دوران کودکی ما که مصادف با دوره ی استبداد رضا خان خبیث بود . مدارس دولتی به تازگی تاسیس و دایر می شد. با توجه به اینکه رضا خان پهلوی تمام امور کشور را در مسیروابستگی و دین زدایی پیش می برد و با مظاهر و مبانی دینی و معنوی به شدت مبارزه می کرد . اهل دیانت و معنویت حتی الامکان از پیوستن به امور دولتی و مراجعه به دوایر حکومتی پرهیز می کردند. از جمله خانواده های مذهبی و دینی اغلب از فرستادن فرزندانشان برای آموزش به مدارس ملی و دولتی ابا داشتند ، چون اصول آموزش و پرورش بر خلاف اخلاق و معنویات بود. از این رهگذر بود که من وقتی مقداری ازدروس ابتدائی و زبان فارسی را در مدارس ملی بناب خواندم، دروس مقدمات و ادبیات عرب و علوم حوزوی را نزد پدرم آغاز کردم و در مدرسه ی علمیه ی بناب ادامه تحصیل دادم. در آن موقع هفت هشت ساله بودم. من تا سال 1324 در بناب تحصیل کردم. در آن سال به همراه تنی چند از طلاب بنابی به قصد ادامه تحصیل در سطوح بالاتر ، عازم قم شدم[15]. » ایشان در حوزه ی علمیه ی قم درس هایش را از کتاب شریف ((شرح لمعه)) و کتاب ادبی مطول در فن فصاحت و بلاغت شروع کرده و ادامه داده است.[16]

1-2-8: ازدواج و فرزندان :

سید قرشی دوبار همسر اختیار می کند. ازدواج اول وی،در حدود1328 شمسی می باشد. زن اول او به نام (( عزت الملوک )) که به هنگام پختن غذا از اجاق گاز آتش می گیرد و در اثر سوختگی شدید ، بعد از 27 روز بستری شدن در بیمارستان و تحمل رنج و درد فراوان به رحمت خدا می پیوندد و از این همسر ، دو دختر به نام های صدیقه و بتول دارد.[17]

ازدواج دوم ایشان،درسال1334 شمسی بوده است. همسر دوم، بانو سیده ((منصوره)) را از اقوام خودش انتخاب کرده است و خداوند از این همسر سه دختر به نامهای ((علویه،وجیهه، معصومه )) و دو پسر به نامهای(( سید مهدی و سید فضل الله)) دارند که در مجموع پنج دختر و دو پسر دارند. ایشان در این باره یک بیان زیبایی دارند که می فرمایند: اینجانب از بابت نعمت خانواده و فرزندان صالح، دامادهای محترم و همسر مهربان و متدین خود به درگاه خداوند شاکرم و خودم را خوشبخت می دانم.[18]

1-2-9: تبیین جایگاه اجتماعی و فرهنگی مفسر :

مفسر احسن الحدیث پس از سالها تحصیل و تهذیب و کسب معارف دینی در حوزه ی علمیه قم تصمیم کوچ از شهرستان قم به شهرستان ارومیه می گیرد، خودش چنین می نویسد:«در سال های تحصیل در قم در ایام محرم و رمضان طبق سنت سلف صالح و شیوه ی علما و طلاب به سفرهای تبلیغی می رفتم دو سال پشت سرهم ارومیه آمدم. در سال سوم که برای تبلیغ به ارومیه آمدم، عده ای از اهالی پیشنهاد کردند که شما از قم بازگردید و در ارومیه ساکن شوید و به تبلیغ و انجام امور روحانی و حل و فصل مسائل شرعی مردم بپردازید. من گرچه نمی خواستم به این زودی از قم و حوزه علمیه جدا شوم ولی از یک طرف در فشار شدید اقتصادی بودم و خانواده هم داشتم ، از طرفی برای تبلیغ مکتب اهل بیت (علیهم السلام ) و احکام الله ، زمینه را در ارومیه مساعد می دیدم و اهالی خود استقبال می کردند. لذا بعد از مدتی اندیشه و تامل ، پیشنهاد اهالی مومن و متدین این شهر را قبول کردم. حدود سال 1334 در ارومیه ماندگار شدم».[19]

ایشان در ادامه می نویسند: «بعد از سکونت من در ارومیه ، عده ای از طلاب و علماکه ااز آذربایجان شرقی و غربی در قم بودند ، آمدند و در این شهر ساکن و ماندگار شدند. با شش هفت نفر که از اطراف به ارومیه مهاجر ت کرده بودیم به نوعی با هم اتحاد فکری و وحدت رویه و تبادل نظر داشتیم و در ارتباط بودیم. در نتیجه این ارتباط با هم به بحث و تحقیق و مناظره علمی در موضوعات حدیث ، روایت شناسی، کلام، فلسفه، تفسیر قرآن و .................. پرداختیم و هر روز از ساعت 10 تا 12 صبح به تناوب در منزل یکی از ما ، این مباحث را ادامه دادیم که بلا استثنا چهارده سال تداوم یافت. بنده از اول اقامت در ارومیه برای اقشار مختلف مردم ، بیش از ده دوره قرآن کریم را از اول تا به آخر تفسیر کرده ام. نزدیک به نیم قرن به تالیف ده ها جلد کتاب در زمینه های مختلف علوم دینی از جمله تفسیر قرآن ، اخلاق ، تاریخ، کلام وحدیث موفق شده ام[20]».

مفسر احسن الحدیث به مدت پنجاه سال امام جماعت مسجد وکیل باشی را عهده دار شده که هم اکنون نیز نماز صبح را در مسجد وکیل باشی اقامه می کنند و از سال 1336 هجری شمسی بعد از وفات مرحوم شیخ علی عسگر آبادی و با پیشنهاد هیات امناء مسجد اعظم ، به عنوان امام جماعت نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را هر روز در این مسجد بزرگ اقامه می کنند. این مسجد قبل از انقلاب و در سالهای مبارزه با نظام پهلوی ، حکم سنگر و ستاد مرکزی در بین مساجد شهر را داشت[21].

1-2-10: مدرس حوزه علمیه :

ایشان در این باره چنین می نویسد:« بنده بحمدالله در طول اقامت بیش از نیم قرن خود در ارومیه، در کنار تمام فعالیتهای دینی، اجتماعی، سیاسی، ارشادی و تبلیغاتی ، مدرس حوزه ی علمیه ی این شهر بوده و دروس سطح (فقه، اصول، منطق و ادبیات) را در مسجد جامع برای طلاب علوم دینی تدریس کرده ام و در خدمت طلاب جوانی بوده ام که امروزه در رده های مختلف نظام جمهوری اسلامی و در مسئولیتهای ارشادی ، اجتماعی، روحانی و علمی انجام وظیفه می کنند و در خدمت دین خدا و امت محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند». [22]

1-2-11: همراه با نهضت امام خمینی (رحمة اللّه علیه) و همگام با انقلاب اسلامی :

بعد از دستگیری امام خمینی(رحمة الله علیه)در سال 1342 مردم ایران قیام می کنند لذا رژیم برای جلوگیری از قیام همگانی اقدام به دستگیری علمای برجسته می کند. سید قرشی نیز در شهرستان ارومیه با شش تن از علما دستگیر و به شهربانی منتقل و با تعهد تحمیلی آزاد می شود[23]... در جریان قیام 15 خرداد و چند روز پس از آن دوباره دستگیر و به ستاد فرماندهی لشکر 64 ارومیه منتقل و با تعهد شفاهی آزاد می شود.[24]

و در سال 1355 روز نهم محرم (تاسوعا) توسط صیادیان رئیس ساواک ممنوع المنبر می شود . در سال 1356 توفیق زیارت عتبات و دیدار با امام (رحمة الله علیه) را در نجف اشرف پیدا می کنند. روز دوم اردیبهشت ماه 1357 دستگیر شده و به کرمان تبعید می شود و بافت کرمان محل تبعید ایشان می شود. خود آیت الله قرشی می فرمایند: «حکم تبعید من یک سال بود،ولی بعد از حدود سه ماه، تبعید شکسته شد و من آزاد شدم و برگشتم».[25]

پس از بازگشت از تبعید در کنار علما و مردم ارومیه به مبارزات ادامه می دهند تا فرار شاه در روز 26 دی ماه 1357 و ورود امام (رحمۀ الله علیه) به میهن، تا اینکه در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی پیروز می شود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مجلس خبرگان قانون اساسی راه پیدا می کند؛ و جزء اعضای کمیسیون تنظیم مکاتبات قانون اساسی با 9 نفر دیگر می شوند که عبارت بودند از : شهید بهشتی ، آیت الله مشکینی، آیت الله جوادی آملی، مرحوم ربانی شیرازی ، شهید دستغیب، شهید دکتر ابراهمیم آیت، آقای جلال الدین فارسی ، دکتر عضدی و یک نفر مسیحی به نام آقای دکتر اوشانا[26]. خود مفسر در این باره می نویسد: «از الطاف خداوند بر این بنده در این مدت سه ماه یکی هم این بود که در خدمت شهیدان و عالمان بزرگ همچون شهید بهشتی، شهید دستغیب ، مرحوم مشکینی، جوادی آملی و ......... بودم.نقش شهید بهشتی در وضع و تدوین اصل پنجم قانون اساسی ، که مربوط به ولایت فقیه است بسیار اساسی بود».[27]

سید قرشی درباره حضورش در مجلس خبرگان رهبری چنین می نویسد:«به لطف خدا و به یمن محبت و اعتمادی که مردم شریف منطقه به اینجانب دارند ، از اول تشکیل مجلس خبرگان رهبری در زمان امام راحل (رحمة الله علیه) از سال 1361 تا کنون نمایندگی آذربایجان غربی را در این مجلس در هر چهار دوره برعهده داشتم و خداوند را بر این نعمت که نشانگر قبول عامه و جلب اعتماد اهل ایمان است، شکر می گویم.[28]

در روزهای اول از استان آذربایجان غربی سه نفر با مجموع 691504 رای انتخاب شدند، که آرای اینجانب 426981 بود. در دوره های بعدی یعنی سال 1369، سال 1377 و اخیرا سال 1385 اینجانب نیز شرکت کرده و در هر سه دوره حائز اکثریت آراء ماخوذه و نفر اول نیز بوده ام. یکی از جلسه های بسیار مهم ، جلسه سرنوشت ساز مجلس خبرگان در 14 خرداد 1368 بود. بیان سید قرشی در این زمینه چنین است:

« درشب 14 خرداد ، قلب امام برای همیشه ایستاد. من بی خبر از رحلت امام، در منزل نشسته بودم. تلفن زنگ زد. مرحوم سید حسن طاهری خرم آبادی بود. "گفت : آقای قرشی خودت هستی ؟”"گفتم بله خودم هستم"." گفت همین الان حرکت کن به تهران بیا، باید فردا ساعت 8 صبح در محل مجلس شورای اسلامی باشی. "من فهمیدم که امام وفات کرده است. با مرحوم عطایی استاندار آذربایجان غربی تماس گرفتم آن مرحوم ماشین مخصوص خود و راننده اش مرحوم حاجی زاده را در اختیار بنده گذاشت و بلافاصله حرکت کردیم. در نزدیکی قزوین بودیم که از رادیو خبر رحلت امام پخش شد و یک هفته تعطیل رسمی و یک ماه عزای عمومی اعلام کردند. حدود ساعت 8 صبح به مجلس رسیدم که تقریبا همه اعضای مجلس خبرگان حاضر بودند. ......... آقای خامنه ای وصیت نامه ی امام را قرائت فرمودند.....حدود 2 ساعت قرائت وصیت نامه طول کشید. بعد از قرائت وصیت نامه، آقای خامنه ای نشستند و مرحوم مشکینی رسمیت مجلس را اعلام کردند و گفتگو برای انتخاب رهبر، آغاز و صحبت ها طولانی شد و نظرات مختلفی ابراز گردید. .........................

من با خود فکر کردم که اگر روند جلسه ی انتخاب رهبر این گونه پیش برود، ما تا ده روز دیگر هم نمی توانیم رهبر انتخاب کنیم . حدود ساعت 12 ظهر بود که مرحوم مشکینی ختم جلسه را اعلام کرد و گفت که ساعت 3 بعد از ظهر همه در مجلس حاضر باشند. بعد از ظهر هم گفتگوها شروع شد و سخن بر سر شورای رهبری یا تک رهبری دور می زد که نظر خواهی کردند، تک رهبری رای آورد و قرار شد یک نفر به عنوان رهبر انتخاب شود. در این حال- خدا را شاهد می گیرم که – دفعتا و ناگهانی سخن پنج شش سال پیش آقای جور کش از خاطرم گذشت که به نقل از حجت الاسلام سراج گفت:«امام فرمودند: اگر من از دنیا بروم، اقای خامنه ای برای رهبری از همه بهتر و اصلح است». ......... بلافاصله یاد داشتی خطاب به آقای مشکینی نوشتم و فرستادم که اگر امام درباره ی صلاحیت رهبری آقای خامنه ای سخن گفته اند و شما می دانید، لطفا برای نمایندگان بگویید، آقای مشکینی به نوشته ی من جواب نداد، یا.......... به هر حال ،من به آقای محسنی شبستری امام جمعه ی فعلی تبریز گفتم:من شنیده ام که امام فرمودند ........ آیا شما درباره ی آقای خامنه ای چیزی شنیده اید؟ گفت : من نیز شنیده ام که امام گفته اگر من از دنیا رفتم، آقای خامنه ای بهترین کسی است که می تواند رهبر نظام باشد !)) وقتی آقای شبستری این مطلب را گفت : من بی درنگ به ایشان گفتم : « پس برخیزیم و با هم فریاد بکشیم و این مطلب را برای همه نمایندگان حاضر بگوییم !»آنگاه بنده و آقای شبستری چنان فریاد کشیدیم که همه ی نمایندگان و رئیس مجلس خبرگان متوجه ما دو نفر شدند! ما گفتیم:آقایان ! اگر امام درباره شایستگی رهبری آقای خامنه ای سخن گفتند ، بگویید تا همه آقایان بدانند ................ بعد آقای رفسنجانی اضافه کرد : روزی من تنها در محضر امام بودم. بازهم از رهبری آینده سوال کردم ، امام فرمودند : « آقای خامنه ای از همه اصلح است»................ آنگاه سید علی خامنه ای پشت تریبون آمدند و ضمن سخنانی گفتند« من کجا و جانشینی امام کجا ؟این چه حرفی و پیشنهادی است که می گویید» .......... خلاصه وقتی جو مجلس به این سو برگشت . آقای رفسنجانی گفت : « آقایانی که با رهبری آیت الله خامنه ای موافق هستند، قیام کنند.»جز آقای خامنه ای و دو نفر دیگر همه ی نمایندگان حاضر که بیش از هفتاد نفر بودند، قیام کردند ! بدین گونه سید علی خامنه ای به اتفاق اکثریت آرای خبرگان به رهبری جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدند[29].

1-2-12: موقوفه توحید:

یکی از خدمات مهم اجتماعی مفسر، موقوفه ی توحید می باشد که عبارت است از : ساختمان سه طبقه واقع در خیابان طالقانی ارومیه ، شامل 165 اتاق و مغازه که بعد از اتمام، وقف کرده و در اختیار اوقاف گذاشته است.درآمد آن صرف امورعامه و دینی می شود که در وقف نامه مشخص کرده اند . از مهمترین مصارف عایدات این مجموعه ی تجاری عظیم ، هزینه مدارس دینی و تربیت طلاب است[30].

1-2-13: همراه با برادران اهل سنت در مسیر اتحاد اسلامی:

یکی از فعالیتهای فرهنگی سید قرشی همراه با برادران اهل سنت در مسیر اتحاد اسلامی می باشد. خود ایشان چنین می فرمایند:« من یک شیعه متعصب هستم اما این تعصب بنده عوامانه و کورکورانه نیست. من در اثر مخالفان شیعه حدود هشت سال از عمر تحقیقی و علمی ام را صرف تحقیق و پژوهش در موضوع تشیع و امامت و ولایت ائمه ی اطهار (علیهم السلام) کردم. ............. در آن هشت سال شیعه پژوهی مستمر برای خودم، اکثر کتب معتبر حدیثی، تفسیری و تاریخی اهل سنت را با دقت و نقادانه مورد مطالعه قرار دادم و به عنایت حق تعالی و امداد اولیای او توانستم حقایق مکتب تشیع را از کتب اهل سنت استخراج و استنباط کنم و در ایمان به تشیع به حد یقین برسم. البته در این جهاد علمی و فکری، برخی از کتاب های علمای بزرگی که با استناد به کتب اهل سنت نوشته اند ، یاری ام کرد مثل کتاب( المراجعا ت)علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی ( از بزرگترین عالمان؛ اندیشمندان و نویسندگان شیعی و مجاهد لبنانی است و از پیشگامان وحدت مسلمین در قرن چهارم هجری به شمار می رود ) و شش جلد اول از یازده جلد(( الغدیر)) علامه امینی» [31].

در زمینه ی وحدت تؤام با حفظ حقانیت اهل بیت(علیهم السلام)می نویسد:

«اینجانب از حدود سال 1334 که ساکن دائمی ارومیه بوده ام. در این شهر و در استان آذربایجان غربی ، با برادران و خواهران اهل سنت همسایه بوده ام و در این مدت بیش از نیم قرن ، همواره با تاسی از شیوه ی رفتار اهل بیت (ع) با اهل سنت کمال حسن همجواری داشته ام. بارها و بارها با علمای اهل سنت چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بر مسائل مذهبی دو مکتب برادرانه به مباحثه و مناظره ی علمی و منطقی پرداخته ام[32]. یکی از روحانیون با نفوذ سنی مرحوم قاضی محمد خضری اهل اشنویه آذربایجان غربی بود که سال های متمادی با هم مراوده و دوستی داشتیم و بارها در زمینه مذهب تشیع بحث و گفتگو می کردیم» . «یک بار بنده، ایشان و آقای حسنی امام جمعه ارومیه در بیان وحدت مسلمانان با هم گفتگو و مصاحبه ی تلویزیونی داشتیم که در میان عموم مردم این منطقه بسیار موثر واقع شد. سال های قبل از انقلاب بود که شنیدیم آقای قاضی خضری در اشنویه گفتند: علامه امینی مطالب الغدیر را از خودش نوشته و مطالبی به نفع شیعه از اهل سنت نقل کرده که در کتب ما اهل سنت نبوده و نیست . مخصوصا این سخن که عمر گفته : ((دو متعه (حج تمتع و متعه زنان)) در زمان رسول خدا بوده و من آن دو را تحریم می کنم. هر کس آنها را انجام دهد تازیانه اش می زنم )). بنده و آقای حسنی و آقای میرزای ناصحی ، مقداری کتاب به ویژه کتاب (( الدررالمنثور)) جلال الدین سیوطی را از علما و دانشمندان اهل سنت برداشتیم و با هم به شهرستان اشنویه رفتیم. شب مهمان آقای قاضی خضری شدیم. روایات و آن سخن عمر را از کتاب از (الدرر المنثور) سیوطی نشان قاضی خضری دادیم، ایشان انصافا قبول کرد و گفت (( بله ، حرف علامه امینی صحیح است، من اینها را ندیده بودم! )) در آن شب سخنی از امامان دوازده گانه شیعه به میان آمد که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در زمان حیاتش نام آنان را برده و برای مسلمانان معرفی کرده و آنها را خلیفه های خود خوانده بود: (( الائمه ب

[1]- بند ریگی، محمد. ترجمه منجد الطلاب. تهران: انتشارات اسلامی:هفدهم: 1381ش.ص274.

[2]- نجار زاده ، فرنگیس، مقاله، شخصیت چیست؟

[3]- نجاتی-عرب. محمد عثمان- عباس. قرآن و روانشناسی. مشهد: آستان قدس: پنجم: 1381.صص312-313.

2-رجبی، محمود. روش تفسیر قرآن. قم:پزوهشکده حوزه و دانشگاه: اول: 1383ش. ص 8.

3- رضایی اصفهانی، محمد علی. منطق تفسیر مبانی و قواعد تفسیر قرآن:ج1. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی:دوم:1390ش. ص 21 .

1- همان ، منطق تفسیر مبانی و قواعد تفسیر قرآن:ج1. قم: مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی:دوم:1390ش. ص 22 .

[7]- ترجمه از نگارنده.

1- مودب، سید رضا.روش های تفسیر قرآن.قم: اشراق: اول: 1380.صص30-31.

2- رضایی اصفهانی، محمد علی. پیشین ، ج2. ص 22.

3 - مودب، سید رضا. پیشین. ص166.

1- رضایی اصفهانی، محمد علی. پیشین ، ج2. ص 31.

[12]- همو، درسنامه روش ها و گرایش های تفسیری قرآن.قم: مرکزجهانی اسلام:اول:1382.ص24.

[13]- قرشی، سید علی اکبر. خاطرات آیت الله سید علی اکبر قرشی. تهران: مرکز اسنادانقلاب اسلامی:1388. ص17.

[14]- همان: ص21.

1-همان: ص 22.

2- همان: ص 36.

3- همان: ص 64 .

4- همان: صص 65-66.

[19]- همان: ص74.

[20]-همان:صص 75-76.

[21]- همان: ص78.

[22]- همان: ص76.

[23]-همان: ص106.

[24]-همان: ص112.

[25]- همان: صص 116-119-122-128.

[26]- همان:صص142-143.

[27]- همان: ص144.

[28]- همان: 157-158.

[29]- همان: صص 159-160-161-162-163.

-[30]همان: ص82.

[31]- همان: صص93-94.

[32]- همان: ص95.



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید





|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








تبلیغات
4kia.ir
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آرشیو مطالب
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وب سایت در خبرنامه وب سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فایل کده و آدرس filecompartment.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1344
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 3247
:: باردید دیروز : 1898
:: بازدید هفته : 3247
:: بازدید ماه : 6127
:: بازدید سال : 9717
:: بازدید کلی : 120748