![]() بررسی تناسب در آیات و سور در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآنwordچکیده از آنجایی که قرآن کریم{ هُدیً لِلمُتقین} است، و از سوی آفریدگاری دانا وحکیم، توسط بهترین بندگانش، برای هدایت نوع بشر نازل شدهاست؛ تمام آیات آن برای رسیدن بهاین هدف واحد با هم ارتباط وپیوستگی دارند. بطوری که یکی از جلوههای اعجاز قرآن همین تناسب بین آیات میباشد. البته لازمۀ این بحث، اعتقاد داشتن به توقیفی بودن ترتیب سورهها وآیات در قرآن است عدهای از دانشمندان علوم قرآنی را اعتقاد براین است که، ترتیب سورهها در قرآن و ترتیب آیات در سورهها توقیفی بوده وچون کار بیهدف از خدا صادر نمیشود؛پس بین سورهها وآیات آن نوعی تناسب وهماهنگی وجود دارد. از طرف دیگر عدهای از آنها ترتیب بین سورهها را بهاجتهاد و رأی صحابه میدانند وبحث در این رابطه را امری تکلفآور وبیهوده میدانند. اما دربارۀ ترتیب آیات در سورهها، نظر دیگری دارند وبه طور گسترده بهاین بحث پرداخته واساس تفسیر خود را بر پایۀ همین موضوع ریختهاند. مرحوم علامه طباطبایی& وسید قطب ازجمله مفسرانی هستند که تفسیر خود را بر همین اساس نوشتهاند با این توضیح که مرحوم علامه & در تفسیر المیزان ترتیب وچینش سورهها را اجتهادی دانسته وبه جز اندکی متعرض این بحث نشدهاست اما دربارۀ ترتیب آیات معتقد به تناسب بین آیاتی است که یکباره نازل شدهاند. سید قطب نیز در تفسیر فی ظلال القرآن اگر چه ترتیب سورهها را به حسب نزول قطعی نمیداند، اما ترتیب آیات را مطابق وحی و به دستور پیامبر اکرم| میداند. وبههر دو نوع تناسب اشاره کردهاست. و این مسأله را با غرض واحد، وحدت موضوعی سورهها و سیاق بهاثبات رسانیدهاست. این تحقیق بر آن است تا بحث تناسب بین سورهها و آیات را در این دو تفسیر بزرگ، ارزشمند وکاربردی از فریقین و همچنین کتابها ومنابع مفصلی که در این زمینه نوشته شده، بحث وبررسی کند، تا در پرتو آن ضمن تأکید بر وحیانی بودن ترتیب آیات ، غبار تهمت وشبهۀ پراکنده بودن قرآن را کهاز سوی برخی قرآنپژوهان مسلمان وغیر مسلمان مطرح شدهاست بزداید وبر اعجاز لفظی و محتوایی قرآن مهر تأیید بزند.( انشا الله) کلید واژه: تناسب آیات وسورهها، توقیفی واجتهادی بودن سور وآیات، وحدت موضوعی، سیاق ، تفسیر المیزان تفسیر فی ظلال القرآن 1.7چهار چوب نظری تحقیق. ..............14 1.8 مفاهیم: نگاهی گذرا به زندگی علامۀ طباطبایی & وسید قطب وتفاسیر المیزان وفی ظلال القرآن 15 1.8.1زندگی نامۀ علامۀ طباطبایی&. 15 1.8.2.نحوۀ شکل گیری تفسیرالمیزان. 17 1.8.3ویژگی ها و روش تفسیری علامه&درتفسیر المیزان. 18 1.8.5نحوۀ شکل گیری تفسیر فی ظلال القرآن. 24 1.8.6ویژگیها و روش تفسیری سید قطب.. 25 1.8.7روش تفسیر قرآن به قرآن و جایگاهان در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن. 28 1.8.8تعریف و اهمیت روش تفسیر قرآن به قرآن. 30 فصل دوممروری بر تاریخ نگارش و جمع قرآن کریم35 2.1معنای جمع در لغت و در اصطلاح علوم قرآنی. 39 2.2کیفیت جمع و تدوین قرآن در زمان رسول خدا|. 42 2.2.1دیدگاهاول: موافقان جمع وتدوین قرآن درزمان پیامبر اکرم| . 43 2.3جمع و تدوین قرآن در زمان خلفا و امام علی×48 2.4توقیفی یا اجتهادی بودن ترتیب آیات وسورهها52 2.4.1توقیفی یا اجتهادی بودن ترتیب آیات:53 2.4.2توقیفی یا اجتهادی بودن ترتیب سورهها56 فصل سومبررسی تناسب در سورهها وآیات قرآن. ...63 3.2تناسب در اصطلاح علوم قرآنی. 64 3.3تاریخچه و پیشینهای از علم تناسب.. 65 3.4.ضرورت و اهمیت پرداختن به علم تناسب.. 68 3.4.1ردّ اتّهام و شبهه تحریف و جابجایی آیات قرآن. 68 3.4.2دفاع ازاصول اعتقادی شیعه درسایۀ پرداختن به تناسب آیات.. 69 3.5.1کمک به فهم قرآن و تفسیر. 70 2.5.2اثبات معجزه بودن قرآن. 70 3.5.3کمک کردن به دیگر قضایای علوم قرآنی. 71 فصل چهارمانواع مناسبت وجایگاه آن در تفاسیر المیزان وفی ظلال القرآن72 4.1.1ارتباط بین ابتدای یک سوره با انتهای سوره قبل. 74 4.1.2ارتباط مضمونی میان سورههای هم جوار. 80 4.1.3ارتباط بین سورههایی كه در آغاز ویا فرجام شبیههم هستند84 4.1.4ارتباط میان بخشی از یک سوره با بخشی از سورۀ دیگر. 87 4.1.5ارتباط بین سورههایی كه در موضوع و هدف شبیههم هستند90 4.2تناسب و ارتباط بین آیات در یک سوره94 4.2.1ارتباط در سر آغاز و فرجام یک سوره101 4.2.2ارتباط بین اجزا یک آیه ( هماهنگی و تناسب واژهها وجملات)108 4.2.3ارتباط بین آیات یک سوره با ابتدای آن. 112 4.2.4ارتباط بین آیات غیر مجاور در یک سوره115 4.2.5ارتباط بین آیات مجاور در یک سوره119 4.2.5.1انواع مناسبت میان آیات همجوار. 122 4.2.5.2اسباب مناسبت (وجوهارتباط)127 4.2.6ارتباط بین آیاتی که بظاهر غیر متناسب هستند142 4.2.7ارتباط و تناسب آیات به دلیل وحدت موضوعی ( هدف ) در سوره162 4.2.7.2دلایل وحدت موضوعی در سورهها166 4.2.7.3پیامدها ونتایج نظریۀ وحدت موضوعی. 174 فصل پنجمسیاق آیات ونقش آن در تفسیر آیات در تفاسیر المیزان وفی ظلال القرآن . 176 5.3نقش و اهمیت سیاق در تفسیر آیات.. 179 5.4.تفسیر واژهها و مفردات با استفادهاز سیاق. 181 5.5کشف معانی وتبیین مقصود آیات( تفسیر آیات) با استفادهاز سیاق. 184 5.6تشخیص مکّی یا مدنی بودن آیات و سوره با کمک سیاق. 187 5.7.تعیین مصداق با کمک سیاق. 191 5.8پذیرش ویا عدم پذیرش بعضی تفسیرها در بارۀ آیات.. 193 5.9.پذیرش یا عدم پذیرش روایات با کمک سیاق آیات.. 196 5.10پذیرش یا عدم پذیرش اسباب النزول با کمک سیاق. 201 فصل اول 1.1 بیان مسئله یکی از جنبههای اعجاز قرآن، وجود ارتباط و تناسب بین اجزاء این کتاب (سور وآیات) است بطوری که ساختار موزون و هم آهنگ بودن واژهها وکلمات وآیات و رسا و شیوا بودن آنها در طول تاریخ سبب نفوذ خارق العاده آن در افکار و نفوس شدهاست بر همین اساس یکی از مباحث مهم بین دانشمندان علوم قرآنی عقیده به توقیفی ویا اجتهادی بودن ترتیب آیات در سورهها وسورهها در قرآن است که در صورت اثبات توقیفی بودن این ترتیب، بحث مهم دیگر یعنی تناسب بین آیات وسورهها و نیز سیاق آیات معنا ومفهوم پیدا میکند، علامه طباطبائی وسید قطب دو نفر از مفسران معاصر بر همین اساس به تفسیر قرآن پرداخته و ما در این پژوهش بر آنیم تا رویکردها و دیدگاههای موجود در این دو تفسیر ارزشمند را به فراخور توفیق و توان و زمان براساس نقاط اشتراک وافتراق مطرح وبررسی ومقایسه کنیم (انشاءالله ) 1.2 ضرورت و اهداف دلایلی که ضرورت پرداختن به بحث تناسب سور وآیات قرآن را دو چندان میکند را میتوان بهاین صورت دسته بندی نمود: علم مناسبت جنبه تمهیدی ومقدمه برای تفسیر دارد پس بدون در نظر گرفتن بحث تناسب تفسیر آیات قرآن ممکن نیست چون خود قرآن فرمودهاست که بعضی از آیات آن بعضی از آیات دیگر را تفسیر میکند. با کمک این علم از علوم قرآنی میتوان نظریاتی که در علوم قرآنی مثل ( توفیقی بودن سور و آیات ـ اسباب النزول ـ زمان نزول و... ) وجود دارد را اثبات نمود. در صورت اثبات وجود ارتباط بین آیات معجزهاسلوب و سیاق قرآن نیز اثبات میشود و اینکهاین قرآن نمیتواند ساخته و پرداخته دست بشر باشد. به مدد این علم میتوان از اصول اعتقادی شیعه در بعضی از آیات مثل (آیات تبلیغ ـ اکمال دین و....) که مطرح شدهاست دفاع نمود. هم چنین میتوان به مخالفانی که درباره عدم انسجام و وحدت و جامعیت قرآن ایجاد شبهه مینمایند پاسخ منطقی داد.در عین حالی که میتوان با بررسی این موضوع در دو تفسیر یاد شده استفاده از آنها را برای قرآنپژوهان هموارتر نمود.( انشاء الله ) 1.3 سؤالات اصلی تحقیق 1- علامه طباطبائی (ره ) وسید قطب در ترتیب فعلی قرآن کریم آیا تناسب را باور دارند؟ در چهابعادی؟ 2- گونههای تناسب از دیدگاه علامه وسید قطب چگونهاست؟ 3- علامه طباطبائی وسید قطب بر چه پایهای تناسب وارتباط را باور دارند؟ 4- دیدگاه علامه طباطبائی وسید قطب درباره تناسب در سور وآیات چیست؟ 1.4 سؤالات فرعی تحقیق 1ـ ترتیب کنونی سورههای قرآن، توقیفی است یا اجتهادی. 2ـ ترتیب آیات قرآن در سورهها توقیفی است یا اجتهادی. 1.5 .فرضیات تحقیق الف) نظم وترتیب فعلی آیات قرآن منشاء وحیانی و الهی دارد. ب) بین عبارات وجملات یک آیهارتباط وتناسب برقرار است. ج) بین آیههای یک سوره نیز تناسب وارتباط وجود دارد. د) در سورههای قرآن وحدت موضوعی (تناسب معنوی) حاکم است. ذ) علامه طباطبائی (ره) وسید قطب با اعتقاد بهاصل تناسب بین آیات وسور به تفسیر آیات پرداختهاند. 1.6 پیشینة تحقیق علم تناسب بین سور وآیات یکی از علوم قرآنی است ودر طول زمانهای مختلف مورد توجه مفسران بودهاست و همیشه موافقان و مخالفانی نیز داشتهاست که مهمترین آثار بجا ماندهاز آنها را میتوان بهاین صورت دستهبندی نمود: نخستین کسی که در مورد وجه تناسب آیات به ظاهر غیر مرتبط و نیز مناسبت میان سورههای قرآن بحث نمودهاست ابوبکر نیشابوری (م 324 ه ق) است وبعد از ایشان ثعلبی ( م 427 ق) با نوشتن کتاب الکشف والبیان عن تفسیر القرآن بهاین موضوع پرداختهاست در قرن 6 مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان با تکیه بر این موضوع به تفسیر آیات پرداختهاست وبحث تناسب آیات را در جای جای این تفسیر میتوان دید. علامهابو جعفر بن زبیر ( م 708 ق ) توجه جدی بهاین علم نمودهاست تا جایی که کتاب مستقلی در این زمینه نوشتهاست بنام البرهان فی مناسبه ترتیب القرآن. بعد از ایشان در قرن 9 برهان الدین بقایی با نوشتن کتاب نظم الدرر فی تناسب الای والسور گام بزرگی در تبیین این علم برداشتهاست. سیوطی نیز علاوه بر اینکه در بحث 62 الاتقان بهاین موضوع پرداختهاست، کتاب مستقلی نیز بنام تناسق الدرر فی تناسب السور نوشتهاست. در سورههای اخیر نیز از بین مفسران ودانشمندان تعدادی بهاین موضوع پرداخته وحتی بعضی از آنها محور تفسیر خود را همین موضوع قرار دادهاند از جملهالوسی در روح المعانی سید قطب در فی ظلال القرآن، سعید حوی در الاساس فی التفسیر، شوکانی در فتح القدیر زحیلی در تفسیر المنیر و.... همچنین در سالهای اخیر کتابها وپایان نامههایی دربارهاین علم نوشته شدهاست که مهمترین آنها عبارتند از: تناسب آیات آیت اله معرفت ـ هماهنگی وتناسب در ساختار قرآن از دکتر حسن خرقانی ـ تحلیل انتقادی مبانی وروش تفسیری سید قطب در فی ظلال القرآن اثر دکتر کرم سیاوشی ـ پژوهشی در نظم قرآن دکتر عبد الهادی فقهی زاده ـ چهره زیبای قرآن از دکتر عباس همامی. 1.7 چهار چوب نظری تحقیق در این پژوهش که مبنای کار بر اساس بررسی تناسب آیات وسور در دو تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن قرار گفتهاست، سعی شدهاست که قبل از ورود به تحقیق، به بحثهای مقدماتی وضروری نیز به طور مختصر اشاره شود. بر همین اساس، در فصل اول، بعد از طرح کلیات، به زندگی این دو مفسر عالیقدر ونحوۀ تألیف تفاسیر و روش تفسیری به ویژه روش تفسیر قرآن به قرآن، به طور گذرا پرداخته شدهاست. در فصل دوم، به یکی از مقدمات مهم بحث تناسب آیات وسورهها، یعنی تاریخ نگارش وجمع قرآن وتوقیفی واجتهادی بودن ترتیب آیات وسورهها در قرآن پرداخته شدهاست ونظرات مختلف در این زمینه بطور کوتاه بررسی شدهاست. چون بحث در بارۀ تناسب آیات، وقتی معنا ومفهوم دارد که به توقیفی بودن ترتیب آیات وسور اعتقاد داشت. از فصل سوم، که در حقیقت بدنۀ اصلی تحقیق بودهاست به بررسی مقولۀ تناسب، از نظر لغوی واصطلاحی واهمیت وفوایدی که براین بحث مترتب است پرداختهایم. در فصل چهارم نیز بهانواع مناسبت در قرآن اشاره نموده وضمن تقسیم بندی کلی که در این زمینه وجود دارد ( تناسب وارتباط بین سورهها وآیات ) مهمترین انواع مناسبت در سورهها وآیات را شمرده ونظرات مرحوم علامه (ره) وسید قطب را مورد بررسی قرار دادهایم. وبالاخره در فصل پنجم به یکی دیگر از بحثهایی کهارتباط تنگاتنگی با این بحث داشتهاست (سیاق ) پرداخته شده ونقش سیاق را در تفسیر آیات وبرقرار کردن ارتباط وهماهنگی بین آیات وسور در قرآن روشن نمودهایم. ودر پایان نتیجههای کلی کهاز بحث بدست میآید را نیز بر شمردهایم. 1.8 نگاهی گذرا به زندگی علامۀ طباطبایی (ره) وسید قطب وتفاسیر المیزان وفی ظلال القرآن 1.8.1 زندگی نامۀ علامۀ طباطبائی(ره) زندگی علامۀ طباطبائی نیز مانند همۀ انسانهای دیگر پر از فراز و نشیب های معمول زندگی بوده کهالبتهایشان از آنها در جهت رسیدن به کمال و تقویت اراده و روحیه خود و خانواده خود استفاده نمودهاست. در این جا گذری کوتاه بر زندگی این اندیشمند بزرگ اسلامیخواهیم کرد. وی که نامش محمد فرزند محمد حسین بود بهالقاب حسنی، حسینی و طباطبائی ملّقب بوده[1] و در یک خانوادۀ علمیاصیل و ریشهدار در 29 ذی الحجه 1321 هـ ق در شاد آباد تبریز متولد شده، اکثر رجال خاندان او از بزرگان و رجال علم بودند.[2]در سن 5 سالگی مادر و در سن 9 سالگی پدر را از دست داد و بههمراه برادر خود تحت مراقبت و پرستاری یک نفر خادم و یک نفر خادمه قرار گرفت.[3] از سال 1330 هـ. ق تحصیلات ابتدائی خود را که شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی بود، آغاز نمود. و در سال 1337 هـ ق وارد مدرسه طالبیه تبریز شده وتاسال1344 در رشتههای علوم دینی و عربیه به تحصیل پرداختند. مرحوم علامه& بههمراههمسر و برادر خود از سال 1344 هـ ق (23 سالگی) برای تکمیل تحصیلات خود عازم شهر نجف شده ودر حوزهء علمیهان، به مدت 10سال از محضر اساتید بزرگ آن دیار کسب دانش و معرفت نمود.[4] علامه&كه تاسال 1354 ه در نجف اشرف مشغول به تحصیل بودند و یكی دیگر از فراز ونشیبهای زندگی خود را تجربه نمود، بیکار ننشسته و آثاری از خود به صورت رساله به یادگار گذاشتهاست از جمله: رسالهای در برهان، رسالهای در مغالطه، رسالهای در تحصیل، سنن النبی و.... اگر چه مرحوم علامه& در شرح حال خود، از استادش آقای سید علی آقا قاضی طباطبائی حرفی به میان نیاورده ولی در موارد بسیاری از تأثیر درس اخلاق ایشان این چنین گفته «که ما هر چه داریم از آقای قاضی داریم».[5] بعد از 10 سال تحصیل و تزکیۀ نفس و کسب معارف دینی و به علّت اختلال در امر معاش[6] به زادگاهش تبریز بازگشت و بههمراه برادر بهامر فلاحت مشغول شده و املاک کشاورزی خود را مجدداً سرو سامان دادند و تقریباً زندگی مرفهای را برای خود مهیا نمود. اگر چه استاد از این دوره زندگی خود به دوره خسارت روحی نام بردهاست[7] در عین حال رسالههایی در زمینههای مختلف در همین دوره به رشتۀ تحریر در آوردهاست از جمله: رسالهای در اثبات ذات، رسالهای در اسماء و صفات، رسالهای در انفال، رسالهای در ولایت.... در سال 1365 هـ ق، برای ادامۀ تحصیل در حوزه علمیه قم بهان شهر مهاجرت کرد. و بعد از پشت سر گذاشتن مشکلات و فرازونشیبها[8] و تکمیل تحصیلات، ازاساتید خود اجازهاجتهاد گرفت و به تدریس علوم دینی مشغول شد.[9] و آثار ارزشمند زیادی از خود به یادگذاشت. از جملهاصول فلسفه و روش رئالیسم، نهایة الحکمة، بدایةالحکمه، قرآن در اسلام، شیعه در اسلام.... و ارزشمندترین اثر باقیماندهاز ایشان المیزان فی تفسیر القرآن است که مشخصات و ویژگیهای آن بزودی خواهد آمد. (ان شاء الله) 1.8.2 .نحوۀ شکل گیری تفسیرالمیزان کتاب شریف تفسیر « المیزان فی تفسیر القرآن» اثر علامه سید محمد حسین طباطبائی به زبان عربی است.مرحوم علامۀ طباطبائی اگر چه در نگارش این کتاب با مخالفتها و مشکلاتی مواجه بود ولی توفیق یافت که در حوزۀ مقدس قم، تألیف بسیار ارزشمندی در تفسیر قرآن از خود به یادگار گذارد که باشیوۀ نوین و ابتکاری تفسیر قرآن به قرآن (که به تصریح خود آن را از بیانات نبوی و سخنان اهل بیت ×وام گرفت) اثری بس گرانقدر به نام المیزان فی تفسیرالقرآن پدید آورد که در دنیای اسلام جایگاهی ویژه پیدا کرد. مرحوم علامه علّت اصلی روی آوردن به تفسیر را نیز نبود حتی یك درس رسمیتفسیر قرآن در حوزههای علمیه میداند.[10] بنابراین به تدریس تفسیر برای طلاب پرداخت و با اصرار شاگردانش به جمعآوری آن دروس همت گماشت علامه نوشتن این تفسیر را از سال 1374 هـ ق (1333 ش) آغاز نمود و بعد از حدود 20 سال مطالعه، تلاش، تدریس و جمع آوری، سرانجام در شب قدر 23 ماه رمضان سال 1392 هـ ق (2 آبان 1350 ش) نوشتن آنرا به پایان رسانید.[11] این تفسیر در 20 جلد به زبان عربی و بالغ بر 8000 صفحه در قطع وزیری چاپ و منتشر شدهاست علامۀ طباطبائی در نوشتن این تفسیر از منابع بسیاری در موضوع های: تفسیر ـ حدیث ـ تاریخ ـ لغت و.... استفاده نمودهاست و بههمین دلیل تفسیری جامع و گسترده شدهاست که مورد توجه جوامع علمیاسلامیقرار گرفت متن عربی تفسیر شریف المیزان، تاکنون پنج بار و ازسوی چهار ناشر منتشر شدهاست. این تفسیرآخرین بارازسوی موسسۀ الاعلمیبا چاپ آراسته و کمیپاورقی در 20 جلد با اضافه 2 جلد فهارس منتشر شدهاست. این تفسیر ارزشمند تا کنون به زبانهای گوناگون از جمله فارسی ـ انگلیسی ـ اردو ـ ترکی ـ اسپانیولی ترجمه شدهاست. ترجمۀ فارسی المیزان با سه چاپ مختلف و از سوی چهار ناشر انجام گرفتهاست. آخرین ترجمه یکدست آن توسط آقای محمد باقر موسوی همدانی انجام شده و از سوی دفتر نشر اسلامیوابسته به جامعه مدرسین در 20 جلد منتشر شد.[12] 1.8.3 ویژگی ها و روش تفسیری علامه(ره)درتفسیر المیزان مرحوم علامه& در مقدمه تفسیر المیزان ضمن یادآوری روشهای تفسیری رایج بین مسلمانان اولیه و نقد و ردّ همۀ این روشها و تأکید بر نبودن هیچ گونهاختلاف و پیچیدگی در مفهوم آیات قرآن؛ بر روش تفسیر قرآن به قرآن اصرار نموده، و معتقد است کههمین روش است که میتوان آنرا تفسیر خواند چون قرآن هم آنرا میپسندد. و برای آن دلایلی را ذکر میکند. در پایان تأکید میکند که ما نیز بیاری خدای سبحان روش تفسیری خود را بههمین طرز قرار میدهیم و از آیات قرآن در ضمن بیاناتی بحث میکنیم و بههیچ وجه به بحثی نظری ـ فلسفی و یا به فرضیهای علمیو یا مکاشفهای عرفانی تکیه نمیکنیم.[13] تفسیر شریف المیزان که مهمترین و ارزشمندترین اثر علامۀ طباطبائی است؛ از آغاز انتشار تاکنون مورد توجه، مطالعه و بررسی قرآن پژوهان و اندیشمندان اسلامیداخلی و خارج کشور قرار گرفته و کتب و مقالات ارزشمندی در موضوعات مختلف از جمله روش تفسیری علاّمه نوشته شدهاست، مانیز به موارد مهّمیکه درخصوص روش تفسیری المیزان مورد توجهایشان قرار گرفته و مورد اتفاق نویسندگان بودهاست، اشاره میکنیم. 1) همانطور که گفتیم، روش تفسیری انتخاب شدهاز طرف مرحوم علامه در المیزان روش تفسیری قرآن به قرآن است (که ما ان شاء الله در فصل های آینده به چگونگی و اهمیت آن و.... میپردازیم) پر واضح است که علامه بسیاری از مشکلات تفسیری را در پرتو این شیوه قابل حلّ دانسته و از این روش استفاده فراوانی نموده باشد. 2) علامههنگام تفسیر آیات، سوره را به بخشهای متعددی تقسیم میکند که گاهی ممکن است یک آیه باشد؛ مانند آیه 34 بقره و گاهی چند آیه مانند آیات 63 تا 74 بقره، اما درباره سورهای کوتاه غالباً یکجا به تفسیر سوره میپردازد مانند: سور فلق و ناس. بنابراین میتوان گفت اگر چه به عنوان یک تفسیر ترتیبی مشهور شدهاست اما بهتر است گفته شود تفسیری ترتیبی ـ موضوعی است.[14] 3) در آغاز هر سوره، موضوع، محور و یا هدف اساسی را که سوره، حول آن میگردد(وحدت موضوعی سورهها وآیات) بیان نموده، تا آیات آن را بر اساس همان هدف یا موضوع مورد بحث و بررسی قرار دهد.[15] 4) هم چنین در ابتدای تفسیر آیه یا بخشی از آیات (در بحث بیان) با مراجعه به مهمترین و کاربردیترین کتب لغت[16] به بحث لغوی درباره مفردات آیات مطرح شده میپردازد. البته بیشتر کلمات و مفرداتی راكه تأثیر در روشن شدن معنا دارند بررسی میكند.[17] 5) بحثهای مربوط به صرف و نحو و بلاغت را نیز که گاهی در بحث «بیان» آورده و در حدّ ضرورت بوده تا حدی است که به تفسیر آیات و فهم بهترو رسیدن به مراد آیات کمک کند.[18] 6) در آغاز تفسیر هر سوره، مکی یا مدنی بودن سوره و آیات را مشخص کرده و نظرات مفسران پیشین را مطرح و پس از بررسی دقیق و ارائه دلایل (از جمله سیاق) به نقد و ردّ و یا تأیید آن میپردازد.[19] 7) در خصوص آیات الاحکام بحثی مطرح نکردهاست چون معتقد است کهاین آیات مربوط به کتاب فقهاست نه تفسیر[20] اگر چه گاهی فقط به چگونگی افاده حکم فقهی پرداختهاست. [21] 8) در نگارش المیزان از منابع متعدد تاریخی، تفسیری، حدیثی و لغوی....بطور نقّادانهاستفاده کردهاست نه به طور سطحی و گذرا.[22] به طوری کهالمیزان از جهت کثرت منابع و تسلط بر دیدگاههای مختلف دارای جامعیتی کم نظیر است و براستی دائرةالمعارف فرهنگی اسلامیاست.[23] 9) در تفسیر بسیاری از واژهها، آیات، قبول یا ردّ دیدگاههای تفسیری، مکی یا مدنی بودن سورهها و آیات، پذیرش یا عدم پذیرش روایات و.... از سیاق استفاده کرده به طوری که سیاق جایگاه خاصی در این تفسیر پیدا کردهاست.[24] البته به دلیل اهمیت این موضوع و تاثیر آن در فرایند تفسیر فصلی مستقل را اختصاص دادهایم و ان شاء الله به طور مفصل بحث خواهیم کرد. 10) علامه در تفسیر آیات اگر چه بر اساس روش تفسیر قرآن به قرآن عمل نمودهاست، اما از روایات صحیح تفسیری نیز غافل نبوده وبرای تأیید نظرات تفسیری خود در ذیل آیات، بحث روایی را نیز مطرح کرده و به نقل و نقد دقیق آنها و سپس پذیرش یا عدم پذیرش آنها با ارائه دلیل میپردازد.[25] 11) در تفسیر برخی آیات، مختصر و در تفسیر برخی، مفصل بحث میکند. گاهی از آیات، بدون تفسیر میگذرد. و شرح و تفسیر آن را به آینده در تفسیرآیات مشابه با آن موکول میکند؛ البتهاین ارجاع تفسیر بیشتر آیه به جای دیگر را با عبارت سَیُجی بیانه میآورد: [26] گاهی نیز در تفسیر آیات به مطالبی که پیشتر بیان کرده است ارجاع میدهد. [27] بعد از بحثهای روایی، با توجه به مضامین و مناسبتهای آیات بحثهای کلامی، فلسفی، علمی، اجتماعی وبحثهایی مانند آزادی، عدالت اجتماعی، علل عقب ماندگی مسلمانان، زن وجایگاهان در اسلام، امامت، عصمت انبیاء و.... را بررسی میکند.[28]. درباره ویژگیهای المیزان قبل از هر چیز به چند نكته اشاره میكنیم: الف) این تفسیر نیز به نوبه خود ویژگیهایی دارد كه برخی از آنها دردیگر کتابهای تفسیر، نیز مشاهده میشود امّا برخی دیگر از آنها منحصر بهالمیزان و شخصیت علمیعلامهاست. ب) اینکه برخی از مواردی را که در ذیل این بحث میآوریم شاید بتوان در بحث روشهای تفسیری المیزان نیز مطرح کرد از جمله: روش تفسیری ایشان كه( تفسیر قرآن به قرآن) است. جمعبندی و دستهبندی این ویژگیها نیز منحصر به موارد مطرح شده در این مقال نمیباشد. بلکه ما به مهمترین آنها اشاره کرده وبرای جلوگیری از اطاله كلام برخی ازآنها رانیز فهرست آوردهایم. 1.8.4 .زندگی نامه سید قطب نام وی «سیّد» است، فرزند قطب بن ابراهیم بن حسین، در سال 1324 هجری برابر با نهم اکتبر سال 1906 م در روستای موشهاز توابع استان اسیوط مصر متولد شد. خانواده سیّد، اگر چه متدین و معتقد و از لحاظ اجتماعی از موقعیت ممتازی برخوردار بوده[29] و از نجبای روستایی بودند امّا از نظر مالی در تنگنا قرار داشتند.[30] سید پس از پشت سر گذاشتن دوران خردسالی در سال 1912 م (1330هـ) به دبستان رفت[31] و بعد از شش سال تحصیل در سال 1918 م (1336 هـ) از این مقطع فارغ التحصیل شد.و در همین دوره (در طول 3 سال) کل قرآن را حفظ کرد. سید در سال 1920 م (1339هـ) برای ادامه تحصیل به قاهره فرستاده شد. و توانست وارد دانشسرا شود وبعد از سه سال موفق بهاخذ مدرك آموزگاری شد.[32] علاقهاو بهادامه تحصیل باعث شد تا در سال 1933 م (1351هـ) با اخذ مدرک لیسانس در رشتهادبیات عرب فارغ التحصیل شود. در همین دوران بود که نقطهاشنایی سید قطب با حزب وفد ومحمود عقاد وسپس حسن البنّاء منعقد گردید و این آشناییها سبب شد کهاو با درک عمیقی کهاز اسلام داشت مبارزۀ سیاسی ـ اجتماعی خویش را در قالب صحیح پیریزی نماید.[33] سید قطب در تاریخ 2/12/1933 م به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد و حدود شش سال خدمت کرد.[34] سید به شاعری و نوشتن داستانهای کوتاه و بلند علاقهمند بود و آثاری از جمله، بچه دهکده، رویاهای چهارگانه و خارها از خود بجا گذاشتهاست. در کتاب خارها که شرح زندگی خودش است به سرخوردگی عمیق خود اشاره میکند و بعد از سرخوردگی است که سید قطب عزم کرد تا پایان عمر مجرّد باقی بماند.[35] سید بعد از اتمام دوران تحصیلات دانشگاهی کهاز قرآن فاصله گرفته بود؛[36] مجداً بهانگیزه صرفاً ادبی و هنری به قرآن روی آورد و آثاری از خود بجای گذاشت از جمله: تصویر فنی در قرآن، مشاهدالقیامه، العدالهالاجتماعی و... سیّد هم چنین در این دوره به نوشتن مقالههای تند ضد حکومتی و استعمارگران انگلیس در مجلهالفکر الجدید پرداخت و به دنبال آن نخست وزیر وقت مصر( محمود فهی نقراشی) بدنبال چارهای میگشت و بالاخره تصمیم گرفتند او را غیر مستقیم برای اقامتی نامحدود بهامریکا بفرستند تا از طرف وزارت آموزش و پرورش به مطالعه نظام آموزشی آمریکا بپردازد.[37] سید در خلال سالهای 1951 تا 1953به عضویت اخوان المسلمین در آمد و شروع به نوشتن مقالات اصلاحی و نیز تفسیر فی ظلال القرآن كرد و توانست به عضویت شورای رهبری اخوان (مکتب الارشاد) نیز درآید و رئیس اداره تبلیغات (نشر الدعوة) شود و در سوم ژوئیه 1954 م به سردبیری روزنامهاخوان المسلمین منصوب شد.[38] در ژانویه 1945 م زمان انحلال تشکیلات اخوان المسلمین صادر شد و رهبران آن از جمله سید قطب دستگیر و راهی زندان شدندو.... سید با توجه به داشتن روحیه خستگی ناپذیر، پژوهش و تحقیق در زندان نیز به نوشتن کتب و مقالات، از جمله تفسیر فی ظلال القرآن ـ هذا الدین ـ معالم فی الطریق و.... ادامه داد.وبعد از 9سال آزاد شد.[39] همزمان با انتشار کتاب معالم فی الطریق، جنبش اخوان المسلمین نیز اوج میگرفت و لذا ناصر تصمیم گرفت کهانها را تحت فشار بیشتری قرار دهد و لذا اکثر آنها، از جمله سیّد را دستگیر و با اتهاماتی از قبیل قیام بر ضد امنیت کشور، رهبری گروهکها و تشکیلات ارتجاعی روانه زندان نمود.[40]و در یک دادگاه فرمایشی در تاریخ 22/8/1966 با حکم سرهنگ فواد الدجوی او را بهاعدام با اعمال شاقه محکوم كرد. علیرغم مخالفتهای جهانی علیهاین حکم، حکومت مستبد مصر او را در سحرگاه 29/8/1366 همراه با تعدادی از همفکرانش به دار آویخت و از این پس به مفسّر شهید معروف شد. و جسد او را پنهانی در یکی از مقابر قاهره به خاک سپردند. وی حدود 24 کتاب در موضوعات مختلف نوشته که مهمترین آنها عبارتند از: تفسیر فی ظلال القرآن، التصویر الفنی فی القرآن، مشاهد القیامة فی القرآن، العدالة الاجتماعی فی الاسلام، معركهالاسلام و الراسمالیه و....[41] 1.8.5 نحوۀ شکلگیری تفسیر فی ظلال القرآن تفسیر فی ظلال القرآن از مشهورترین و مهمترین آثار سید قطب است که تفسیری است به زبان عربی از کل قرآن و مولّف آن کهاساس تفسیرش را زندگی در سایه قرآن برای بشر میداند با نگاهی ادبی به قرآن و با رویکردی حرکت آفرین و تربیتی اجتماعی، آنرا به رشته ی تحریر درآوردهاست. آغاز این تفسیر همراه بود با درخواست سعید رمضان (مدیر مسئول مجلهالمسلمون) کهانرا در اواخر سال 1951 م در قاهرهانتشار میداد و از مرحوم سید قطب درخواست همکاری نمودهاو نیز پذیرفت و ترجیح داد که در موضوع تفسیر قرآن مقالهاش را ارائه دهد و عنوان مقالهاش رافی ظلال القرآن نام نهاد. سیّد اولین مقالهاش رادرفوریه1952م (1369هـ.ق) درشماره سوم مجله منتشر کرد.[42] سید بر خلاف وعده قبلی یکبارهاز تصمیم خود صرف نظر کرد و تصمیم گرفت تفسیر هر یک از اجزاء سی گانۀ قرآن را در یک مجلد و به صورت مستقل منتشر نماید. الف) جلد اول فی ظلال القرآن را که شامل همان هفت مقاله منتشر شده در مجلهالمسلمون بود در اکتبر 1952 م (1370 هـ.ق)و پانزده جلد دیگر رانیزآماده و توسط انتشارات دار احیاء الکتب العربیه منتشر نمود.[43] ب) جلد هفده تابیست وهفت را در زندان نوشت (1954 م). [44] اما شکنجهها و مشکلات زندان و نیز آشنا شدن با آراء و اندیشه مودودی، [45] نگاه سید به قرآن را تحت تاثیر قرار داده و از این جا به بعد سید علاوه بر مبنای ادبی که بر طبق آن به تفسیر قرآن پرداخته بود به جنبههای اصلاحی و تربیتی و تحولساز قرآن روی آورد. ج) سه جلد آخر تفسیر را سید قطب در زندان با این شیوه جدید تفسیر نمود و بدین ترتیب تفسیر تمام قرآن را بهاتمام رسانید. اما از آنجا که شیوه تفسیری خود را که در سه جزء آخر اعمال نموده بود مفید میدانست تصمیم گرفت مجلدات قبلی را نیز بههمین صورت مورد تجدید نظر و تصحیح و تنقیح قرار دهد ودر همان حال که در زندان بود بهاین امر همت گماشت و توانست: سیزده مجلد اول را بر همین اساس باز بینی و تجدید نظر نماید.اماچون در سال 1966 م به مرگ محکوم شد، نتوانست به تنقیح و تجدید نظر در مجلات باقیمانده بپردازد. بنابراین از جزء 14 تا 27 بههمان شیوه و سبک قبلی باقی ماند.[46] وبر همین اساس است كه برخی زندگی تفسیری سید قطب را به سه مرحله تقسیم کردهاند.[47] وبرخی اورا مفسّری مجدّد با سبک نوینی در تفسیر، به نام تفسیر حركی میدانند.[48] 1.8.6 ویژگی ها و روش تفسیری سید قطب 1) روش تفسیری سید قطب، بیشتر روشتفسیر قرآن به قرآن است که گاهی نیز جنبه روائی پیدا میکند. در بحثهای بعدی بیشتر بهاین روش خواهیم پرداخت. 2) قبل از تفسیر آیات، مقدمه و سرآغازی برای سوره بیان میکند که در آن به معرفی اجمالی سوره و ابعاد مختلف لفظی و معنایی آیات میپردازد. هم چنین از مباحث مطرح شده در این مقدمه، مشخص نمودن تعداد آیات، مکی یا مدنی بودن سوره، سال نزول، بررسی موضوع و شخصیت سوره، بیان اهداف و مقاصدی که سوره بیان میکند، اسامیسوره، اسباب النزول و فضیلت سوره، ارتباط و تناسب آن با سوره قبلی، و مباحث بلاغی و تاریخی میباشد. البته در آغاز هر جزء نیز یک مقدمه دیگر میآورد وضیعت آن جزء را از نظر مکی و مدنی بودن سورهها.... مطرح میکند.[49] 3) سپس برای بار دوم تعدادی از آیات را انتخاب نموده و به شرح و توضیح بیانی و تربیتی با شیوهادبی میپردازد.[50] 4) وی هر سوره را به بخشهای (درسها) موضوعی تقسیم میکند کههر کدام یک واحد موضوعی با اجزاء کوچکترند. و سپس هر بخش را نامگذاری میکند مانند:، شوط، موج، مقطع و در آغاز هر بخش، موضوعات اصلی و فرعی آن را مطرح نموده و به تفسیر تفصیلی آیات میپردازد کهالبته در این بخش نیز هر بخش را به بخشهای کوچکتر، یک یا چند آیه تقسیم نموده و به گونهای پیوسته بههم به تفسیر آنها میپردازد. 5- اعتقاد داشتن به وحدت موضوعی در سورهها؛ مبنای وحدت موضوعی سور با وجود تامّلات و دقتهای مفسّران بسیاری دربارهان در منهج تفسیری سیّد، از چنان برجستگی و گستردگی برخوردار است که بخش توجهی از تفسیری فی ظلال را به خود اختصاص داده و هیچ فرد منصفی نمیتواند وزریدگی و تبحر او را در این مسالهانکار کند. وی معتقد است آنکه در سایه قرآن میزید به خوبی ملاحظه میکند کههر سوره دارای یک یا چند موضوع اصلی است که در صورت متعدد بودن موضوعات آن همهانها حول یک محور ویژه قرار دارد.[51] بنابراین سیّد با این دید کههر سورهاز یک وحدت موضوعی برخورد است به تفسیر آیات میپردازد.[52] ما بزودی مطالب بیشتری در این زمینه خواهیم گفت. 6- یکی دیگر از مسائلی که سید قطب بهان توجه داشته تناسب و پیوستگی موجود بین آیات است. وی در هر سوره با ارائه موضوعات مورد بحث سوره به دنبال یافتن محور اساسی و واحدی برای هر سورهاست که تمام موضوعات سوره گرد آن جمع میشوند. شاید بتوان گفت که تفسیر فی ظلال از قابل توجه ترین آثار از حیث توجه به پیوستگی معنای آیات در سورههای قرآن کریم میباشد. بطور کلی آنچه در این تفسیر خودنمایی میکند اعتقاد به: پیوستگی آیات و سوره، نقش سیاق در تفسیر آیات، استفادهازتفسیر قرآن به قرآن، وجود زبان تصویری قرآن، شخصیت داشتن سورهها، اعتقادبه وحدت موضوعی درسورهها است، که مفسّر شهید به خوبی از عهدۀ تبیین آنها بر آمدهاست. در ادامه جایگاهاین مسائلرا نیز در فی ظلال بررسی خواهیم کرد. روشهای دیگر تفسیری ایشان اجمالاًعبارت است از:تقسیم كل قرآن به دو بخش مكی ومدنی[53]، اجتناب از ورود به بحث های مورد اختلاف فقهی واغراق در مسائل لغویی وكلای وغیبی، [54]پرهیز از تفسیر علمیوعلوم قدیم وجدیدی كهارتباط با فهم قرآن ندارند، [55] توجه به آیات معنوی و اخلاقی، [56] توجه به مسایل وگرایشهای اجتماعی، [57] طرح پیامها واهداف سوره وتاكید بر روش انقلابی وپویا در تفسیر قرآن كه به منهج الحركی معروف شد. [58] بهره گیری از منابع روایی كهن بطوری كه طبق بررسی صورت گرفته در فی ظلال، سید قطب بیش از 600 بار از سنّت پیامبر| استفاده نمودهاست.[59] قایل شدن شخصیت برای قرآن وسورههای آن.[60] فی ظلال القرآن از تفسیرهای بزرگ اهل سنت است در شش مجلد و در تفسیر 30 جزء قرآن توسط سیّد قطب اندیشمند، ادیب و مصلح بزرگ اجتماعی معاصر، بههدف احیای نهضت اصیل اسلامیاز جمله؛ پر کردن شکاف عمیقی که بین مسلمانان عصر حاضر و قرآن بوجود آمده و... به رشته تحریر درآمدهاست.[61] برای این تفسیر ارزشمند علاوه بر موارد بالا ویژگی هایی دیگری نیز مطرح شدهاست كه بطور فهرستوار اشاره مینماییم: پرهیز از عقل محوری در عین ارزش قایل شدن برای عقل، [62] استفادۀ گستردهاز نقل در تفسیر آیات، [63] پرهیز از ورود بهاسراییلیات همراه با ژرف اندیشی ودقت زیاد، [64] اجتناب از تعصبات افراطی مذهبی، [65] مطرح نمودن زبان تصویری برای قرآن.[66] در پایان مجدداً تأکید میکنیم که تفسیر فی ظلال بیشتر با موضوعاتی از قبیل وحدت موضوعی سور وآیات قرآن، اهداف سورهها، ساختار سوره، مطرح كردن و موثّر دانستن سیاق آیات، شناخته شدهاست كه در فصلها ی بعدی بهانها بیشتر خواهیم پرداخت. باتوجّه بهاینکه روش تفسیری هردو تفسیر مورد مطالعه روش تفسیر قرآن به قرآن است، اینک نگاهی گذرا به تعریف و جایگاه روش تفسیر قرآن به قرآن در این دوتفسیر ضروری به نظر میرسد. 1. روش تفسیر قرآن به قرآن و جایگاه آن در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن شاید بتوان گفت مهمترین و اساسیترین ویژگی المیزان استفاده کامل و دقیق از روش تفسیری قرآن به قرآن است که در واقع همان روش تفسیری پیامبر| و ائمهاطهار ×نیز بودهاست.ویك نكتهاضافه میكنیم كه: اگر چهالمیزان اولین تفسیری نیست کهاز این روش استفاده کردهاست، اما قطعاً بلندترین و موثرترین گام در این زمینهاست آنچه در این باب بهالمیزان عظمت ویژهای بخشیدهاست بهرهمندی گستردهان از این شیوه و حل بسیاری از مشکلات تفسیری در پرتو این نگرش ژرف است.[67] با توجه بهاهمیت این روش در بین مفسران و قرآن پژوهان و خصوصاً این دو تفسیر (المیزان ـ فی ظلال القرآن) فصلی مستقل را به آن اختصاص دادهایم کهانشاءاله مطالب بیشتری را مطرح خواهیم کرد.[68] 2. تفسیر آیات، با توجه به تناسب بین آیات تناسب آیات یکی از مباحث مهم تفسیری است به طوری که میتوان گفت بدون در نظر گرفتن آن، تفسیر غیر ممکن است. علامه طباطبائی نیز بهاین مهم توجه و اهتمام ویژهای داشته و در جای جای تفسیر بهاین مسألهاشاره و از این طریق به تفسیر آیات پرداختهاست.[69] از آنجایی کهاین تحقیق بر همین مبنا جمعآوری شده بحث بیشتر در این زمینه را به فصول آینده موکول میکنیم. 3. جمع میان دو روش تفسیری موضوعی و ترتیبی بهاین معنی است که علامه طباطبائی قرآن را آیه بهایه و سوره به سوره تفسیر کردهاست ولی در هر بخش آیات مربوط و مناسب با موضوع آنرا که در قرآن پراکندهاست میآورد تا دربارهان، به طور جامع بحث و بررسی کند.[70] البتهاین روش گر چه کار بسیار دشواری است اما مرحوم علامه به دلیل آگاهی و تسلط کافیاش بر قرآن به خوبی از عهدة آن بر آمدهاست و تمام تلاش خود را در رابطه با جمعآوری آیات به صورت موضوعی بکار بردهاست بطوری که میتوان گفت المیزان اگر چه به صورت ترتیبی است اما باید آنرا یک تفسیر ترتیبی ـ موضوعی دانست. 4. اعتقاد به مسالۀ وحدت موضوعی (غرض) در آیات قرآنی یکی از قواعد و اصول درک متون کشف وحدت موضوعی آن است و مفسّر نیز باید برای تفسیر آیات بهاین مهم توجه کند در غیر این صورت به تفسیر صحیح دست نخواهد یافت علامه معتقد است هر سورهای هدف یا اهداف معینی دارد که بنیان و اساس آن سوره را تشکیل میدهد و سوره پایان نمییابد مگر هنگام کامل شدن هدف و بههمین دلیل تعداد آیات سورهها با هم متفاوت است.[71] 5. توجه و استفاده گستردهاز بحث سیاق در فرایند تفسیر و برقراری ارتباط بین آیات یکی از ویژگیهای اساسی و فراگیر المیزان، استفادهاز بحث سیاق در تفسیر آیات در ابعاد گستردهاست. به طوری که درتفاسیر دیگر کمتر به چشم میخورد. سیاق در موارد زیادی میتواند قرینۀ خوبی برای فهم واژگان و عبارات و جملات یک متن باشد و نادیده گرفتن آن گاهی میتواند برداشتهای خواننده و پژوهشگر را به بیراهه ببرد. لذا علامه بهاین مهم توجه نموده و در پرتو آن گره مشکلات فهم بسیاری از آیات را باز نمودهاست. بزودی بحث در این زمینه را نیز خواهیم آورد. چند نمونه دیگر از ویژگی های المیزان را اجمالاً نام میبریم: 6) طرح مباحث و معارف موضوعی اسلامیدر سطح وسیع.[72] 7) توجه واستفاده منطقی از احادیث و روایات صحیح رسیدهاز معصومین ×[73] 8) استفادهازعقل و علم در فهم و تفسیر آیات قرآن.[74] 9) پاسداری از مکتب تشیع.[75] 10) طرح مباحث و موضوعات غیر تفسیری.[76] 11) توجه به غرر الآیات در تفسیر.[77] 12) استفاده گستردهاز منابع غیر تفسیری[78] 13)استفاده محدوداز بحثهای صرف ونحو، بلاغت و ادبیات عرب.[79] 1.8.7 تعریف و اهمیت روش تفسیر قرآن به قرآن روش تفسیر قرآن به قرآن، یک از روشهای تفسیر به ماثور (نقلی ) است. [80] و مقصود این است کههر آیهای به کمک و استعانت از آیات دیگر تفسیر شود.زیرا برخی آیات مبیّن آیات دیگر هستند و به تفصیل معانی، لغات ومحتوی آنهاپرداختهاند.[81] برخی نیز در تعریف این روش، بر غررالآیات تکیه كرده و تعریف خود را بر این اساس ارائه نمودهاند.[82] این روش گر چهاز زمان نزول قرآن وجود داشته، اما در سالهای اخیر بین مفسران، جایگاه ویژهای بازكردهاست؛ بطوری كهاغلب آنها از این روش در تفسیر آیات كمك گرفتهاند. مرحوم علامه (ره) و مرحوم سید قطب نیز تقریبا تمام قرآن را بر همین اساس تفسیر نمودهاند.این روش مانند هر روش دیگر دارای یکسری ویژگیهایی میباشد کهاز سوی دانشمندان علوم قرآنی مطرح شدهاست و ما برای جلوگیری از اطاله کلام همهانها را در یک جمله تجمیع نموده و مطالب بیشتر را به عهده خوانندگان محترم میگذاریم. روش تفسیر قرآن به قرآن، بهترین و کهن ترین[83]، متقن ترین[84]، صحیح ترین[85]، و بالاخره جاودانهترین روش تفسیر قرآن میباشد. اهمیت آن زمانی روشنتر میشود که، ریشههای قرآنی این نوع تفسیر نیز بررسی شود تا مشخص گردد که: قرآن اولین منبع و مفسری است که وعدۀ تفسیر آیات خود را به پیامبر اکرم | دادهاست. و عملاً در آیات دیگر به تفسیر آنها پرداختهاست.[86] پس این روش نه تنها به عنوان روش پسندیده در تفسیر قرآن مورد توجه مفسران بودهاست، بلکه در مواردی از جمله روش تفسیری موضوعی و ترتیبی قرآن بدون استمداد از آن نمیتوان مراد واقعی کلام حق تعالی را درک کرد. بطور مثال اگر به بحث شفاعت در قرآن دقت شود دو دسته آیات وجود دارد: دستهاول نفی مطلق شفاعت است.[87] و در دسته دیگر، شفاعت مشروط است.[88] کهاز کنار هم گذاشتن این آیات میتوان نتیجه گرفت که عدم پذیرش شفاعت در آیات دستهاول، شفاعت بدون اذن است. ودر دسته دوم شفاعت همراه با اذن. سیوطی معتقد است که: هر کس بخواهد کتاب عزیز (قرآن) را تفسیر کند اول باید آنرا از خود قرآن جستجو کند کههر جای آن مجمل است در جای دیگر تفسیر شده و هر چه مختصر آمده، در جای دیگر آن، توضیح و گسترش یافتهاست.[89] عزّه دروزه نیز دربارهاهمیت این روش معتقد است: بهترین و مطمئنترین وسیله درک دلالت و تعلیمات قرآن، بلکه فهم شرایط و اسباب النزول آن، تفسیر برخی از آیات با برخی دیگر و برگرداندن پارهای بر پارهای دیگر و ربط بعضی به بعضی دیگر است.[90] برخی نیز معتقدند کهاگر چهاستفادهاز این روش، ضروری است و از اهمیت خاص خودش برخوردار است، اما نیاز به تلاش و تسلط زیاد به قرآن دارد و خیلی آسان و قابل دسترسی برای همه نیست.[91] از قرآن کریم که بگذریم در بین انسانها اولین مفسّر قرآن، پیامبر اکرم | بودهاست و این مطلب در پیشینه تفسیر قرآن ثبت شدهاست که: قدمهای اولیهاین روش تفسیری بوسیله پیامبر اکرم| برداشته شدهاست و بعد از او امامان معصوم × نیز آنرا ادامه دادهاند.[92] از سخنان و اخبار رسیدهاز ائمهاطهار (ع) چنین بر میآید که آنها نیز در موارد متعددی از همین روش برای تفسیر قرآن کمک گرفتهاند و آنرا بهترین و کاملترین روش تفسیر قرآن دانستهاند. امام علی × بارها بهاین مطلب اشاره فرموده وآنرا مورد استفاده نیز قرار دادهاست.[93] دیگر امامان معصوم × نیز بصورتهای مختلف از این روش استفاده نمودهاند.[94] مرحومه علامه طباطبا ئی& در مقدمه کوتاهی که برای تفسیر خود نوشتهاست ضمن بر شمردن روشهای تفسیری دیگر و نقد و بررسی و ردّ همهء آنها و البته تایید روش تفسیری پیامبر | و ائمهاطهار×که همان روش تفسیری قرآن به قرآن است میگوید: «ما نیز به یاری خدای سبحان روش تفسیری خود را به همین طرز قرار میدهیم و از آیات قرآن در ضمن بیاناتی بحث میکنیم.» و سپس بر این عقیده خوداستدلال نیز میکند.[95] وی در جای جای تفسیر خود با توجه به مقتضای بحث اهمیت این روش تفسیری را خاطر نشان نمودهاست.از جمله تاکید نمودهاست که: تنها راه صحیح در فهم کلام الهی آن است که در هر موضوعی، تمام آیات مناسبه را ملاحظه نموده و با کوشش مخصوص در تدبر جمیع آنها مقصود آن را استفاده کرد.[96] اما توضیح نداده که نظیر یا نظائر یک آیه را چگونه میتوان پیدا کرد. « اما شاید ضابطه پیدا کردن هر آیهاین است که عین کلمات و یا کلمات هم خانواده را در آیات دیگر بیابیم.»[97] پس اینکه علامه& بهاین نوع روش تفسیری عنایت داشته و تاکید فرموده شکی نیست، اماآیا درعمل نیزبهاین مساله پایبند بودهاست یا خیر؟ در پاسخ باید گفت كه: چنین استنباط میشود که وی در مقام عمل نیز توانستهاست به خوبی از عهدهاین کار برآید و تا حدّ امکان از این روش استفاده نماید. برخی از موارد استفادهاز این روش را در تفسیر المیزان بطور اجمالی اشاره میکنیم: برای شناخت و تبیین واژهها[98]، تفسیر آیات مجمل[99]، تفسیر اصطلاحات خاص[100] انتخاب یک نظریه تفسیری.[101] سید قطب نیز با اعتقاد بهاینکه صحیحترین و مطمئنترین روش برای تفسیر قرآن، استفادهاز خود آیات قرآن است، مهم ترین منبع تقسیر را خود آیات قرآن میداند. البتهایشان گرچه بصورت گذرا و پراکنده بهاین مسالهاشاره نموده،[102] اما در عمل نیز به آن پایبند بوده و در موارد گوناگون از آن استفاده نمودهاست. سید در جای دیگر با صراحت بیشتری بهاین مساله اشاره نموده و میگوید: روش ما در تفسیر و فهم قرآن این است که قرآن را از خود قرآن فهم نماییم و بههیچ وجه پیش فرضی دیگری نیاز نداریم.[103] بنابراین اگر چه سید قطب در تفسیر فی ظلال به طور صحیح به روش تفسیری خود اشاره نکرده اما در عمل همین شیوه را دنبال نمودهاست.او حتی در تفسیر آیات نیز به طور آشکار بهاین روش اشاره نکردهامّا از فحوای کلامش میتوان پی بهاین مساله برد.[104] با توجه بهاینکه لازمهاستفادهاز این روش تسلط کامل به قرآن است، و سید قطب نیز حافظ کل قرآن بوده، پس میتوان گفت که؛ شیوه وروش غالب او در تفسیر روش تفسیر قرآن به قرآن بودهاگر چه به آن اشاره صریحی نکردهاست.برخی از موارداستفاده وی ازروش فوق: برای شناخت و تبیین واژهها [105] تفسیر آیات مجمل[106]و.... بوده است. مروری بر تاریخ نگارش و جمع قرآن کریم 2 . مروری برتاریخ نگارش و جمع قرآن از آنجایی که برای ورود به بحث تناسب آیات وسور ابتدا لازم است چگونگی نزول آیات وسوره ها ونیز نحوۀ چینش آیات وسور در قرآن وهمچنین توقیفی واجتهادی بودن این ترتیب مشخص شود ، بنابراین آگرچه از بحثهای فرعی این تحقیق به حساب می آید اما نخست به این موضوع پرداختیم تا تمهیدی برای ورود به بحث اصلی ( تناسب آیات وسور ) باشد. یکی از مهمترین و حساسترین و در عین حال پیچیدهترین مباحث علوم قرآنی موضوع تاریخ نگارش و تدوین قرآن است.مهمترین موضوع است، چون با حل آن، موضوعات دیگری از قبیل تحریف قرآن، ترتیب وچینش آیات در سورهها و ترتیب سورهها در قرآن و.... نیز حل خواهد شد. پیچیدهترین است، چون با نگاهی به کتب تاریخ قرآن و قلم فرسایی پژوهشگران و دانشمندان علوم قرآنی مشاهده میشود که به جهت کثرت شواهد روایی، تاریخی و قرآنی کهارائه شده، نه تنها مساله حل نشده؛ بلکه روز به روز بر پیچیدگی آن افزوده شدهاست به طوری که گروهی از اندیشمندان اسلامیتا آنجا پیش رفتهاند که در اصل روایات موجود، شبههایجاد کنند و درباره تفسیر، مراد و مقصود از آیاتِ شاهد، نیز نظرات مختلفی داده شود به طوری که حتی در بین علمای شیعه نیز اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. درباه چگونگی ترتیب آیات وسوره ها باید بگوییم که قرآن عبارت است ازمجموعه آیات وسوره ها یی که قبل از بعثت وبعد از آن از طرف خدا وند بر پیامبر اسلام| نازل شده است آنچه که در این زمینه مطرح می شود این است که قرآن دو نوع نزول داشته است , یک نوع نزول دفعی بوده به این معنا که مجموع آیات قرآن دفعتا در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل شده وسپس جبرائیل آنرا قسمت قسمت بر پیامبر| نازل می نمود که در خصوص این نوع نزول از طرف بزرگان توجیهاتی نیز نقل شده است.[107] اما آنچه مسلم است این است که قرآن علاوه بر نزول دفعی آیاتش بطور پراکنده وبه مناسبتهای مختلفی (اسباب النزول – شأن نزول ) در طی 23 سال وتا آخرین سال حیات پیامبر | ادامه داشت (درادامه دلایلی ارائه خواهیم کرد) وحکمت این نزول را نیز خود قرآن این گونه فرموده است که:{لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً} تا قلب تو را به آن استوارى دهيم، و آن را به نظمى دقيق منظم كرديم. ویا در آیه ای دیگر می فرماید:{وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلا }و قرآن را به تدريج فرستاديم تا آن را به تدريج براى مردم بخوانى و آن را نازل كرديم نازل كردنى كامل. وحکمتهای دیگری که از طرف دانشمندان علوم قرانی مطرح شده است. [108] آغاز نزول قرآن ( وحی رسالی ) در 27 رجب , 13 سال پیش از هجرت ( 609 م ) بوده وبعد از آن 3 سال تأخیر داشت وسپس در اوقات مختلف آیات نجوماَ بر پیامبر اسلام| نازل می شد. بنا براین این سوال پیش می آید که: اگر بعثت پیامبر در 27 رجب با نزول پنج آیة اول سورة علق بوده پس چگونه نزول قرآن در شب قدر انجام گرفته است. واینکه چگونه نزول آن در شب قدر بوده در حالی که گفتیم در مدت 23 سال وبه طور پراکنده ودر مناسبتهای مختلف نازل شده است ؟ در پاسخ باید گفت که؛ اگر چه پیامبر در 27 ماه رجب با نزول 5 آیة اول سورة علق به پیامبری رسید اما نزول قرآن قطع شده وپیامبر مامور به تبلیغ سرّی شد. اما با نزول آیة{فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِين}[109] , آنچه را دستور دارى آشكار كن و از مشركان روى بگردان , پیامبر مأمور شد دعوت خود را علنی کند واز آن به بعد آیات بطور پراکنده نازل میشد. اما در پاسخ سوال دوم نظرات مختلفی مطرح شده است از جمله؛ آغاز نزول قرآن در شب قدر بوده است چنانکه از ظاهر آیة{ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآن}[110] بدست میآید وبیشتر محققین نیز همین نظر را پذیرفته اند چون معاصرین نزول آیه از واژة قرآن , قرآن کامل را نمیفهمیدند که تدریجأ نازل ش [1]. سبب ملقّب شدن جدّ علامه به طباطبائی این بود که در زمانیکه جد ایشان خردسال بود، اسماعیل دیباج میخواست لباس برای ابراهیم بخرد هنگامی که او را میان پیراهن و قبا مخیّر کرد او گفت: طباطبا یعنی قباقبا و نیز گفته شده که مردم منطقه سواد، او را به این نام ملقب ساختند که طباطبا در زباننبطی به معنی سیدالسادات می باشد. [2]. الاوسي، علي، روش علامه در تفسیر المیزان، ترجمهء سيد حسين میرخلیلی)، تهران، شركت چاپ ونشر بين الملل، 1381ش، ص 52؛ استادي، رضا، آشنایی با تفاسیر، تهران، نشر قدس، 1383ش، ص 221. [3]. بوستان کتاب، مرزبان نامه وحی و خرد ( يادنامه علامه طباطبايي )، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1381ش، ص 110, حسيني طهراني، سيد محمد حسين، مهرتابان، انتشارات علامه طباطبايي، 1431ه، ص 35. [4]. مرزبان نامه وحی و خرد، پيشين، ص122. . [5]حسينی طهرانی، محمد حسين، پيشين، ص 26. [6].حکومت وقت ایران از خارج شدن ارز از کشور جلوگیری کرده بود. [7]. مرزبان نامه وحی و خرد، پيشين، ص70. [8]. علامه در این زمینه می فرماید: اگر چه در فراز و نشیب های زندگی افتاده بودم ولی پیوسته حس می کردم دست ناپیدایی مرا از هر پرتگاه خطرناک نجات می دهد و جاذبه مرموزی از میان هزارها مانع بیرون کشیده و به مقصد هدایت می کند. [9]. الاوسی، علی، پيشين، ص 8. [10].مرزبان نامه وحي وخرد، پيشين، ص 196 ـ 197. [11].طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسين حوزه علميه، 1417 ق، ج 20 ص 398. [12].هاشم زاده، محمد علی،.کتاب شناسی المیزان وعلامه, مجله بینات، قم، موسسۀ معارف اسلامی امام رضا ×، ش 34، 1381 ش، ص 190. [13]. المیزان، ج 1، مقدمه، ص1 ـ 14. .[14] معرفت، محمد هادي، التفسیرو المفسرون فی ثوبه القشیب، مشهد، الجامعه الرضويه الاسلامی، 1418 ه، ج 2، ص 1026. [15]. المیزان، پیشین، ج 17، ص 5، و نیز ر.ک: ج 5 ص 157، ج 19، ص 143. [16]. از جمله: مفردات راغب، لسان العرب، قاموس المحیط، مصباح المنیر، و... [17]. همان، ج 2 ص 309، ج 3 ص 188، ج 11 ص 50، ج 12 ص 151. [18]. همان، ج 1 ص 12، ج 20 ص 6، ج 17 ص 18،. [19]. همان،، ج 11 ص 74، ج 16 ص 273، ج 20 ص 45. [20]. همان، ج 1 ص 13. [21]. همان، ج 6 ص 141. [22]. همان، ج 5 ص 188، ج 13 ص 360. [23]. حسینی، سید شهاب الدین، نگاهی نوبه المیزان، قم، عترت 1380 ش، ص 87. [24].المیزان، پیشین، ج 10 ص 64، و نیز ر.ک: ج 5 ص 341. [25]. همان ج 1 ص 315 و نيز ر. ک: ج 1 ص 53، 97، 138ـ ج10ص 315، ج 20 ص 163. [26]. همان، ج1 ص 219. [27].همان، ج 6 ص 138 و نيز ر.ک: به ج 6 ص 110 و 221 ـ ج 7 ص 2، 11، 41، 105، 131. [28]. همان، ج1 ص 47، 93، 305، 209، 244، 270، 412، ج2 صص 133، 260 ج 3 ص 27، ج 4 ص92، ج5 ص 275. [29].سیاوشي،كرم، تحلیل انتقادی مبانی و روش تفسیری سید قطب ،، تهران، شركت چاپ ونشر بين الملل، 1389ش، ص 10 .[30] زرکلی، خيرالدين، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، 1990م، ج 2 ص 147 [31]. در روستای بزرگ موشه دو نظام آموزشی هم سطح یعنی مدارس دولتی از یک طرف و مدارس دینی از طرف دیگر وجود داشت و سید قطب به مدارس دولتی فرستاده شد. [32]. ژیل، کوپل، پیامبر و فرعون، ترجمه حمید احمدی، تهران انتشارات کیهان، 1366ش، ص 36 [33]. سیاوشي، كرم، پیشین، ص 15 [34]. ژیل کوپل، پیشین، ص 37 [35]. العظم، يوسف، رائد الفکر الاسلامی المعاصر الشهید سید قطب بيروت، دار القلم، 1400 ق، ص 270 [36]. در دوران تحصیل در قاهره و دوران فعالیتهای ادبی و مطبوعاتی به صورت خطرناک و تحیر آوری با دین و ارزشهای اسلامی فاصله می گیرد او خود از این دوره با عنوان «دوران ضیاع» یاد نموده است و اعتراف می کند که در این دوره در میان دعوتهای جاهلی گونه گونی متحیر بوده است: سید قطب، قطب، سید، پیشین،، 1391 ق 1971 م، بيروت، دار احياءالتراث العربي، ج 6 ص 3352. [37]. سید قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج 3، ص 1186، نيز ر.ک: ژیل کوپل، پیشین، ص 37، صلاح عبدالفتاح خالدی، سید قطب الشهید الحی ص 119ـ صلاح عبدالفتاح خالدی، آمریکا من الداخل بمنظار سيد قطب، جده، دار المناره، 1408ه، صص 38 -118 [38]. زرکلی، الاعلام، ص 148، سیاوشی، پیشین ص 23 ژیل کوپل، پیشین ص 39 [39]. سیاوشی، پیشین ص 26، ژیل کوپل، پیشین ص 40 [40]. صالح الخالدی عبدالفتاح، سید قطب از ولادت تا شهادت، ترجمه جليل بهرامي نيا، تهران، نشر احسان، 1381 ش، ص 690 [41]. خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان، 1377ش، ج 2، ص 1278 ونيز ر.ك : کاظمی، شهاب، بینات، 28، سال هفتم، ش 4، ص 204، سیاوشي، پیشین، ص 31 .[42] صلاح الخالدی، عبدالفتاح، مدخل الي في ظلال القرآن، اردن، دارعمار، 1421 ق، ص 41. [43]. سیاوشی، کرم، پيشين، ص 34. [44]. همان، ص 35، صلاح الخالدی عبد الفتاح، سید قطب از ولادت تا شهادت، پيشين، صص 42 و 43. .[45] ایازی، سيد محمد علي، شناختنامه تفاسیر، رشت، كتاب مبين، 1378ش، ص 222. [46]. سیاوشي، کرم، همان، ص 24 .[47] نفیسی، شادی، عقل گرایی در تفاسیر قرن چهارده، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1379ش، ص 116 [48].انصاری، مسعود، بینات، سال دوم، ش 8، قم، زمستان 1374، ص 138. [49]. سید قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج 1، صص 27 و 28 [50]. همان، ج 1، ص 353 [51]. همان، ج 1، ص 28 [52]. سیاوشی، کرم، پیشین، ص 127 [53]. سید قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج1ص348، ج 2 صص 1004، 1005، ص 1010 ـ ص 1243، ج 3 ص 1242 [54]. همان، ج 1 ص 260، و نیز ر.ک: سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ترجمه محمد علی عابدی ( نمایش هنری در قرآن )، تهران، نشر انقلاب، 1359، ص 47. [55]. ایازی، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، وزارت ارشاد، تهران، 1373 ش، ص 515، معرفت، محمد هادی، التفسیر والمفسرون، پيشين، ج 2، ص 469 [56]. رضائی اصفهانی، محمدعلی، درسنامةروشهاوگرایشهای تفسیری قرآن، مركز جهاني علوم اسلامي، قم، 1382 ش، ص 35 [57]. سید قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج1صص 557 و559، ج3، ص 765 [58]. شحاته، عبداله محمود، در آمدی برتحقیق در اهداف و مقاصد سوره های قرآن، ترجمه و شرح، سید محمد باقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374 ش، ص 27. [59]. ایازی، سید محمدعلی، پیشین، ص 517 به نقل ازعرفان زرزور. [60]. سید قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج1ص 33، ج3 ص 1243. [61].معرفت، محمدهادی، التفسيروالمفسرون فی ثوبه القشیب، پيشين، ج2ص 469. [62]. سید قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج2، صص 808، 807. .[63] کاظمی، شهاب، بینات، سال هفتم، ش 28، ص 207. [64]. معرفت، محمد هادی، التفسيروالمفسرون فی ثوبه القشیب، پیشین، ج 2، ص 451. [65]. همان. [66]. سياوشي، كرم، پيشين، ص 155. [67]. مهدوی راد، محمد علی جایگاه المیزان در میان تفاسیر، بینات، پيشين، ص 98. [68].براي اطلاع بيشتر ر.ك : معرفت، محمد هادي، التفسيروالمفسرون فی ثوبه القشیب، پيشين، ج2 ص1026 حسینی طهرانی، محمد حسين، پيشين ص 41 , علوی مهر، حسين، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، قم، مركز جهانی اسلامی، 1384 ش، ص 273. [69]. المیزان، ج 1 ص 12. [70]. معرفت، محمد هادی، التفسيروالمفسرون فی ثوبه القشیب، پيشين، ج 2 ص 1026. [71].همان، ج 2 ص 1027. [72]. رضائی کرمانی، محمد علی، فصلنامه پژوهشهای قرآنی ش 10 ـ 9 بهار وتابستان 76، ص 194 - هاشم زاده محمد علی، بینات ش 34 ص188. [73]. الميزان، پیشین، ج1ص 11، نيز ر.ک : مهدوی راد، محمد علی،جایگاه المیزان در میان تفاسیر، بینات، پيشين، ص 102، رضائی اصفهانی، محمد علی، رابطۀ سنت وتفسیر، بینات، پيشين، ص 86. [74]. الميزان، پیشین، ج 1 ص 13؛نفیسی، شادی، عقل وعلم در بیان مفسر المیزان، بینات، پيشين، ص3 16. [75]. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، پيشين، ص 66. [76]. المیزان، ج1ص14، ص 38، ص، 47، ص 421، ج2 ص53، ج 4 ص10، ج 8 ص 14. [77]. همان، ج10 ص 135، ج17، ص 114. [78]. همان، ج4ص 164و163، ج 12 ص 160، ج 13 ص 378، ج 14 ص 32، ج 17 ص 28، ج 20 ص.260 [79]. سبط الشیخ، محمود، شناختنامه قرآن(به اهتمام محمد جواد صاحبي )، قم، احيا گران، 1383 ش، ج 2، ص 534. .[80] تفسیر به ماثور، که از آن« به تفسیر نقلی نیز یاد می شود و دارای روش تفسیری اثری است، آن است که در تفسیر آیه از اثر و نقل استفاده می شود. خواه آن اثرو نقل، آیات دیگر قرآن باشد یا کلام معصومان (ع) و یا غیر معصومان (صحابه و تابعین ) پس دارای اقسامی است : قرآن به قرآن، قرآن به روایت، قرآن با قول صحابه و تابعین. .[81] مودّب، سید رضا، روشهای تفسیر قرآن، قم، اشراق، 1380ش، ص 165. [82]. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن، تهران، مركز نشر فرهنگي رجاء، 1375ش، ص 395، و نیز ر ک : حسين علوی مهر، روشها و گرایشهای تفسیری، قم، اسوه، زمستان 81، ص 65. [83]. ایرانی قمی، اکبر، روش شیخ طوسی در تبیان، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1371ش، ص 92. [84]. معرفت، محمد هادی، التفسیر والمفسرون في ثوبه القشيب، پیشین، ج 2 ص 22، مود ّب، سید رضا، پیشین، ص 167. [85]. زرکشی، محمد بن عبداله، مناهل العرفان فی علوم القرآن،دار المعرفه، بیروت، 1410 ه، ج 2، ص 315. [86]. فرقان/ 33، بقره / 187 / 219 /221- نساء/ 176، مائده /89، جن/ 26 / 27. [87]. بقره /254. [88]. بقره / 48/123. [89].سیوطی، جلال الدین، الاتقان، في علوم القرآن، دار الکتاب العربی، بیروت، 1421 ه، ج 2، ص 434. [90]. محمدعزه، دروزه، تاریخ قرآن مجید، بيروت، بي تا، بي جا، ص 204. [91]. ذهبی، محمد حسین، التفسیر و المفسرون، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، بی نا، ج1، ص41. [92]. سیوطی، جلال الدین، الاتقان، في علوم القرآن، پیشین،ج 2 ص 480 – ص 485. [93]. کافی، ج 1 ص، 63، برای اطلاع بیشتر ر.ک : دشتی محمد.ترجمه نهج البلاغه پیشین، خطبه 133 ص 177 و خطبه 125 ص 167، نامه 77 ص 441، بحار الانوار، ج 65، ص 78. [94]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، بيروت، دارالفكر، 1420ه، ج3، ص 193، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، پيشين، ج 1 ص 290. [95]. المیزان، ج 1 مقدمه (14-1 ) ونيز ر.ك: طبا طبائی، محمد حسین، قرآن در اسلام،دارالکتب الاسلامیه ,تهران , مصحح رضاستوده، ص 87. [96]. الميزان، ج 3، ص 76، برای اطلاع بیشتر ر.ک: ج3 ص22 و ص 77 و ص 87 ج 12 ص 191 [97]. لسانی فشارکی، محمد علی، روشهای مطالعه و تحقیق در قرآن مجید، [98]. المیزان، ج 1 ص 46، ج2 ص 437، ج 3 ص 9، ج8 ص 147، ج11 ص 377 [99]. همان، ج 1 ص 266، ج2 ص 230، ج6 ص 65 .[100] همان، ج1 ص 133 و ص 145 و ص 320، ج 3 ص 10، ج4 ص، 414 ج 5 ص 157، ج 7 ص 389، ج 12 ص 10 [101]. همان، ج5 ص 290 [102]. سید،قطب، في ظلال القرآن، پیشین،ج3، ص 1474 [103]. قطب، سید، خصائص التصور الاسلامی، دار الشروق، قاهره، 1423 ق، مقدمه ص 5-45 [104]. سید،قطب، في ظلال القرآن، پیشین، ج3 ص 150، ج6، ص 3853 و ص 3910 [105]. في ظلال القرآن، پيشين، ج 6، ص 3838، ج 3 ص 376، ج2 ص 817. [106]. همان، ج3 ص 1400 و ص 1427 و ص 1474- ج 5 ص 2354- ج6 ص 3764 و ص 3839. [107]. معرفت , محمد هادی , تاریخ قرآن , انتشارات سمت , تهران, 1384ش , ص 41. [108]. معرفت , محمد هادی , تاریخ قرآن , پیشین , ص 32 , رامیار محمود , تاریخ قرآن ,امیر کبیر , تهران 1369 ش ص 597 , حجتی, محمد باقر , تاریخ قرآن , دفتر نشر فرهنگ اسلامی , تهران 1372ش ص 46 , طباطبائی محمد حسین ,قرآن در اسلام , پیشین , ص 164. [109] حجر / 94 [110]. بقره / 185 جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |