بررسی فقهی و حقوقی ارتباطات اجتماعی و اقتصادی با کفار از ديدگاه مذاهب خمسهفهرست مطالب عنوان صفحه 2-2- التزام به معاهدات و پیمان ها20 2-2-1- ادله لزوم قراردادها.. 21 2-2-1-1- وفای عقود با غیر مسلمان.. 21 2-2-1-2- وفای به عقود با کفار حربی.. 24 2-3-1- دیدگاه اسلام در مورد تفاهم.. 29 2-5-4- مناسبت حکم با موضوع.. 35 2-5-5- مصادیق فقهی مبتنی بر قاعده نفی سبیل.. 35 2-6- اصل عدم اعتماد و موالات به ظالمان وکافران36 2-6-1- قرآن و دوستی با کفار.. 37 2-6-2- قرآن و عدم دوستی با کفار.. 39 2-7-2- خیر خواهی اسلام و تولی و تبری.. 45 2-8- اصل حمایت از مظلومان و محرومان47 2-9- اصل صلح و همزیستی مسالمت آمیز49 2-9-1- ادله اصل همزیستی مسالمت آمیز.. 52 2-11-1- جایگاه اصل منع توسل به زور در منظر فقها.. 60 2-12-1- ادله مشروعیت اصل آمادگی رزمی67 2-13- اصل مجاهده (جهاد) با کفار69 3-1- تاريخ تحريم ازدواج با بيگانگان در اسلام75 3-2- نگاهي به آراي فقهاي اسلام در زمينه ازدواج با بيگانگان77 3-3- روایات وارده در مورد منع یا جواز ازدواج با بیگانگان85 3-4- ازدواج با کنیزان غیر مسلمان88 3-4-1- ازدواج زنان مسلمان با مردان غیر مسلمان. 92 3-5- ازدواج موقت مسلمان با بيگانه95 فصل چهارم: روابط اقتصادي با کفار 4-1-1- ادله جواز ربا بین مسلمان و کافر.. 105 4-1-2- ادله منع ربا میان مسلمان و کافر.. 106 4-2- شفعه بين مسلمان و كافر107 4-2-1- نقل و بررسي ادلّة مسئله.. 108 4-2-2- نقل و بررسي ادلّة اثبات كننده شفعه كافر ذمي نسبت به مسلمان 111 4-2-3- ممنوعيت شفعه كافر بر مسلمان حکم ثانوي است.. 113 4-3-1- دسته بندي نظرات فقهاء.. 115 4-3-2-3- تبيين موضوع نسبت به كافر حربي.. 120 4-3-2-4- حكم وصيت به کافر در فقه مذاهب اهل سنت.. 121 چكيده انسان نیاز به زندگی اجتماعی دارد و نمیتواند بدون کمک اجتماع، نیازهای حیاتی خود را رفع نماید و با گذشت زمان و ایجاد نیازهای مشترک، نیاز به هماهنگی و وحدت در راستای حل مشکلات در راه رفع نیازمندیها، بیشتر از گذشته احساس میگردد. اکثر اجتماعات دارای شریعت مخصوص به خود هستند و خواه نا خواه این عامل موجب تمایز افراد به مؤمن و کافر میشود. اسلام در خصوص مرزهای ارتباطی با کفار ضمن حفظ استقلال مسلمانان با رعایت اصول انسانی روابط با کفار را تعریف کرده است. این پژوهش مرزهای ارتباطی با کفار را از دیدگاه مذاهب خمسه در چهار فصل کلیات، اصول روابط با کفار، ازدواج با کفار و روابط اقتصادی با کفار را مورد بررسی قرار داده است و به شکل توصیفی- تحلیلی به تبیین شباهت و تفاوت دیدگاههای موجود میپردازد. واژگان کلیدی: ارتباطات ؛ارتباط با دشمن ، حقوق، کفار، مرزها، مذاهب خمسه. مقدمهبا اندکی دقت در مورد خود و دیگران به این نکته پی برده میشود به رغم تفاوتهای متعدد و متنوع موجود در میان انسانها در شکل ظاهری و خلق و خوی انسانی و صفات ظاهری دیگر، انسانها در جسم و جان با یکدیگر وجوه مشترک دارند. این اشتراک گاهی میان جمعی محدود یا گسترده از انسانها و گاهی در میان همه افراد انسانی یافت میشود و هیچ امری حتی گرایش به دین خاصی قابلیت محدویت آن را ندارد. همچنین انواع مختلف حیوانی از این امور مشترک مستثنی نیستند و علاوه بر این غرایز مشترک، صفات و طبیعت مختص به خود دارند. مقصود از این که انسان دارای سرشت مختص خود است، اثبات این نکته نیست كه انسان، حیوانی هم تراز با سایر حیوانات است و همانند هر یک از انواع آن، این نوع نیز ویژگیهای فراحیوانی به طور مشترک در میان همه افراد بشر یافت میشود. این عناصر طبیعت مشترک انسانی از آغاز تولد در همه انسانها به ودیعه نهاده شده است و عوالم محیطی و اجتماعی، سازنده یا از بین برنده آن نیست و تعلیم و تعلم، در پیدایش آنها و نقشی بازی نمیکند و نقش عوامل یاد شده در طبیعت انسانی، نقش تقویت و تضعیف و یا جهت دهنده دارند. آیات و روایات متعددی با صراحت و یا به طور ضمنی بر وجود حقیقت ویژه انسانی و طبیعت مشترک انسانها و عناصر و ویژگیهای آن در بعد شناختی، گرایشی و توانشی دلالت دارد و آن چه که از همه بیشتر مورد تأکید قرار میگیرد، مسأله«فطرت الهی» است. روشن ترین آیه دال بر این حقیقت عبارت است از: «فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله؛ در حالی که به حق روی میآوری به طور همسوی دین باش، با سرشت خدایی، که مردم بر آن سرشته است همگام باش، آفرینش الهی تغییر ناپذیر است» (روم/30). همچنین «هوالذی خلقکم من نفس واحد» (او خداوند کسی است که شما را از نفس یکسان آفرید) (اعراف/ 189). این آیه به صراحت از وجود نوعی فطرت الهی در انسان خبر میدهد، یعنی انسان با نوعی از سرشت و طبیعت آفریده شد که برای پذیرش دین آمادگی دارد و در مقابل دعوت انبیاء انسانها بی تفاوت نبوده و در ذات خود، تمایل و کشش به سوی توحید دارند. علاوه بر این آیه، در برخی از روایات نیز به فطرت الهی داشتن انسان تصریح شده است. امام باقر (ع) در توضیح روایتی از پیامبر (ص) که فرمودهاند: هر نوزادی بر فطرت توحید زاده میشود. (کلینی، 1388، ج2، ص13). مقصود پیامبر آن است که هر نوزادی با این معرفت و آگاهی که خداوند خالق و آفریننده اوست متولد میشود. علی (ع) میفرماید: «یکتا دانستن پروردگار مقتضای فطرت انسانی است» (همان، ص12). منظور از فطرت، تنها امور سرشتی منحصر به جنبه الهی و گرایش توحیدی انسان نیست؛ بلکه تمام گرایشات و شناختها و تواناییهای اصیل و فطری فراوان را شامل میگردد و علت پر رنگ شدن و جلوه گری فطرت الهی بشر نسبت به سایر امور فطری، به خاطر اهمیت ویژه این عنصر و راز آلوده بودن آن است و از این گذشته منظور از فطرت «علم حضوری و شهودی بشر نسبت به خداوند» است. بر طبق این سخن همه انسان ها، حتی انسانهای کافر به درجات مختلف از معرفتی حضوری و بی واسطه نسبت به خداوند برخوردارند (رجبی، 1378، ص69). انسان کافر با توجه به فطرت الهی درونی خود، ناگزیر میل و گرایش به توحید و دین و تمام ضروریات آن دارد؛ اما به دلایل فراوانی این میل و گرایش را کتمان میکند و در درون خود میپوشاند و در حالی که با لذات الهی است و از وجود او آگاه است، آنرا انکار میکند. البته این استدلال بیشتر متوجه مشرکین و بت پرستان میشود. با اثبات نیک بودن سرشت مشترک انسان، این امر تنها عامل رفتارهایی که بر اساس آن شخصیت فرد ظاهر میگردد، نیست؛ بلکه شخصیت هر فردی شامل ویژگیهای فردی او نیز میشود و معمول عوامل متعدد طبیعی و اجتماعی است. تفاوتهای وراثتی، محیط و عوامل ماوراءالطبیعه و ذات انسان هر یک سهمی در شکل گیری شخصیت و شاکله فرد دارند. پس ذات و فطرت الهی در عرض عوامل یاد شده در ساختار شخصیت فرد مؤثر است؛ در حالی که بکارگیری آن، تنها عامل اختیاری در بین این عوامل است. پس با بیان تفاوت فطرت و شخصیت، وجود تفاوتهای فردی به معنای انکار فطرت نیست؛ اما با این حال، امور فطری و ذاتی به یک اندازه در افراد بیدار و شکوفا نمیگردد. به همین دلیل نمیتوان سهم مشخص و ثابتی را برای عامل فطرت در عرض سایر عوامل در نظر گرفت. لذا کافران با فطرتی از جنس فطرت مسلمان، ولی با شخصیتی متفاوت با شخصیت آنان، دعوت آخرین فرستاده پروردگار را رد کردهاند و این ممانعت از پذیرش دین حق، مستلزم کم رنگ شدن فطرت الهی نسبت به عوامل هم عرض که هر سه رنگ و بوی جبر میدهند میباشد. اما نباید با همین وضعیت از نقش اهم و مؤثرتر فطرت الهی غافل ماند؛ لذا شخصیت انسان امری است، اختیاری و نتیجه آن موجب برتری انسانها نسبت به یکدیگر میشود و در قرآن به عنوان «تقوی» شناخته میشود.یکی از لوازم تقوی، احترام و تکریم همه انسانها است؛ چون انسان اشرف مخلوقات است (ثم أنشأناه خلقاً آخر فتبارک الله احسن الخالقین (مؤمنون/14)؛ پس از آن -به دمیدن روح پاک- خلقتی دیگر ایجاد نمودیم، خداوند آفرین باش گفت: بر قدرت بهترین آفریننده) و خلیفه بر روی زمین است و از کرامت خاصی برخوردار است و آن چه را که بر روی زمین و در آسمانها است، برای او خلق شده است و مسخر او گردانیدند (اشاره دارد به آیه «و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعاً منه؛ همه آن چه در آسمانها و زمین است، مسخر شما گردانید» (جاثیه/13)). فصل اول: 1- كليات1-1- بیان مسأله انسان بر ميل فطري، زندگي اجتماعي دارد و نمي تواند بدون كمك اجتماع نيازهاي حياتي خود را رفع نمايد و با گذشت زمان و ايجاد نيازهاي فراوان مشترك و پيچيدهتر، نياز به هماهنگي و وحدت در راستاي حل مشكلات در راه رفع نيازمنديها، بيشتر از گذشته احساس ميگردد. از سوي ديگر اكثر اين اجتماعات داراي شريعت الهي منحصر به فرد هستند و خواه ناخواه اين عامل موجب تمايز افراد اين اجتماعات به دو گروه كافر و مؤمن ميشود (احمدی، 1383، ص25). اين تقسيم بندي، احكام و آثار خاصي دارد و قلمرو وظايف دو گروه را از هم متمايز ميسازد. به طور طبيعي يك نظام سياسي- ديني، رويكرد سياسي خود را بر اساس اصول و قواعد منتج از اين آثار و لوازم ، مشخص ميكند و روابط خود را بر طبق آن اصول و ايدئولوژي نشأت گرفته از آن منظم ميسازد (شکوری، 1361، ص33 ). در دنياي امروزي كه ارتباطات بسيار گسترده شده و جهان به دهكده اي است كه توسط انواع وسايل ارتباط جمعي به هم مرتبطاند و همچنين با توجه به اينكه تعامل كشورهاي مختلف با هم، نياز به ارتباط اجتماعي بينالمللي بيشتر نمود پيدا ميكند. حال با توجه به تعامل كشورهاي مسلمان علاوه بر ارتباط با كشورهاي همدين و مسلك خود ممكن است به ارتباط با كشورهاي اهل كتاب و يا حتي كافر نياز پيدا نمايند. ميتوان اين پرسشهاي را مطرح نمود كه كافر كيست؟ تقسيم بندي انسانها به مسلمان و كافر چه آثاري در ميزان كيفيت روابط ميان آنها ميگذارد؟ آیا اسلام در مقايسه با ساير مكاتب و نظامهاي حقوقي معاصر از توانایي و مؤلفههاي يك نظام كامل و جامع برخوردار است؟ (همان، ص30). بر همين اساس، احكام و آثار هر كدام از اين ارتباط از هم متمايز است و طبيعي است كه يك نظام سياسي- ديني رويكرد تعامل سياسي خود را بر اساس قواعد و اصول بدست آمده از اين آثار و احكام مشخص ميكند كه اين پژوهش مسائل فوق را جوابگو خواهد بود (احمدی، 1383، ص29). 1-2- پرسشهاي تحقيق 1- اصول حاكم بر روابط بين الملل و مرزهاي ارتباطي با كفار از ديدگاه فقه و حقوق اسلامي چگونه است؟ 2- چه تفاوتها و شباهتهايي ميان مرزهای ارتباطی با کفار در فقه اماميه و فقه اهل سنت وجود دارد؟ 1-3- فرضیه ها ارتباط با كفار مانعي ندارد اما بايد با نهايت دقت و احتياط باشد.
1-4- اهداف تحقیق 1-مقایسه نظام ارتباطی اسلام با سایر نظامها و مکاتب. 2-تعیین نقاط ضعف و قوت حوزه ارتباط بینالملل اسلامی. 3-ارائه دیدگاه جامع اسلام در خصوص مسأله ارتباط مسلمانان با کفار. 1-5- سوابق تحقيق در مطالعه تاریخ و پیشینه موضوع تحقیق در بستر زمان، ناگزیر باید به عصر حضرت رسول (ص) بازگشت و این مطلب در زمان پس از هجرت جلوه خاصی پیدا میکند، آنجا که اکثر آیات نازل شده بر محور مسائل اجتماعی، دور میزند و پیمانها و نامههای ایشان اولین مرحله موضوع است که بیشتر، اصل «دعوت» را شامل میگردند. بنابراین در ادوار اولیه اسلام به علت وسعت محدوده جغرافیایی دنیای اسلام و دسترسی نسبی مسلمانان به این منابع، کتب مستقل حول موضوع به چشم نمیخورد ولی با گسترش مرزهای جغرافیایی با کفار این موضوع اهمیت بیشتری پیدا کرد و روابط بینالمللی در اسلام عنوان «علم سیر» را به خود گرفت. لذا «سیره» دارای دو مفهوم خاص و عام میباشد که اولی گفتار، کردار، تقریرات و مجموعه فرمانهای معصوم در زمان صلح و جنگ یا متارکه را شامل میشد و دومی شامل کلیه امور مرتبط به زمان جنگهای داخلی و خارجی اسلام و نیز ترتیب برقراری صلح و آرامش و سلوک، در زمان صلح با همسایگان و مجاورین است (بهزادي، 1352، ص53). مطالب مرتبط با «ارتباط با کفار» در كتاب «المجموع في الفقه» اثر «زيد بن علي »، كه به روايت پروفسور حميد ا.. نخستين اثر تاريخي در اين رابطه آمده است و شامل اقوال و احاديث زيد در پاسخ به پرسشهاي «ابو خالد واسطي» ميباشد (حميدا...، 1373، ص25) همچنین در كتاب فقه پژوهي (مهريزي، 1379، ص198)، و دركتاب الدماء، كتاب فقهي خوارج، نیز مطالبی وجود دارد. كتاب «الخراج و الرد علي الاوزعي» اثر ابويوسف و كتاب اوزعي در رد انتقاد به نظريات «ابوحنيفه» به نگارش درآمده كه ابويوسف شاگرد مشهور او كتاب اخير را در جواب به اوزعي نگاشت (محقق داماد، 1383، ص 23). بعد از ايشان، شاگردان ابوحنيفه سلسله درسهاي مستقل وي در حول حقوق جنگ، صلح و بي طرفي را به رشته تحرير در آوردند و به قول آيتا... شكوري در كتاب فقه سياسي، نتيجه اين امر، دو كتاب «السير الصغير و السير الكبير» شيباني و كتاب «السير» ابراهيم الفرازي ميباشد (شكوري، 1361، ص29). به قول مهريزي، در همين دوره كتاب ديگري با نام «علم المغازي والسير» اثر محمد بن اسحاق تأليف شد و اين كتاب، اولين كتاب مستقل در اين زمينه ميباشد (مهريزي، 1379، ص65). ادله اين منابع بيشتر به سنت پيامبر اكرم (ص) و خلفاي راشدين و ساير خلفاء در صورت عدم مغايرت با سنت پيامبر و آيات قرآن ميباشد. نكته قابل توجه در اين آثار، اختلاف نظر مشهود و غير قابل اغماض در بين نويسندگان اين آثار ميباشد و شايد علت عمده آن بيشتر، جنبههاي سياسي بوده: زيرا دوره اين گروه از علماء مقارن با حكومت خلفاي متأخر بني اميه بوده و طايفه اي از ايشان در راستاي حمايت از حكومت وقت، رويكرد متفاوتي نسبت به ديدگاه اكثريت علماء زمان داشتند (شكوري، 1361، ص31). در ادوار بعدي در ضمن مجموعههاي حديثي و فقهي، موضوع به عناوين در «كتاب الجهاد»، «كتاب الخراج»، «كتاب الحسبه»، «احكام اهل ذمه» و ... به صورت غير مستقل مورد پژوهش قرار گرفت، كه ميتوان به آثاري از جمله «رساله في الخراج» مقدس اردبيلي، نوشته محقق كركي و «ذبيحه اهل الكتاب » اثر شيخ بهايي اشاره كرد، كه هر كدام بعد خاصي از روابط بين مسلمانان و كفار را در نظر گرفته اند. در عصر كنوني، فقهاي اسلامي به طور مستقل مطالب فراوني در اين حوزه نگاشته اند. همچنين حقوقدانان اسلامي با خلق آثاري با عنوان «اسلام و حقوق بين الملل»، «حقوق بينالملل اسلامي»، «فقه سياسي روابط الملل» و... بر اين مهم همت گماشته و علاوه بر اين، كساني نيز اصول روابط با كفار، مانند اصول همزيستي مسالمتآميز، عدم مداخله و منع توسل به زور را به طور مجزا مورد بحث و پژوهش قرار دادند (خليليان، 1382). 1-6- جنبه نوآوري تحقيق از آنجا كه اين تحقيق مرزهای ارتباطی با کفار را به صورت تطبيقي ميان فقه اماميه و فقه اهل سنت مورد بحث قرار داده و به جنبههاي مهمي چون روابط اقتصادی، روابط سياسي و روابط اجتماعی آنان پرداخته است، با ساير كارهاي انجام گرفته متفاوت است. چرا كه ساير تحقيقات انجام شده، در خصوص يكي از موارد مذكور و آنهم فقط از منظر فقهاي اماميه بوده است. بنابراين اين تحقيق كاري نو و جديد ميباشد. 1-7- روش تحقيق روش استدلالي و تحليل منطقي و عقلاني كه از ويژگي تحقيقات توصيفي ميباشد كه در اين تحقيق با استفاده از منابع و مطالعات كتابخانهاي از جمله كتب، مقالات، پاياننامهها، كتابخانه الكترونيك و ... جمعآوري و مورد استفاده واقع گرديد. 1-8- محدوديتها و مشكلات با توجه به كمبود كتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهي در شهر یاسوج، براي تهيه منابع، سفرهايي را به شهر قم انجام داده و براي تهيه منابع مورد نظر با سختيهايي مواجه شديم.
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |