مرجع ترجمه و نشر علوم مهندسی صنایع شامل مقالات ترجمه شده و فارسی، کتاب‌ها، نرم‌افزارها، پاورپوینت، پرسشنامه‌های استاندارد، معرفی کتاب‌های مدیریت و مهندسی صنایع، ...
مقاله39-بررسي نقش تكنولوژي اطلاعات بر روي مهندسي مجدد 30 ص مقاله39-بررسي نقش تكنولوژي اطلاعات بر ر
ساعت | بازدید : 121 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
مقاله39-بررسي نقش تكنولوژي اطلاعات بر روي مهندسي مجدد 30 ص

مقاله39-بررسي نقش تكنولوژي اطلاعات بر روي مهندسي مجدد 30 ص

خلاصه مقاله

در اين مقاله به بررسي نقش تكنولوژي اطلاعات بر روي مهندسي مجدد پرداخته‌ايم و اينكه تكنولوژي اطلاعات كمك شاياني به سازمانها در جهت انطباق با دگرگوني‌هاي محيطي مي‌كند و آنها را مقيد به بازآفريني ساختار سازماني خود مي‌كند و در اين مقاله ابتدا خود تكنولوژي اطلاعات را مورد بررسي قرار داده‌ايم و بعد از آن به معرفي مهندسي مجدد و اينكه چگونه و از كجا آغاز مي‌شود و در چه بخشهائي صورت مي‌گيرد و توسط چه كساني انجام مي‌شود و همچنين مراحل انجام مهندسي مجدد و تاثيراتي كه بر روي ساختار مشاغل و افراد و كليه بخشها و فرآيندها مي‌گذارد مورد بررسي قرار داده‌ايم و همچنين به نقش و تاثير فن‌آوري روي مهندسي مجدد كسب و كار پرداخته‌ايم.

 

نكات كليدي:

فن‌آوري اطلاعات، مهندسي مجدد، فرآيندهاي سازماني، رهبري، اطلاعات و افراد سازماني.

 

مقدمه:

ويژگي دنياي امروز سرعت بالاي انتقال اطلاعات است و پيشرفتهاي چشم‌گيري در علوم و فن‌آوري اتفاق مي‌افتد. امروزه محصولات و خدمات جديد، ابداع روشهاي جديد، ابزار جديد، يك امر عادي تلقي مي‌شود نو و جديد بودن اكنون يك راه و روش زندگي كردن شده است سازمانها يافته‌اند كه شيوه‌هاي سنتي كسب و كار ديگر پاسخگوي شرايط محيطي نوين نيست و بايد آنها را كنار گذاشت و از طريق بهره‌گيري از فرصتهاي بوجود آمده كه حاصل رشد و گسترش فن‌آوري به طور خاص فن‌آوري اطلاعات فعاليتهاي خود را مورد بازنگري قرار بدهيم. سه عامل وجود دارد كه فشارهايي را بر يك سازمان وارد مي‌سازند كه به sَc3 معروف هستند.

1ـ مشتري costorner

او تبين مي‌كند كه چه مي‌خواهد چه ميزان مايل است چگونه كالاهايي مورد علاقه‌اش را تهيه مي‌كند.

2ـ رقابت competetion

رقابت ب طور قابل ملاحظه‌اي در مورد كالا، خدمات، كيفيت، قيمت . . . در حال افزايش است رشد مؤسسات بين الملل و رشد فن‌آوريها رقابت را فشرده‌تر و نزديك‌تر كرده است.

3ـ تغيير change

تغيير به طور مداوم و مستمر در حال انجام است بازار، كالا، خدمات، محيط‌هاي كسب و كار، افراد غالباً در حال تغيير هستند بنابراين با توجه به اين تغييرات سازمانهاي نيازمند يك بازانديشي اساسي در سازماندهي روشهاي كسب و كار كه سازگار با فن‌آوري و محيط رقابتي باشند مي‌باشد. با توجه به اين تغييرات بنيادين و نقش مشتري‌ها و رقابت بسياري از سازمانها بايد ساختار سنتي خود را با فن‌آوري‌هاي جديد مطابقت بدهند و براي اين امر نيازمند مهندسي مجدد در سازمانهاي خود مي‌باشند.

 

فن‌آوري اطلاعات:

در دنياي كنوني نظام مديريت سنتي دچار تحولات عميقي شده است و جريان عظيم اطلاعات فرآيند تصميم‌گيري را نيازمند آشنائي كامل مديران با سيستم‌هاي اطلاعاتي و استفاده بهينه از آن ساخته است فراتر از مفهوم اطلاعات، تكنولوژي اطلاعات به عنوان اصلي‌ترين عامل تغيير، بازنگري فعاليتها براي نيل به اهداف سازماني شناخته شده است. با رشد تكنولوژي از يك سو و خارج شدن فرآيندهاي سازماني از حالت ايستا از طرف ديگر سازمانها نيازمند بازنگري عملكرد خود مي‌باشند تا زمينه‌هاي مساعدي را براي رشد و پويائي خود براي تطبيق با تغييرات تكنولوژيكي و محيطي نائل آيند. در تمامي صنايع از بانكداري تا ساخت و توليد، قدرت عظيم اطلاعات مديران را ملزم به ايجاد تغييرات زيادي در بخش‌هاي مختلفي از فعاليتهاي خود كرده است. به نحوي كه مديران پيشرو ملزم به استفاده از زمينه‌هاي نو و جديد از كاربري اطلاعات هستند. و براي ورود به صحنه رقابت جهاني نيازمند دارا بودن سيستم‌هاي بهينه اطلاعاتي ـ ارتباطي بين الملل است كه به سازمان كمك مي‌كند كه منابع مختلف را با تركيبي مناسب از آنها تهيه كرده و تغييرات استراتژيك عمده‌اي ايجاد كند. نقش فن‌آوري اطلاعات و مديريت اطلاعات كاهش هزينه‌هاست و برگشت سرمايه كه منابع سازمان بسيار منعطف عمل مي‌كنند و نسبت به تغييرات ميحطي راحت‌تر عكس العمل نشان مي‌دهند رشد تكنولوژي الكترونيك، مخابرات و كامپيوتر و ادغام و ايجاد شبكه‌هاي كامپيوتري سازمانها را براي ورود به صحنه‌ تجارت جهاني آماده كرده است. ايجاد پايگاه اطلاعاتي كه برگفته از تكنولوژي اطلاعات، فرآيندهاي پيچيده‌سازماني را تسهيل مي‌كند و با اتصال سازمانها را به ديگر شبكه‌هاي سازماني ايجاد مي‌كند و مديران را در تصميم‌گيري بهنگام كمك مي‌كند و مي‌توان سياستهاي استراتژيك را پيش‌بيني كرد

 

مهندسي مجدد

يكي از انديشه‌هاي نوين در اوايل دهه 90 در جهت كاراتر كردن فعاليت‌هاي كسب و كار تفكر مهندسي مجدد فرآيند كار با مهندسي مجدد بود كه برخلاف شيوه سنتي كه تقسيم كار را بر مبناي وظايف انجام مي‌داد به تقسيم كار براساس فرآيندها تأكيد داشت. مهندسي دوباره يعني همه چيز را از نو آغاز كردن و كنار گذاشتن سيستم موجود و برپا كردن نظامي‌ نوين است و نيازمند بازگشت به آغاز كار و ابداع روشها و راههاي بهتري براي انجام كار است. اين نوع تعريف براي نشان دادن مفهوم مهندسي مجدد به مردم مناسب است ولي براي كساني كه مي‌خواهند اين انديشه را در يك سازمان به كار ببرند نيازمند مطالب بيشتري در مورد مهندسي مجدد مي‌باشند اينكه يك شركت چگونه كار خو را مهندسي مجدد مي‌كند؟ از كجا آغاز مي‌شود؟ چه كساني درگير مسأله خواهند بود؟ انديشه دگرگوني بنياني از كجا سرچشمه گرفته است؟ دگرگوني در چه قسمتي صورت مي‌گيرد؟ و.‌.‌.

بسياري از انديشمندان علوم مديريت تعاريف متعددي از مهندسي مجدد ارائه داده‌اند:

1ـ مهندسي مجدد يعني شروع دوباره است.

2ـ مهندسي مجدد، استفاده از ابزارها و روشهاي تكامل يافته و تركيب آنها با تكنولوژي توانمند نوين به منظور فراهم آوردن دگرگوني‌هاي شديد و در سطح سازمان و ارضاي مشتري است.

تعريف جامع‌تر از مهندسي مجدد عبارت است از:

بازانديشي بنيادين، طراحي نو و ريشه‌اي فرايندها براي دستيابي به پيشرفتي شگفت انگيز در بحران با توجه به معيارهاي نظير هزينه، كيفيت، خدمات و سرعت است كه در تعريف فوق چند واژه كليدي وجود دارد عبارتند از:

بنيادين: يعني كاري را از بن ريشه‌ و دوباره طراحي كردن است.

ريشه‌اي: يعني با دگرگوني‌هاي سطحي سازگار نيست بلكه بايد به ريشه فرآيندها به منظور اعمال تغييرات اساسي بپردازند.

شگفت‌انگيز: يعني جهش شگفت انگيز و چشم گير كه كهنه‌ها را به باد داده و چيزي كاملاً نو به جاي آن بگذارد.

فرآيند: مهمترين نقش را دارد يعني به جاي توجه به وظيفه‌ها و شغل‌ها و ساختار به فرآيندها تأكيد مي‌كند كه مجموعه‌اي از كارها و وظايف است كه به طور نظام يافته به دريافت داده‌ها پردازش و حصول نتايجي با ارزش مي‌گردد.

 

مراحل اجرائي مهندسي مجدد:

براي موفقيت يك برنامة مهندسي مجدد، قبل از اجراي آن معمولاً چهار عامل بايد فراهم شود.

1ـ احساس درد از وضع موجود: وضعيت موجود بايد دردآور باشد تا سبب تشويق كاركنان به حركت بشود.

2ـ منافع حاصل از دگرگوني در آينده: منافع پيش‌بيني شده حاصل از مهندسي مجدد بايد روشن باشد تا به سازمان كمك كند كه اراده و عزم لازم براي حركت به جلو بيابد.

3ـ درك ضرورت دگرگوني از سوي رهبر: اگر رهبر سازمان در مورد ضرورت و نياز به دگرگوني در سطوح فوقاني به صورت ريشه‌اي و در سطحي از مهندسي مجدد كه بدان نياز دارد مجاب نشود هر نوع برنامه‌اي كه براي مرحله استقرار ايجاد مي‌شود با شكست مواجه مي‌شود.

4ـ فراگير بدون كل سازمان: مهندسي مجدد براي رسيدن به نتايج مطلوب نياز به فراگير بودن آن در كل سازمان دارد ولي اكثر سازمانها از انجام دادن كامل دگرگوني طفره مي‌روند و تنها به مهندسي مجدد يك بخش سازمان مبادرت مي‌ورزند. مهندسي مجدد سازمان فقط به تجديد طراحي فرآيندهاي يك سازمان مجدد نمي‌شود بلكه ذهن افراد را بايد مهندسي مجدد كند.

روش‌هاي گوناگوني جهت اجرا مهندسي مجدد ارائه شده است كه ممكن است در موارد جزئي با يكديگر تفاوت داشته باشند ولي در رويكرد كلي مشابه و يكسان به نظر مي‌رسند.

مرحله اول: ايجاد اهداف و تعيين محدوديت‌ها

مرحله دوم: انتخاب فرآيندي كه بايد بهبود يابد.

مرحله سوم: استفاده مؤثر از فن‌آوري اطلاعات در فرآيند جديد

مرحله چهارم: توسعه سيستم‌ها و ساختارهاي مورد نياز سازمان

مرحله پنجم: آموزش كاركنان براي تأثير بر تحول فرهنگي و اجراي سيستم.

 

بازانديشي در فرايند كسب و كار:

در مهندسي مجدد بار اساسي الگوي صنعتي به مخالفت برخاسته‌ايم ما مي‌گوئيم كه براي دستيابي به نيازهاي امروزي، همچون كيفيت برتر، خدمات، انعطاف‌پذيري، هزينه پايين بايستي فرآيندها را ساده كنيم اين ساده جوئي تأثيرهاي فراوني بر طراحي فرآيندها و شكل‌گيري سازمانها خواهد داشت. اينك پاره‌اي از وجوه مشترك، همگونيها و ويژگي‌ها را كه در فرآيند مهندسي مجدد به فراواني مي‌بينيم در زير مي‌آوريم.

·چندين شغل يكي مي‌شود: اساسي‌ترين وجه مشتركي كه در اثر مهندسي دوباره پيدا مي‌شود حذف خط مونتاژ است بسياري از شغل‌ها و وظيفه‌ها مشخص گذشته درهم ادغام و يكي مي‌شوند مثلاً در «آي بي‌ام كريديت» چندين شغل «بررسي اعتبار» «قيمت گذاري» و مانند اينها در يك سمت كارمند عمومي يكپارچه شدند. در مهندسي مجدد وظايف جداگانه خدمت به يك مشتري در يك جا گرد آمده و مسئول مشخص بدان گمارده‌اند، چنين كسي كه مسئوليت آغاز و پايان كار را عهده دار است «كارگشا» ناميده‌ايم در بعضي مواقع اينگونه نيست و شركت براي انجام يك فرآيندي به چندين نفر نياز دارد و يا نمي‌توان تمام مهارتها را براي انجام كار به يك نفر آموزش داد در چنين وضعيتي به تشكيل گروهها مي‌پردازيم تا تمام مهارتها را براي تكميل كار خود در دست داشته باشند كه به اين گروه تيم كارگشا مي‌گوئيم كه باعث مي‌شود بازده چشم‌گير و حذف كار دست به دست باعث پيشگيري از اشتباه، تأخير و دوباره‌كاري مي‌شود و هزينه بالاسري كاهش يافته و با دادن اختيارات و دلگرمي به كاركنان آنها را در نوآوري و سازندگي و يافتن راههاي كوتاهتر انجام كارها تشويق مي‌نمايند و بهينه شدن امر كنترل نيز حائز اهميت است.

 

  • تصميم‌گيري با كاركنان است:

شركتها با مهندسي دوباره در اختيار داشتن كاركنان و تيم‌هاي كارگشا فرآيندهاي كار را نه تنها به صورت افقي بلكه به صورت عمودي نيز به هم فشرده‌اند فشردگي عمودي ساختار شركت بدين معنا است كه كاركنان ديگر نياز ندارند كه مانند گذشته براي كسب تكليف همواره به سوي بالاي هرم مديريت بنگرند. اينك آنها خودشان تصميم مي‌گيرند و تصميم‌گيري بخشي از كار شده است. كه اين امر باعث تأخير كمتر، هزينه بالاسري كمتر و پاسخگوئي بهتر و سريعتر به مشتري مي‌شود و تواناتر شدن كاركنان در انجام مسئوليتهايشان.

 

· مراحل موجود در يك فرآيند به گونه‌اي طبيعي‌تري انجام مي‌شود:

در فرآيند مهندسي مجدد ترتيب مرحله‌هاي كاربر پايه نياز آنها است مثلاُ يك شركت صنعتي از دريافت درخواست تا نصب دستگاه مورد نظر پنج گام وجود داشته گام اول: شناخت نيازها و مشخصات درخواست مشتري گام دوم: تبديل ويژگيهاي درخواست به كدهاي داخلي شركت گام سوم: انتقال كدها به واحدهاي توليدي و انبارها گام چهارم: دريافت قطعات و مونتاژ دستگاه سفارشي و گام پنجم: نصب و تحويل دستگاه به مشتري. بنا به روش سنتي اين گام‌ها بايد مرحله به مرحله و به ترتيب، پشت سر هم انجام بگيرند ولي از ديدگاه مهندسي مجدد همين كه اطلاعات كافي توسط گام نخستين آماده شد گام دوم آغاز مي‌شود و همزمان با گام‌هاي ديگر گام اول نيز به جمع‌آوري اطلاعات خود مي‌پردازد. كه مزاياي آن عبارتند از: چندين مرحله همزمان انجام مي‌شود. 2ـ حذف زمانهاي تلف شده ميان پايان يك مرحله و آغاز مرحله بعد.

 

· فرآيندها چند رويه هستند:

فرايندهاي سنتي «يكسال نگر» بسيار پيچيده هستند زيرا بايد به تمام جوانب ريز و درشت كار توجه بشود ولي در فرايند چند رويه‌اي بسيار ساده و روشن است زيرا هر حالتي ويژه مواردي است كه براي آن در نظر گرفته‌اند مثلاً فردي براي تعمير مختصري از خانه‌اش اجازه شهرداري را نياز دارد او براي اين كار همان فرآيند را طي مي‌كند كه يك برج ساز بزرگ با هزاران نقشه طي مي‌كند و طرح درخواستي او پس از شش ماه در انجمن شهر مطرح و فقط 30 ثانيه وقت آن را مي‌گيرد و در يكسان سازي سنتي اين كار انجام مي‌شود ولي در مهندسي مجدد بايد دو تا سه حالت را از هم جدا بكنيم طرح كوچك، بزرگ، متوسط و درخواست اين فرد به بخش مناسب خود مي‌رود.

 

· كار در واحدي كه منطقي‌تر است انجام مي‌شود:

عبور از مرزهاي سازماني است. در سازمانهاي سنتي انجام كار برگردن متخصصان سامان يافته است حسابداران فقط به كار حسابداري مي پردازند و كارمندان تداركات كارهاي خريد و سفارش را انجام مي‌دهند و اگر اداره حسابداري به چند تا مداد نياز داشته باشد بايد درخواست بدهد به سؤال تداركات و آنها مراحلي را كه ممكن است چندين هفته طول بكشد انجام بدهند تا اين چند مداد به اداره حسابداري برسد مثلاً يك شركتي بر اساس آزمايش كنترل شده‌اي براي خريد يك يا مداد 3 دلاري 100 دلار هزينه كرده است به همين جهت اداره و شركت مورد نظر ادارات خود را در خريدهاي كوچك آزاد گذاشت به سخن ديگر حسابداران خود مدادهاي خود را تهيه مي‌كنند و اداره تداركات هم فهرستي از فروشندگان تأييد شده و قيمتهاي مورد توافق در اختيار آنها مي‌گذارد و حتي يك كارت اعتباري به آنها مي‌دهد و آنها نيازشان را از اين كارت تهيه مي‌كنند و بانك صادر كننده كارت در پايان ماه گزارش خريد همه كارتها را به شركت مي‌فرستد و حسابداري هزينه‌ها را در دفتر خود نيز ثبت مي‌كند پس براثر مهندسي مجدد مرزهاي سازماني در نور ديده مي‌شود و جائي قرار مي‌گيرد كه كارها بهتر انجام بشود.

 

· بازرسي و كنترل كاسته مي‌شود:

يكي ديگر از وظايف غير مولد سازماني كه با مهندسي دوباره به كمترين حد مي‌رسد بازرسي و كنترل است مهندسي دوباره به رهيافت معتدل‌تري توجه دارد. به جاي كنترل دقيق كارهاي در حال اجرا به بازرسي انبوه و نهائي پرداخته و موارد جزئي را ناديده مي‌گيرد مثلاً خريد ادارات با كارت اعتباري كه ياد كرديم اين فرآيند مانند گذشته نياز به كنترل ندارد زيرا راه كنترلي خو را به همراه دارد و با گزارشات ماهانه بانك مواد غيرمجاز شناسائي مي‌شود و حتي اگر از اين كارت هر 500 دلار آن استفاده شود هزينه‌اش از دستگاه كنترل پيشين كمتر است و باعث رضايت‌بندي مشتري و از شكايتهاي احتمالي مي‌كاهد.

 

· مديران «كارگشا» تنها نقطه تماس:

به كار گرفتن فردي كه مي‌توان «مدير كارگشا» ناميده شود اينكار وقتي ضرورت دارد كه فرآيند بسيار گسترده بوده و انجام همه مراحل آن از عهده يك فرد يا يك نيم كوچك بر نيايد مدير ياد شده براي اجراي نقش خود كه پاسخگوئي به مشتري و نيز رفع مشكلات مي‌باشد نياز به دسترسي به كل سيستم‌هاي اطلاعاتي و اختيار و تماس با همه مجريان فرآيند را دارد.

 

· تركيب تمركز و تمركز زدائي متداول است:

در شركتهاي كه به مهندسي دوباره دست زده‌اند توان استفاده از امتيازهاي هر دو دنياي متمركز و غيرمتمركز در يك فرآيند را يافته‌اند. فن‌آوري اطلاعات به شركتها اين امكان را مي‌دهد تا واحدهاي مختلف همانند سازمانهاي كاملاً مستقل عمل كنند در حالي كه داشتن پايگاه كامپيوتري با داشتن همه اطلاعات موجود و جاري در شركت مزاياي سازمانهاي متمركز را به ارمغان مي‌آورد نمايندگان فروش و فروشندگان بسيار با همراه داشتن «كامپيوترهاي كتابي» كه به كمك «مردم» بدون سيم با كامپيوتر مركزي در ارتباط است در هر جائي كه باشند به آخرين اطلاعات شركت دسترسي دارند. و با تهيه قراردادهاي فروش بوسيله كامپيوتر امكان هرگونه اشتباه فروشنده در مورد قيمت و شرايط فروش از بين مي‌رود و نيز كاغذ بازي و ديوانسالاري در فرايند فروش بين شركت مركزي و نمايندگان منطقه‌اي كاسته مي‌شود.

همه ويژگي‌هايي كه بر شمرديم به اين صورت نيست كه در تمامي شركتهائي كه از مهندسي مجدد استفاده كرده‌اند وجود دارد زيرا پاره‌اي از اين ويژگي‌ها هم با يكديگر در تناقض هستند.

 

چه كسي مهندسي مجدد را انجام مي‌دهد:

شركت خود به مهندسي مجدد دست نمي‌زند اين كاربر عهدة انسانها است نحوة گزينش و سازماندهي افرادي كه مهندسي مجدد را عهده‌دار هستند كليد پيروزي شركت در اين تلاش بسيار مهم مي‌باشد. در شركتهائي كه به مهندسي دوباره پرداخته‌اند ما شاهد پيدايش نقش‌هاي زير به صورت مستقل و يا تركيبي بوده‌ايم:

رهبر: يكي از مديران ارشد كه اجازه كار و پشتيباني از آنرا بر عهده دارد.

صاحبكار: يك نفر مدير كه مسئول فرآيند و كوششهائي است كه براي مهندسي دوباره آن را صورت مي‌گيرد.

تيم مهندسي دوباره: گروهي از كاركنان كه به شناسائي جنبه‌هاي گوناگون فرآيند كنوني و طراحي و اجراي مهندسي دوباره آن گماشته مي‌شوند.

كميته پيشبرد: چند تن از مديران خبره كه ارگان خط دهي و نظارت بر پيشرفت كارند.

امير مهندسي دوباره: فردي كه مسئول آماده كردن روشها و ابزار مهندسي دوباره در سطح شركت و ايجاد هماهنگي ميان پروژه‌ها جداگانه ايست كه در اين زمينه انجام مي‌پذيرد.

در يك حالت دلخواه رابطه نقش‌هاي ياد شده چنين است: رهبر صاحب كار را تعيين مي‌كند. او نيز به كمك امير و پشتيباني كميته پيشبرد به گزينش اعضاي تيم و اجراي مهندسي دوباره فرآيند خواهد پرداخت.

 

رهبر: leader

اين فرد مجوز لازم را داده و مهندسي دوباره را ممكن مي‌سازد و او از ارشدترين مقامات شركت است كه اختيار زير و رو كردن سازمان را دارد و آنقدر بر كاركنان نفوذ دارد كه مي‌تواند آنها را به پذيرش آثار ويل سنگري تشكيلات كنوني براثر مهندسي دوباره فرآيندها را دارد ممكن است كار مهندسي دوباره را، بدون رهبر شروع كنيم ولي با مشكلاتي روبرو خواهيم شد. رهبر مهندسي مجدد معمولاً برگماشته نمي‌شود بلكه فردي است كه بخاطر مسئوليت بالائي كه دارد چنين احساس مي‌كند كه بايد شركت را از گرداب نابودي نجات داده و آن را از نو بيافريند. نقش آغازين رهبر «الهام بخشي و «انگيزش» است وي با بيان و تشريح ديدگاه خود از سازمان آينده از همه كاركنان مي‌خواهد تا بالاترين كوشش خود را در اين راه به كار گرفته و سرمايه‌گزاري نمايند رهبر بايستي دشواري سهمگيني را كه در راه رسيدن به هدف وجود دارد به همگان گوشزد و نتيجه دلخواه آينده را هم نشان دهد. و همچنين محيط انجام مهندسي مجدد را فراهم كند مديران فراواني با شكستن قوانين و مقررات كهن و كنار گذاشتن تجربه‌هاي پيشين به مخالفت خواهند پرداخت توجه رهبر بايد نيمي صرف تشويق مسئولان و اعضاي تيم‌هاي بازسازي و نيمي ديگر صرف پشتيباني بيدريغ از آنها گردد. او بايد بگويد كه بايد شجاع باشيد هركس يا هر چيزي كه سر راه شماست به من واگذار كنيد برطرف كنم. رهبر مناسب تنها به اعتبار سمت اداري انتخاب نمي‌شود بلكه از نظر شخصيتي نيز بايد بلندپرواز، پرتحرك و هوشمند باشد و افراد را وا مي‌دارد كه با انديشه‌هاي او را بخواهند و با رغبت بپذيرند پاره‌اي از مديران به اين نتيجه رسيده‌اند كه انجام مهندسي دوباره در سازماني كه بشدت با دگرگوني‌ها مخالفت مي‌كند عملي نيست بنابراين پيش نياز كار آماده نبودن مقدمات و تغييرات سازماني است. بايد پلهاي پشت سر را شكست تا تنها راه به پيش باشد. ناكامي بيشتر كوششهاي مهندسي دوباره سازمانها ناشي از كوتاهي‌ها و شكست رهبري است در نبود رهبري بخشهائي از سازمان كه پاره‌اي از وظايف و احتياجاتشان به سود فرآيندهاي تازه محدود مي‌شود همكاري لازم را نخواهند نمود. نقش رهبري بسيار مهم است ساير نقشها مهم هستند ولي همسنگ رهبري در اجراي مهندسي مجدد نقش ندارند.

صاحبكار:

صاحب‌كار مسئول انجام مهندسي مجدد در فرآيند مشخص مي‌شود بايستي از مديران رده بالاي صف و داراي احترام و نفوذ در شركت باشند در حالي كه كار رهبر براه انداختن كسي مهندسي دوباره است وظيفه صاحب كار اجراي جزئي و دقيق برنامه در يك بخش معين مي‌باشد. شهرت، عملكرد و امتيازهاي وي پشتوانه پيشرفت كار خواهد بود. يافتن چنين فردي مشكل است زيرا همه مديران وظيفه‌گرا بار آمده‌اند و كمتر به كل فرآيند توجه مي‌كنند فرآيندها هم اغلب مرزهاي سازماني را در نور ديده و شناسائي آن هم مشكل است. رهبر پس از شناسائي فرآيند و مرزهاي آن صاحب كاري را بر مي‌گزيند تا اجرا را بر عهده بگيرد و بيشتر وقتها اين شخص مسئول كنوني يكي از وظيفه‌هاي موجود در فرآيند مي‌باشد صاحب كار بايد از پذيرش و احترام همكاران برخوردار بوده و دگرگونيهاي ژرف را بپذيرد، سردرگمي‌ها را تحمل نموده و در مبارزه آرام و متين باشد. او مجري مستقيم فعاليت‌ها نبوده بلكه ناظر خواهد بود و تيم عملياتي تشكيل مي‌دهد و منابع را تهيه كرده و وظيفه عمده ديگر آن انگيزش و تشويق و راهنمائي اعضا تيم مي‌باشد او به عنوان نقاد، سخنگو، ناظر و رابط گروه اقدام مي‌كند با كامل شدن مهندسي مجدد كار آن تمام نمي‌شود بلكه بايد فرآيند را زير نظر داشته و بر اجراي درست آن نظارت كند.

 

 

تيم مهندسي دوباره:

كار واقعي مهندسي دوباره و بار سنگين آن بر دوش اعضاء تيم مي‌باشد اينها افرادي هستند كه بايد انديشه ها و برنامه‌هاي مهندسي دوباره را عرضه كرده و در بيشتر وقتها خود نيز مسئول اجراي آن مي‌شوند تيم تنها مسئوليت يك فرآيند را در يك زمان به عهده مي‌گيرد چنانچه يك شركت بخواهد چندين فرآيند را همزمان به مهندسي دوباره بسپارد بايستي به شماره آنها تيم‌هاي مهندسي جداگانه تشكيل دهد و به اين اعضا تيم مي‌گوئيم نه كميته كه بايد كوچك و اعضا آن 5 تا 10 نفر باشند و از هر دو افراد بيروني و دروني تشكيل مي‌شود. دورني‌ها كساني هستند كه وظايف درون فرآيند را بر عهده دارند درونيها گاهي آنچه كه بايد باشد با آنچه كه هست اشتباه مي‌گيرند بايد كساني را برگزيند كه تا اندازه‌اي با روشهاي موجود آشنائي داشته باشند آنها بايد به تكروي شهرت داشته و از بهترين ستارگان آن باشند و صاحب نظر بوده و همكاران نظرات آنها را بپذيرند حال بايد بدانيم كه دروني‌ها به تنهائي نمي‌توانند به مهندسي دوباره بپردازند آنها ديدگاهشان محدود به فرآيندي است كه با آن آشنا هستند و كوشش آنها اين فرآيند را 10% بهتر مي‌كند ولي نمي‌توانند ارتباط آن را با كل سازمان ارزيابي كنند آنها مي‌دانند چه چيزي بايد تغيير كند ولي براي اقدام به دگرگوني و تغيير به عاملي نيرومند و ويرانگر نيازمند هستند كه بايد از بيرون به كمك بيايد آنها در كار جاري تيم مشاركت ندارند بنابراين مي‌تواند ديدگاه گسترده‌تر و عالي‌تري براي آن داشته باشند و چون آنها مستقيماً هدف دگرگوني‌ها نمي‌باشند در خط‌پذيري بي‌باك‌تر هستند و شنوندگان خوبي آنها بايد باشند و براحتي ارتباط برقرار كنند. دورنگر و دريادگيري بسيار با استعداد باشند زيرا بايد در زمانهاي كوتاه و با شتاب در مورد فرآيندهاي گوناگون مطلب بياموزند. آنها بايستي داراي نيروي انديشه و پندار قوي باشند. دروني‌ها و بيروني‌ها به آساني با هم قاطي نمي‌شوند دروني‌ها به هنگام گفتگو در مورد كارهاي جاري تيم، علاقه‌مند به راهنمائي آمرانه ديگران نيستند آنها مايلند خود به بحث و جدل بپردازد و حتي تند و تيز برخورد نمايند. بدون اين چنين برخوردها و اختلاف عقيده‌هائي، مهندسي دوباره شكل نخواهد گرفت «ديويلي هيوم» فيلسوف اسكاتلندي مي‌گويد در حقيقت از اختلافهاي ميان دوستان آشكار مي‌شود.» اعضا تيم بايد انتظار پاره‌اي سردرگمي‌ها را داشته و بتوانند با آنها كنار آيند. تيم مهندسي دوباره، سرپرست رسمي ندارد.

 

كميته پيشبرد:

تشكيل اين كميته اختياري است و پاره‌اي از شركتها بدون آن عمل كرده‌اند. اعضاي چنين كميته‌اي گروهي از مديران ارشد شركت، برپاست رهبر مهندسي دوباره و صاحبكاران فرآيندها هستند تنظيم و تصويب برنامه راهبردي دگرگونيها به عهده اين كميته است. و اولويت فرايندها و تقسيم منابع در ميان آنها را تعيين مي‌كنند و نقش برجسته‌اي در اجراي مهندسي مجدد گسترده‌اي در شركت داشته باشد.

 

امير مهندسي دوباره:

امير دو وظيفه اصلي را به عهده دارد: نخست، ياري رساندن و پشتيباني از صاحبكارها و تيم‌هايشان بطور جداگانه و دوم، هماهنگ نمودن فعاليتهاي مهندسي دوباره در كل سازمان. هر صاحبكار تازه برگزيده‌اي، نخست بايد به نزد امير و اطلاعات لازم درباره وظيفه‌اي را كه به وي محول شده است از وي بگيرد. امير مي‌تواند در انتخاب اعضاء درون سازماني تيم و حتي معرفي و تأمين اعضاي برون سازماني كمك و همكاري نمايد. امير مي‌تواند صاحبكار تازه را از مشكلاتي كه در پيش رو دارد آگاه سازد و امير همچنين بر فعاليت صاحبكار نظارت مي‌كند و از بيرون رفتن آنها از مسير درست مهندسي جلوگيري مي‌كند. و گاهي خود امير مشكل ساز مي‌باشد و با اعمال كنترل‌هاي زياد و غير ضروري از ياد مي‌برد كه رهبر و صاحبكاران مسئوليت اصلي را بر عهده دارند. شركت بايد در اين زمينه حساس بوده و از بروز چنين مشكلي جلوگيري نمايد و اجراي مهندسي مجدد بر عهده مديران صف مي‌باشد.

 

نقش فن آوري اطلاعات در مهندسي مجدد فرآيند كسب و كار:

همان گونه كه گفته شد مهندسي مجدد كسب و كار اشاره به ارائه نوآوري‌هاي قابل توجه در ساختار سازمان و شيوه‌هاي انجام كسب و كار دارد در مهندسي مجدد فرايند كسب و كار ابعاد انساني و فن آوري سازمان مورد توجه قرار مي‌گيرد و يكي از واكنش‌هاي حياتي سازمان به فشارها با محرك‌هاي محيطي است فن‌آوري اطلاعات نقشي بنيادين در ايجاد تحول سازماني دارد لذا يكي از اركان اساسي در مهندسي مجدد كسب و كار است.

در چنين دهه گذشته از فن آوري اطلاعات جهت ارتقاي كارائي و كيفيت فعاليت‌ها سازمانها از طريق مكانيزه كردن فرآيندهاي موجود استفاده شده است ولي وقتي از مهندسي مجدد فرآيند كسب و كار بحث مي‌شود فرآيند سنتي نگاه به مشكلات تغيير و سپس انتخاب فن آوري براي حل آن بايستي در دستور كار قرار بگيرد.

فن آوري اطلاعات از طريق اتوماسيون، امكان انجام كار در محيط‌هاي مختلف، انعطاف‌ در توليد، تحويل سريع خدمات كالا به مشتري ارائه مدلي نو از كسب و كار انجام پردازش‌هاي همزمان در بين گروههاي درگير كسب و كار را عملي مي‌سازد علاوه بر مكانيزه كردن فرآيند كسب و كار به طراحي فرآيند جديد و ايجاد فرصت‌هايي جهت بوجود آمدن برتري رقابتي نسبت به رقبا بيانجامد. زمينه‌هايي كه فن آوري اطلاعات از مهندسي مجدد كسب و كار حمايت مي‌كند عبارتند از:

ـ كاهش زمان فرآيند و پاسخگوئي به بازار

ـ توانمند سازي كاركنان و كار گروهي

ـ نگرش مشتري ـ محور مديريت روابط مشتري

Customer Relationship Management (CRM)

ـ بازسازي و نوسازي ساختار و ساختاري مبتني بر كارگروهي.

ـ مشاركت تجاري

ـ تجارت الكترونيك

نقش فن آوري اطلاعات مي‌تواند با توسعه شبكه‌هاي اينترنتي و اينترانت و نوآوري‌هاي نوين فن آوري در طراحي مجدد فرآيندها بسيار گسترده باشد از فن آوري اطلاعات مي‌تواند در كليه سازمانها اعم از دولتي يا خصوصي در بهبود فرآيندهاي كسب و كار استفاده كرد.

برخي از تغييرات حاصل از فن آوري اطلاعات در فرآيندهاي كسب و كار در جدول زير نشان داده است.

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مقاله38-بررسي ميزان رضايت شعلي كاركنان مركز خدمات معاونت امور اجتماعي و فرهنگي 90ص مقاله38-بررسي م
ساعت | بازدید : 127 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
مقاله38-بررسي ميزان رضايت شعلي كاركنان مركز خدمات معاونت امور اجتماعي و فرهنگي 90ص

مقاله38-بررسي ميزان رضايت شعلي كاركنان مركز خدمات معاونت امور اجتماعي و فرهنگي 90ص

 

فصل اول

 

 


تاريخچه:

طهران بيش از آنكه تهران شود، عبارت بود از منطقه اي بي نام و نشان، با كوچه هايي خاكي، خانه هايي خشت وگل، خيابان هايي ناهموار و بي درخت، 4 دروازه و جمعيتي چند هزار نفري كه در سال 1209 شمسي، آقا محمد خان قاجار آن را به عنوان پايتخت خود انتخاب كرد و جانشينان او در صدد افزايش وسعت و جمعيت تهران بودند و چهار دروازه تنها راههاي ورود و خروج به تهران محسوب مي شد كه عبارت بود از: 1- دروازه حضرت عبدالعظيم يا دروازه اصفهان.2- دوازه شميران.3- دروازه دولاب.4- دروازه قزوين.

درآغاز تهران جمعيت آن خيلي كم بود ولي بعد از توجه شاه طهماسب به تهران كم كم جمعيت زياد شد و در آن موقع شاه عباس صفوي نسبت به مرمت و نوسازي زيارتگاهها تمايل زيادي داشت و سفرهاي خارجي ناصر الدين شاه به فرنگ باعث ورود ماشين هاي دودي به تهران شد و در دوره آقا محمدخان تدريجاً اداراتي با عنوان احتسابيه تأسيس شد كه كاركنان آن محتسب ناميده مي شدند و داراي دو شعبه با عناوين احتساب و تنظيف داشت و محتسب كارهايش را زير نظر حكومت و شهردار انجام مي داد و كاركنان شعبه تنظيف هم موظف بودند با وسايل و امكاناتي ابتدايي، زباله ها را از گوشه و كنار شهر جمع كنند و افرادي را استخدام كرده بود كه با مشك كوچه و خيابان هاي شهر را آب پاشي كنند و مشروطه خواهان تصميم گرفتند كه به ساماندهي اوضاع شهر تهران بپردازند و كسي را به رياست شهر منصوب كنند و اجراي امور شهري را به عهده او بگذارند كه مسئوليت هايش مشخص باشد و آن ها را بر اساس اختياراتي مشخص و از قبل تعيين شده انجام بدهند كه اين همان مقدمه تأسيس بلديه شد.

ايجاد سازمان شهرداري تهران با عنوان بلديه، پس از استعفاي ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله به عنوان نخستين كابينه قانوني و مطابق خواست مجلس كه وزيران بايد مسئول و جواب گوي دولت باشند در 29 اسفند ماه سال 1285 هجري شمسي در مجلس اول مطرح شد.

درآن دوران سلطان علي خان وزير افخم با اين كه عنوان رياست وزرايي نداشت عملاً اين وظايف شهردار را انجام مي داد. درسازمان دهي ابتدايي، اداره بلديه جزو تشكيلات وزارت كشور منظور گرديد ومتعاقب آن نظام نامه بلديه تقديم مجلس شد.

اين نظام نامه در 20 ربيع الثاني سال 1325 هجري قمري در 5 فصل و 108 ماده به تصويب نمايندگان رسيد.

شهرداري از نظر لغوي از دو كلمه (شهر) و (داري) تشكيل گرديده كه (داري) به معناي اداره و مديريت و (شهر) پس از 1362 به جايي كه داراي شهرداري باشد اطلاق گرديد.

بنابراين از لحاظ لغوي شهرداري را مي توان سازمان اداره شهر دانست و دراصطلاح شهرداري به واحدي گفته مي شود كه به منظور اداره امور محلي و ارائه خدمات عمومي مورد نياز شهروندان در يك مركز جمعيتي با خصايص شهري تشكيل مي شود.

هدف اوليه از تأسيس بلديه، حفظ منافع شهرها و برآوردن حوايج شهرنشينان مثل اداره كردن اموال منقول و غيرمنقول، نگهداشتن سرمايه هاي متعلق به شهر، ايجاد تسهيلاتي براي دسترسي آسان مردم به مواد غذايي، تميز نگه داشتن كوچه ها، ميدان و خيابان ها، روشن كردن شهر درشب بود و مقرر شد كه از آن طريق يعني دريافت عوارض از وسايل باركش از مردم هزينه هاي جاري بلديه و حقوق و مواجب رفتگران تأمين شود.

همزمان با تأسيس بلديه، قانوني به تصويب مجلس رسيد كه براساس آن انجمن بلديه وظيفه داشت نسبت به اشخاب شهردار با رأي و نظر مردم اقدام كند كه بر اين اساس اولين انجمن بلديه در تهران تشكيل شد و شروع به كاركرد ولي بدليل ضعف هايي كه داشت، نمايندگان مجلس در صدد اصلاح قانون بلديه برآمدند ودولت سعي داشت بلديه را به خود وابسته كند كه اين امر تا زمان كودتاي رضاخان در سال 1299 هجري شمسي بطور كامل عملي نشد. اما پس از كودتاي 1299 و روي كار آمدن دولت سيد ضياءالدين طباطبايي و در سال 1300 شمسي اداره بلديه رسماً وابسته به دولت شد و تحت نفوذ تصميمات (قدرت سياسي) وزير نظر رئيس الوزرا قرار گرفت و نخست وزير از طرف خود فردي را براي اداره بلديه تعيين كرد.

با روي كار آمدن رضا شاه به عنوان نخست وزير، دولت در 30 ارديبهشت سال 1309 قانون جديدي براي تشكيلات بلديه تصويب كرد. كه ضمن آن قانون به منظور رفع مشكلات دولت در زمينه امور شهري تدوين شده و نحوه دريافت عوارض و ماليات ها را براي دولت مشخص كرده بود بلديه ناچار بود براساس اهداف دولت كاركند كه انتخاب اعضاي انجمن بلديه به صورت دو مرحله اي بود. در مراحل اول مردم عده اي از اعضاي انجمن بلديه را انتخاب مي كردند يعني 75 نفر را انتخاب مي كردند و در مرحله بعد وزارت داخله از ميان برگزيدگان مردم 11 نفر را به عنوان نمايندگان انجمن بلديه تهران انتخاب
مي كرد.

همچنين رئيس بلديه از طرف وزارت داخله منصوب مي شد و در سال 1308 چهار نفر بلديه بنام بخش در 4 نقطه شهر تشكيل شد و در سالهاي 1309 و 1310 تعداد بخش ها به 8 رسيد. در سال 1319 بخش هاي مذكور به چهار برزن تبديل شدند كه در سال 1325 به 16 واحد افزايش يافت.

براساس مصوبه مجلس، محمد خان قاجار مأموريت يافت تا نظاميه بلديه را تدوين كند كه شامل 5 فصل و 108 ماده مي باشد و بعد ها پايه و اساس شكل گيري شهرداري در تهران شد.

آن نظامنامه نامگذاري بسياري از خيابان ها و كوچه هاي شهر و حتي شماره گذاري خانه ها و دكان ها را به دنبال داشت و بعد از اقدامات اوليه محمدخان قاجار، فرارشد مدير امور تهران از ميان كساني انتخاب شود كه آشنايي بيشتري باشاه و درباريان داشته باشد و تحت ضوابط خاصي كاركند. براين اساس در تاريخ 14 خردادماه سال 1286 و هنگام نيابت سلطنت ( عضدالملك قاجار) نمايندگان مجلس طرح تأسيس نهادي با عنوان بلديه را تصويب كرد و براي او معاوني بنام بهرامي را در نظر گرفت. بهرامي چشم پزشك بود و براي تنظيم بودجه اداره بلديه و انجام امور كارگزيني و محاسبات يك ارضي بنام مسروپيان را استخدام كرد.

بر اساس اولين بودجه بلديه، حقوق ماهانه اي معادل 80 تومان تعيين و حكم مأموريت وي با امضاء وزير داخله صادر شد. بزرگترين اقدام اعلم الدوله در مقام رئيس تهران، آن بود كه بلديه را صاحب دفتري مستقل كند وبر بالاي ساختمان تابلوي اداره بلديه را نصب كند گروهي اولين بلديه چي را ميرزاعباس خان مهندس باشي وعده اي ديگر خليل خان ثقفي دانسته اند و گروهي نيز از محمدخان و محمدحسن خان قاجار نام مي برند اما واقيعت اين است كه تا سال 1300 شمسي درهاي تهران همچنان بر روي پاشنه سابق مي گشت و هيچ كدام شهرداران، حتي اگر برنامه هايي براي تغيير سيماي پايتخت داشتند، بدليل كوتاه بودن دوره مسؤليتشان فرصت نيافتند كار چندان زيادي انجام دهند تا اينكه در آن سال، اراره بلديه مورد بازنگري جدي قرار گرفت و با تقليد از قوانين بلديه لندن دوره جديدي از فعاليت بلديه شروع شد.

(گاسپار ايپگيان) كه به عنوان اولين رئيس دوره جديد فعاليت بلديه در تهران از وي ياد مي شود و از سال 1300 به اين نظام منصوب شد، تأمين روشنايي خيابان هاي لاله زار، اميريه، علاءالدوله و استامبول را در كارنامه خود به ثبت رسانيد و هم او بود كه صاحبان دكان هاي لاله زار علاء الدوله
(فردوسي كنوني) و ناصريه را موظف كرد تا درهاي مغازه هايشان را رنگ كرده و تابلوهايي خوانا بر سر در محل كسبشان نصب كنند وبلديه داراي 6 اداره شد كه مشتمل بر اداره صحيه و معاونت عمومي، اراه محاسبات و عايدات، اداره امور خيريه، اداره ساختمان روشنايي و آب، اداره تفتيش، سجل احوال، اداره كابينه پرسنل، تنظيمات بود.

بطوري كه در تاريخ آمده است، او درسال 1302 پي ريزي و احداث وزارت خارجه، عمارت شهرباني كل كشور و ساختمان وزارت جنگ را در محدود ميدان مشق سابق شروع كرد و كوشيد تا بلديه را صاحب خانه اي كند كه متناسب با حجم مسئوليتهايش باشد و باچنان نيتي در فاصله سالهاي 1300 تا 1302 به فكر احداث بناي بلديه در ميدان توپخانه افتاد و فضاي آن ميدان را كه در زمان ناصرالدين شاه محل سكونت و تمرين توپ چي هاي حكومتي بود به فضاي سبز تبديل كرد و دستور داد عصرها، روبروي حوض وسط ميدان مزقان يعني موزيك بزنند و در همان سال ها بنيان ساختمان وزارت بهداري در شرق ميدان را گذاشت و بنايي احداث كرد كه كمي بعد تشكيلات بهداشتي تهران را در خود جاي داد و تشكيلات نظميه كل مملكتي و اداره عبور و مرور را هم در اطراف همان ميدان تأسيس كرد و گفته مي شود نخستين شهرداري بودكه حقوق شهروندي ساكنان تهران را مورد عنايت وي‍‍‍ژه قرار داد.

پس از كابينه سيد ضياء الدين طباطبايي و روي كارآمدن رضاخان پهلوي، بلديه تهران داري رئيسي بنام بوذر جمهري شدكه از افسران قزاق بود كه او از سال 1302 تا 1312 در آن سمت خود باقي ماند و نتوانست تغييرات زيادي در چهره شهر ايجاد كند. بوذر جمهري در اولين اقدام خود ميدان توپخانه را باكمك گرفتن از يك مهندس روسي و براساس نقشه اي برگرفته از ميدان شهر پطروگراد باز سازي كرد. يكي ديگر از برنامه هاي او سنگفرش كردن بعضي خيابان هاي تهران از جمله خيابان اميريه و ميدان توپخانه تا باغ شاه و آسفالت بسياري از ديگر خيابان هاي تهران بود.

به اضافه اينكه در مدتي كوتاه با طراحي عناصر جديدي شهر، شكل تهران را به طور كلي تغيير داد و براي اولين بار در تهران خطوط اتوبوسراني شهري داير ساخت كه ابتدا داراي سه خط بود و پس از مدتي تعداد مسيرها بيشتر شد و همچنين عوارض جديدي وضع كرد، گورستان مترو كه جنوب شهر را به باغ فردوس تبديل و ماليات خودروها، كالسكه ها و ساير عوارض شهري را كه توسط شهرداران پيشين وضع شده بود، لغو كرد. از عمده مشكلات دوره شهرداري بوذر جمهري آن بود كه آب كرج در اطراف زمين هاي جلاليه به تهران مي رسيد و سرچشمه اصلي رودخانه كرج به تهران محسوب مي شد، اما بسياري از شهروندان بي توجه به آلودگي آب، در ابتدا همان مسير ودر ورودي آب كرج به تهران اقدام به شستشوي لباسها مي كردند. آن وضعيت در سالهاي متمادي ادامه داشت و بصورت يك رويه در آمده بود، به همين دليل نيز بيماري هاي مرگ آور مثل تيفوس وبا و طاعون در شهر شيوع پيدا كرد كه در سال 1308 بلديه تهران به منظور جلوگيري از اين موضوع براي اولين بار به فكر لوله كشي آب تهران افتاد، اما بدليل فقدان امكانات چنان برنامه اي تحقق نيافت و بلديه اجباراً برنامه ريزي هايي براي كنترل جوي ها و آب هاي سطحي شهر تهران انجام داد.

بعد از جنگ جهاني دوم، عزل رضاخان و به قدرت رسيدن پسرش محمد رضا فعاليت شهرداري به همان شكل سابق تا سال 1328 ادامه يافت. در سال 1328 به دليل مشكلاتي كه در سطح شهرها به چشم مي خورد و از آن جا كه مردم نقش چنداني در امور شهري نداشتند، دولت تصميم گرفت انجمن هاي شهري را مجدداً فعال كند. اما چون به تشكيل انجمن هاي شهري قدرت دولت هم لحاظ شود، قدرت زيادي به انجمن هاي شهري و شهرداري داده نشد و آنها عملاً ويژگي هاي يك نظام تمركز گرا را پيدا كردند. اما از دهه 1330 به بعد، با تغييراتي كه در شرح وظايف و سيستم اداري شهرداري بوجود آمد، اين نهاد شهري به شكل و شمايل امروزي خود نزديك تر شد.

عزل و نصب هاي پياپي شهرداران كه از سال هاي اوليه بعد از شهريور 1320 شروع شده بود در سالهاي بعد نيز همچنان ادامه يافت. ( موسي مهام ) شهردار جديدي بود كه در سالهاي 1337 و 1338 شروع به كاركرد و نامش با بسياري از فضاهاي سبز تهران مترادف شد. وي كه قبل از انتصاب به رياست بلديه تهران، با همين سمت در مشهد اشتغال به كار داشت، از بدو قبول مسئوليت، شروع به ايجاد آب نما، بولوار و گل كاري خيابان ها كرد و در راستاي اين تفكر كه تهران بايد براي ساكنانش شهري جالب و جذاب باشد، براي نخستين بار آب كرج را به تهران آورد و بولوار آب كرج را بين زمين هاي دانشگاه تهران و روستاي جلاليه ساخت و ميدان اسب دواني جلاليه را كه بعدها پارك لاله فعلي به جاي آن ساخته شد، احداث كرد و پس از مدتي دستور داد هتل لاله كنوني را دركنار ميدان اسب دواني و مشرف بر بولوار بسازند. پس در قسمت ابتداي بولوار، اقدام به طراحي ميداني كرد كه امروزه به ميدان ولي عصر(عج ) شهرت دارد.

اهداف مراكز خدمات اجتماعي:

مركز جامع خدمات اجتماعي به مجموعه اي اطلاق مي شود كه بر اساس اهداف سازمان رفاه اجتماعي اختيارات آن در مناطق 22 گانه شهرداري تهران راه اندازي مي گردد و شامل امكانات و فضاهايي مي باشدكه خدمات اجتماعي و حمايتي را از قبيل كار آفريني،توانمندسازي مددكاري، مشاوره و ساير طرحهاي حمايتي و تسهيلاتي را به جامعه هدف در هر يك از موضوعات اجتماعي ارائه مي دهد. كه هر مركز مي تواند يك يا چند منطقه شهري را تحت پوشش برنامه داشته باشد و در قالب طرحهاي ناحيه محوري و محله كليه امكانات و فضاهاي مربوطه با سازمان را در نواحي نظارت نموده و هماهنگي لازم را انجام مي دهد.

اهداف: 1) ارائه خدمات اجتماعي، فرهنگي و حقوقي به جامعه و گروههاي هدف.

2) ارتقاء حس خودباوري، اعتماد به نفس در جامع هدف.

3) افزايش توانمندي ها و مهارتهاي شهروندي.

4) كاهش ناهنجاري هاي اجتماعي و ارتقاء سلامت رواني جامعه.

5) ترويج فرهنگ تعاون و مشاركت در جامعه و شبكه سازي اجتماعي.

6) ارتقاء فرهنگ كارآفريني، نوآوري و تغيير.

7) آسيب شناسي اجتماعي و كاهش آسيب ها از طريق فقرزدايي و آموزشهاي اجتماعي محور.

8)كنترل و پيشگيري از بروز آسيب ها از قبيل اعتياد، كودكان كار، تكدي گري.

9) فراهم نمودن زمينه حضور كار آفرينان و نخبگان در عرصه مديريت و اقتصادي شهري.

10) شناسايي و توسعه فرصت هاي كسب و كار.

وظايف و اختيارات مراكز خدمات اجتماعي:

وظايف و اختيارات مراكز براساس اختياراتي كه در اساسنامه سازمان ديده شده تبيين گرديده و آن دسته از برنامه هاي اجرايي كه تفويض اختيار از طريق مراكز جامع قابل پيگيري انجام مي شود بطور خلاصه در زير آمده است و بديهي است سياستگذاري هاي كلان در حوزه هاي ستادي سازمان قابل طرح و تصميم گيري خواهد بود:

1- ايجاد بانك اطلاعاتي و اطلاع رساني در خصوص گروههاي شغلي متعدد شهروندان منطقه و محدوده جغرافيايي تحت پوشش و ايجاد ارتباط بين آنها.

2- رسيدگي به امور بهداشتي درماني، مددكاري قضايي گروههاي هدف مراجعين در واحدهاي تحت پوشش و طبقه بندي ارجاع ايشان به مرجع ذيصلاح.

3- اجراي برنامه هاي كاهش آسيب هاي اجتماعي با مشاركت ديگر دستگاهها و نهادهاي مربوطه.

4- بهره گيري از منابع انساني و جلب مشاركت اقشار اجتماعي و توسعه
تشكل ها، NGO و شبكه سازي اجتماعي.

5- برنامه ريزي در اداره مراكز نگهداري موقت، گشت هاي مددكار شهر و برنامه هاي مرتبط.

6- راه اندازي واحدهاي مشاوره كارآفريني و كسب وكار، مشاوره حقوقي، مددكاري و مشاوره فردي، رفتارشناسي و روان درماني.

7- برنامه ريزي در راستاي مطالعه و شناخت آسيب هاي منطقه و اماكن در معرض افزايش آسيب و همكاري با معاونت هاي سازمان در راستاي طرح ها و پروژه هاي موضوعي.

8- انجام امور اجرايي طرحها ي مصوب سازمان و ابلاغي به مراكز از قبيل طرح وام ازدواج، طرح هبه.

9- همكاري در توسعه مراكز كارگران فصلي وايجاد دفاتر كاريابي در مراكز در توسعه فعاليتهاي كار آفريني.

وظايف واحدهاي مستقر در مراكز خدمات اجتماعي:

1- وظايف واحدامور آسيب ها:

9

آسيب اجتماعي به هر نوع عمل فردي يا جمعي اطلاق مي شود كه در چهارچوب اصول اخلاقي و قواعد عامل عمل جمعي جامعه محل فعاليت كنشگر قرار نمي گيرد و لذا با منع قانوني و قبيح اخلاقي مواجه مي شودو شامل اعتياد، خودكشي، ولگردي، طلاق، تكدي گري كه موجب كاهش و يا از دست دادن كارايي و عملكرد مثبت فرد، خانواده يا گروههاي اجتماعي مي شود و افراد در معرض آسيب هاي اجتماعي نيز به افرادي اطلاق مي گردد كه رفتارشان به دليل فشارهاي اجتماعي و رواني ناشي از مشكلات اقتصادي، اجتماعي،فقدان مهارت هاي زندگي و ضعف در بكارگيري شيوه هاي مقابله احتمال بروز رفتار برخلاف هنجارهاي اجتماعي از مسير اصلي زندگي مناسب خارج شده اند افراد يا گروههاي آسيب ديده اجتماعي مي نامند. آسيبهاي اجتماعي در شهرها و خصوصاً كلان شهرها روبه رشد و بسيار متنوع است، چرا كه پديده هايي چون رشد بي رويه جمعيت، مهاجرت، حاشيه نشيني، شكاف درآمدي و.... نموداري از زندگي شهري اند كه بر رشد آسيبهاي اجتماعي تأثير گذارند. اهميت بحث آسيبهاي اجتماعي و پيامدهاي ناگوار آن جهت شهروندان، شهرداري تهران را برآن داشته است تا با تأسيس مركز خدمات اجتماعي و حمايتي شهر تهران با ارائه خدمات مشاوره اي و مددكاري به افراد درمعرض آسيب و آسيب ديده اجتماعي بتواند گامي مؤثر در جهت كاهش و كنترل آسيبهاي اجتماعي بردارد. در اين مركز تلاش مي شود در حوزه آسيب ها به افراد و خانواده هايي كه به لحاظ مسائل و مشكلات خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي در شرايط بحراني و آسيب زا قرار دارند، خدمات اجتماعي و حمايتي به موقع ارائه شود.

خدمات تخصصي در حوزه آسيب ها: كليه اقدامات در زمينه پيشگيري، كنترل و هدايت و كاهش آسيب هاي اجتماعي از قبيل آسيب شناسي اجتماعي، ارائه خدمات مددكاري، مشاوره حضوري و تلفني، به افراد و خانواده هاي در معرض آسيب يا آسيب ديده مي باشد.


اهداف آن شامل موارد زير مي باشد:

1- ارائه خدمات تخصصي به افراد در معرض آسيب هاي اجتماعي.

2- ارائه خدمات تخصصي به افراد و خانواده هاي نيازمند.

3- ارائه خدمات تخصصي به زنان سرپرست خانوار.

4- كاهش شرايط پرفشار و بحران زا به افراد در راه مانده.

5- كمك به ارتقاء امنيت فردي و اجتماعي شهروندان.

جامعه هدف آن شامل موارد زير مي باشد:

1- زنان سرپرست خانوار.

2- افراد و خانواده هاي نيازمند.

3- افراد و خانواده هاي در معرض آسيبهاي اجتماعي.

4- افرد و خانواده هايي كه در معرض بحران هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي قرار دارند.

نحوه پذيرش مراجعان به صورت زير مي باشد:

1- خود معرف

2- معرفي از طريق شوراياريهاي محلات

3- معرفي از طريق مراجع انتظامي قضايي

4- معرفي از طريق سازمانها و ادارات تابعه شهرداري

5- معرفي از طريق ساير نهادها و سازمانهاي دولتي و غير دولتي.

مقررات و اصول مربوط به پذيرش شامل:

1- كليه افراد اعم از خود معرف و يا ارجاع شده از ساير نهادها، ارگانها و سازمانها موردپذيرش اوليه قرار مي گيرد.

2- براي كليه مراجعين به مركز بايد فرم مصاحبه اوليه توسط مسئول پذيرش مددكاري تكميل گردد، چنانچه طبق ضوابط مشمول حمايت از خدمات مركز نباشد راهنمايي هاي لازم توسط مسئول پذيرش صورت مي گيرد و خدمات تخصصي مركز بصورت سرپايي انجام مي گيرد.

مقررات و اصول مربوط به دريافت تخصصي شامل موارد زير مي باشد:

1- ارائه خدمات صرفاً به شهرونداني امكان پذيراست كه حائز شرايط تعريف شده مركز باشد.

2- مركز به صورت روزانه به ارائه خدمات به مراجعان مي پردازد.

3- خدمات تخصصي مركز به جز ايام تعطيل هر روز ارائه مي گردد.

2. وظايف واحد مددكاري اجتماعي:

مددكاري اجتماعي يك خدمت حرفه اي است كه بر دانش و مهارت هاي خاصي براي كمك به افراد گروهها يا جامعه قرار گرفته است تا بتواند استقلال شخصي و اجتماعي و رضايت خاطر فردي و اجتماعي بدست آورد و به عبارتي ديگر فرايند مددكاري باعث مي گردد تا فرد آسيب ديده و يا در معرض آسيب اجتماعي بتواند به مرحله اي از پايداري اجتماعي و فردي و تداوم زندگي با دوام مثبت برسد.

مراحل پذيرش آن به اين صورت است كه:

1- ابتدا مصاحبه اوليه توسط كارشناس پذيرش مددكاري در بدو ورود مراجع انجام مي پذيرد.

2- كارشناس پذيرش با توجه به مشكلات مراجع او را به واحد مددكاري ارجاع مي دهد.

3- در واحد مددكاري ارزيابي از وضعيت اجتماعي، خانوادگي فرد صورت مي گيرد و سپس خدمات مي دهند.

شرح وظايف مددكار اجتماعي شامل موارد زير مي باشد:

1- برقراري و ايجاد ارتباط با مددجو.

2- انجام مصاحبه و تكميل فرم شماره1 مددكار اجتماعي.

3- بررسي و ارزيابي وضعيت فردي،‌خانوادگي، اجتماعي و تكميل فرم شماره2 مددكاري اجتماعي.

4- انجام بازديد از منزل و تهيه گزارش در صورت نياز.

5- ارتباط با خانواده و بستگان مراجع در جهت حل مشكل در صورت نياز.

6- ارجاع به قسمتهاي تخصصي مركز در صورت نياز.

7- ارجاع به سازمانها و نهادها ي دولتي و غير دولتي در صورت نياز.

8- حمايت مالي در صورت نياز شديد به صورت مقطعي بر اساس ضوابط مركز.

9- برنامه ريزي به منظور حل مشكل مراجع و پيگيري امور مربوط به آن

10- برگزاري جلسات مددكاري گروهي با مدد جويان يا خانواده هاي آنان.

11- شناسايي و هماهنگي ساير منابع اجتماعي موجود شهرداري در جهت كمك به حل مشكل مددجو.

12- ارائه خدمات در قالب مددكاري جامعه اي

13- پيگيري امور مراجعان پس از ارائه خدمات

14- همكاري با مسئول مركز در انجام امور محوله

15- همكاري با واحد مشاوره مركز

16- شركت در جلسات داخلي مركز

17- جلب مشاركتهاي مردمي.

3. وظايف واحد مشاوره:

مشاوره يك جريان يادگيري و اطلاع رساني و افزايش آگاهي است كه از طريق مشاور با داشتن مهارت ها و صلاحيت هاي علمي و حرفه اي و آگاهي داشتن ايشان از محيط هدف مي كوشدتا مراجعه كننده و يا گروههاي هدف را با روش هاي منطبق برنيازمندي هايش ياري كند تا بيشتر خود را بشناسد و يا بينشي دقيقتر از نيازهاي خود نسبت به محيط داشته و در رابطه اش با هدف هاي معين و واقع بينانه تر و بطور مؤثري مورد استفاده قرار دهد. آن دسته از خدمات مشاوره كه در مركز جامع خدمات اجتماعي ارائه مي شود عمدتاً در محدوده مجموعه اهداف مركز بوده و شامل مشاوره كارآفريني و كسب و كار، مشاوره حقوقي، مشاوره، مددكاري و ساير موارد مربوط مي گردد. گروههاي هدف مي توانند گروههاي در معرض و يا آسيب ديدگان اجتماعي، خانواده ها و افراد نيازمند زنان سرپرست خانواد و كارآفرينان نيازمند مشاور و يا شبكه هاي اجتماعي مي باشد.

مشاوره تلفني، شامل خدمات مشاوره روان شناختي و حقوقي است كه شهروندان تهراني مي توانند از طريق شماره تلفن 137 به صورت شبانه روزي از خدمات آن بهره مند شوند.

شرح وظايف مشاور حقوقي به صورت زير مي باشد:

1- انجام مصاحبه با مراجعان و ثبت مصاحبه ها و گزارشها در فرم مربوطه.

2- بررسي مشكلات قانوني جهت اجراي طرحها و ارائه پيشنهادات لازم.

3- ارتباط با مراجع قضايي و نيروي انتظامي در جهت رفع تنگناهاي قانوني موجود درخصوص جامعه هدف

4- تهيه آمار و اطلاعات مربوطه و انجام ساير امورمحوله.

شرح وظايف مشاور پزشكي شامل موارد زير مي باشد:

1- ويزيت مراجعين ارجاع شده از واحد مددكاري و مشاوره.

2- ثبت شرح حال و اقدامات درماني در فرم پزشكي.

3- همكاري با واحد مشاوره و مددكاري و رئيس مركز.

4- بررسي وتأييد اسناد پزشكي و بيمارستاني مددجويان

5- ارائه مشاوره پزشكي لازم به مراجعين.

6- ارائه گزارش عملكرد رئيس مركز.

7- شركت در جلسات داخلي مركز.

شرح وظايف كارشناسان پذيرش مشاوره شامل موارد زير مي باشد:

1- ارائه آمار و اطلاعات لازم به مسئول واحد مشاوره

2- توضيح وظايف مشاوران به مراجعين.

3- شركت در جلسات داخلي مركز.

4- شركت در دوره هاي آموزشي.

5- تعيين زمان مراجعات بعدي.

6- طبقه بندي پرونده مراجعين.

7- مصاحبه اوليه با مراجعين.

8- تكميل فرم پذيرش

9- توضيح وظايف مشاوران به مراجعين.

شرح وظايف روان شناس در واحد مشاوره حضوري شامل موارد زير مي باشد:

1- همكاري نزديك با مددكار اجتماعي، پزشك، روان پزشك ومشاور حقوقي.

2- انجام مشاوره هاي لازمبسته به مسائل مراجعان مثل مشاوره شغلي، تحصيل.

3- در صورت وجود بحران زناشويي، تشكيل جلساتي براي مشاوره زناشويي.

4- درصورت نيازبه آزمون استفاده از هرگونه آزمون هوش و انعكاس نتايج آن در پرونده مراجع.

5- مصاحبه باليني با مراجعان و تكميل فرم مربوطه.

6- همكاري با رئيس مركز در انجام امور محوله.

7- شركت در جلسات داخلي مركز.

شرح وظايف مشاور تلفني شامل موارد زير مي باشد:

1- در صورت نياز ارجاع خدمت گيرنده به مركز خدمات اجتماعي و حمايتي جهت مشاوره حضوري يا مددكاري

2- در صورت نياز مراجع ارجاع به مراكز ذيربط يا سازمان ها و نهادها جهت حل مشكل.

3- در جريان گذاشتن پليس يا بستگان در مواقعي كه احتمال خودكشي يا ديگر كشي وجود دارد.

4- مشاوره تلفني با خدمت گيرندگان و ثبت آن در فرم مربوطه.

5- حفظ اخلاق حرفه اي خصوصاً در ارتباط با اطلاعات مراجع.

6- تشخيص به هنگام مشكلات مراجعان و مداخلات لازم.

7- همكاري با رئيس مركز در انجام امور محوله.

8- ارائه گزارش عملكرد به مسئول مربوطه.

9- شركت در جلسات داخلي مركز.

4. وظايف واحد رشد و كار آفريني:

كارآفريني فرايندي است پويا براي توليد سود و ارزش افزوده و ايجاد رفاه عمومي و اجتماعي و با نگاهي ديگر هدف از كارآفريني خلق ارزش، بكارگيري نوآوري ها در جامعه با تعيين فرصت ها درنظام اقتصادي جامعه به منظور افزايش بهره وري توسعه اشتغال و در نهايت رفاه اجتماعي است و در توسعه كارآفريني شهري دو هدف عمده وجود دارد: پايداري اجتماعي،و توسعه كيفيت شهروندي و از سوي ديگر توسعه اقتصاد شهري و بكارگيري و استفاده از ظرفيت هاي حداكثري جامعه مدنظر مي باشد كه با ايجاد زير ساخت هاي اجرايي در مناطق شهري و اجراي برنامه هاي هدفمند ترويجي آموزشي و اجراي طرحهاي كار آفريني به همراه برنامه هاي حمايتي و تسهيل گري تحقق مي يابد.

يكي از مكانيسم هايي كه براي بيش از دو دهه به منظور پرورش سازمان هاي كوچك و كمك به رشد كارآفريني در كشورهاي توسعه يافته و اخيراً در حال توسعه به كار گرفته شده، پياده سازي مراكز رشد و كارآفريني است. كسب و كارهاي جديد از شركتهاي نوپايي آغاز مي شوند كه خدمات و كالاهاي جديدي را به بازار رقابتي عرضه مي كنند وبا نام بنگاههاي كوچك و متوسط شناخته مي شوند.

امروزه نقش بنگاههاي كوچك و متوسط در رشد و توسعه كشورها در سراسر جهان شناخته شده است و در نتايج مطالعات، تحقيقات و گزارشهاي رسانه هاي گوناگون برآن تأكيد مي شود. از طرف ديگر، كارآفريني و حمايت از كارآفرينان، مبحثي است كه در ارتباط تنگاتنگ با بنگاههاي كوچك و متوسط مطرح مي شود. هريك از انواع مختلف مراكز رشد و كارآفريني اهدافي را به صورت مشترك دنبال مي كنند.

وظايف واحد رشد و كار آفريني شامل موارد زير مي باشد:

1- اجراي برنامه ها و سياست هاي كارآفريني در راستاي آيين نامه مراكز رشد و توسعه كارآفريني.

2- جمع آوري و پيگيري اطلاعات كسب و كارهاي منطقه با هماهنگي مناطق و محلات تحت پوشش

3- نظارت بركارگاههاي مستقر در مركز و دريافت گزارش عملكرد و نحوه پرداخت حق الزحمه و غيره.

4- تعمل با ساير نهادها و ادارات در خصوص مسائل كارآفريني و گسترش كارآفريني و توسعه اقتصاد شهري.

5- ارائه تبليغات مرتبط با حوزه كاري و استفاده از امكانات و تسهيلات شهرداري هاي مناطق در زمينه گسترش و ترويج فرهنگ كارآفريني.

6- ارائه مشاوره تخصصي با تشكيل دفاترمشاوره.

7- اجراي مصوبات كميته هاي تخصصي كارآفريني.

8- شناسايي و جذب وهدايت كارآفرينان و توسعه فضاهاي كارگاهي.

9- تعامل، همكاري و هماهنگي با شهرداري هاي مناطق مربوطه.

10- حمايت از زنان سرپرست خانوار وفراهم آوردن زمينه ايجاد كسب وكار از طريق توانمند سازي آنها.

11- ايجاد زمينه همكاري، حمايت از نوآوري ها و خلاقيت هاي نيروهاي جوان وافراد توانمند.

12- حمايت از واحدهاي مستقر در مركز، مديريت و نگهداري مراكز با همكاري كارآفرينان.

13- تهيه بانك اطلاعاتي از كسب و كارهاي منطقه، كارآفرينان ومراجعين متقاضي دريافت خدمات.

14- اطلاع رساني به موقع و جامع در زمينه كليه برنامه هاي آموزشي و ترويجي مركز.

15- ارائه راهكارها و مكانيزم هاي بازاريابي جهت توليدات و محصولات كارآفرينان و كمك به آنها در راستاي تجاري سازي ايده ها ونوآوري ها.

واحد رشد كارآفريني در واقع مجموعه اي است كه با ارائه خدمات حمايتي، از ايجاد و توسعه حرفه هاي جديد توسط كارآفريني كه در قالب واحدهاي نوپاي فعال در زمينه هاي مختلف منتهي به فناوري و كسب و كار، تشكيل شده اند واهداف اقتصادي مبتني بر دانش و مهارت دارند، پشتيباني مي كند. اين خدمات شامل موارد زير است:

1- تأمين محل كار (به صورت اجاره)

2- خدمات آزمايشگاهي (درصورت نياز)، كارگاهي و اطلاع رساني

3- خدمات مديريتي، حقوقي، پروژه يابي و بازاريابي و اعتباري.

4- آموزش هاي تخصصي ويژه و مشاوره.

دوره رشد دوره اي است 6 تا 18 ماه كه طي آن واحدهاي مستقر در مركز رشد به معيارهاي رشد يافتگي دست يافته و پس از آن از مركز رشد خارج مي شوند. زمان اين دوره با تصويب شوراي مركز حداكثر تا 6 ماه ديگر نيز قابل افزايش است.

اهداف دوره رشد شامل موارد زير است:

1- بستر سازي جهت تجاري كردن دستاوردهاي تحقيقاتي و ايده هاي خام.

2- ايجاد زمينه كارآفريني، حمايت از نوآوري و خلاقيت نيروهاي جوان و ماهر و تحصيل كرده.

3- ايجاد فضاي لازم جهت گسترش و رشد واحدهاي كسب و كار كوچك و متوسط.

4- توليد و توسعه محصولات و كالاها وخدمات قابل عرضه به بازار.

5- كمك به رونق اقتصاد محلي و شهري.

6- بسترسازي به منظور ايجاد فرصت هاي شغلي مناسب جهت جذب كارآفرينان.

خدمات واحد رشد شامل موارد زير است:

1- حمايت مكاني از واحدهاي مستقر در مركز رشد.

2- نظارت برفعاليتهاي واحدهاي مستقر در تحقيق ايده محوري آنها.

3- نظارت بر روند رشد واحدها و تحليل مستمر دستاوردها با هدف افزايش كارايي مركز.

4- ارائه خدمات و مشاوره هاي مورد نياز واحدها در راستاي تبديل ايده هاي نو به محصولات قابل تجاري شده و تجاري سازي آنها.

5- تلاش براي فراهم آوردن حمايت هاي قانوني جهت تسريع رشد واحد هاي مستقر در مركز رشد و اعتبارات مالي از طريق دستگاههاي ذيربط.

شرايط عمومي پذيرش واحدهاي در واحد رشد شامل موارد زير است:

1- متقاضيان داراي يك شخصيت حقوقي ( شركت يا مؤسسه ثبت شده ) باشند.

2- حداقل يك نفر بصورت تمام وقت در محل استقرار مؤسسه حضور داشته باشند.

3- از اعضاي اصلي حداقل يك نفر داراي مدرك تحصيلي، مهارتي و تجربي در زمينه كاري شركت باشد.

4- فعاليت مؤسسه بر روي يك ايده تجاري كه داراي توجيه فني و اقتصادي مبتني بر بازار است، متمركز شده باشد.

5. وظايف واحد توانمند سازي:

توانمندسازي عبارت است از ايجاد و ارتقاء توانايي هاي گسترش دايره انتخاب هاي راهبردي فردي و اجتماعي گروههاي هدف، آسيب پذير و نيازمندسازي خود و اعضاي خانواده آنها و برخورداري آنان از فرصت هاي اقتصادي، فرهنگي براي تغيير وضعيت زندگي خود مي باشد.

اصول ناظر بر توانمندسازي شامل موارد زير است:

1- مشاركت يكي از عناصر اساسي توانمندسازي است و بدون درگيري ومداخله فعال مؤثر و سازمان يافته گروه هدف، توانمندسازي حاصل نخواهدشد.

2- توانمندسازي فرايندي است تا پروژه و محصول بنابراين به توانمندسازي بايستي به عنوان فرايندي مستمر و پايدار نگريست كه در جريان آن گروههاي هدف به توانمنديها و صلاحيتهاي لازم براي افزايش كيفيت زندگي خود و محيط اطراف خود مي رسند.

3- توانمندسازي فرايندي است حمايتي در راستاي رسيدن به توانمندي و خودكفايي مادي و معنوي.

4- توانمندسازي نيازمند توجه همزمان به فرد، خانواده و اجتماع است.

5- فرايند توانمندسازي با درگيري و مداخله و تسهيل گري دروني و بيروني امكان پذير است.

6- توانمندسازي بايد در سه سطح خرد، مياني، كلان و در ابعاد مختلف فردي، روانشناختي، اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و حقوقي برنامه ريزي و اجرا شود.

برنامه ها واقدامات اجرايي توانمندسازي شامل: 1- برنامه ظرفيت سازي و هماهنگي در مراكز

2- برنامه توسعه رفاه اجتماعي .

برنامه ظرفيت سازي و هماهنگي در مراكز شامل موارد زير مي باشد:

1- مستندسازي تجربيات در توانمندسازي

2- ايجاد بانك اطلاعاتي جامع گروههاي آسيب پذير با همكاري ساير واحدها.

3- مطالعه ميداني و تعيين سايت ها و موقعيت هاي آسيب پذير.

4- تشكيل تيم كاري / تيم اجرايي

برنامه توسعه رفاه اجتماعي شامل موارد زير مي باشد:

1- ارائه حمايتهاي حقوقي و قضايي به گروههاي هدف.

2- ايجاد و گسترش مراكز خدمات مشاوره اي با هماهنگي واحد مشاوره.

3- گسترش فضاهاي كارآموزي و كارآفريني با همكاري واحد كارآفريني.

4- ايجاد و تقويت بازارهاي عرضه توليدات به منظور تقويت اقتصادي گروههاي هدف.

5- انجام طرحهاي ديگر حمايتي و تسهيلاتي با هماهنگي معاونت توانمندسازي و كارآفريني سازمان.

6- ايجاد زمينه هاي تسهيل درسترسي گروههاي هدف به آموزشهاي رسمي پايه فني حرفه اي.

7- افزايش دسترسي گروههاي آسيب پذير بويژه زنان سرپرست خانوار به منابع و تسهيلات مالي.

8- تأمين نيازهاي اساسي خانوارهاي زن سرپرست درطول مدت آموزش تا رسيدن به اشتغال.

6. وظايف واحد اداري و مالي:

الف) وظايف واحد اداري شامل موارد زير مي باشد:

1- خريداري تجهيزات اداري و ملزومات اداري و پشتيباني واحدهاي مختلف.

2- تهيه گزارش عمكرد مراكز كارآفريني و جمع آوري و تنظيم گزارش عملكرد با همكاري روابط عمومي.

3- رسيدگي به امور قراردادها، تنظيم و پيگيري اداري و قراردادها و هماهنگي يا واحد حقوقي.

4- پيگيري نامه ها و تشكيل بايگاني جهت ورودي و خروجي نامه ها، بايگاني مدارك اساتيد پژوهشي ، آموزشي و ترويجي.

5- انجام امور پرسنلي كاركنان.

6- تشكيل پرونده براي اساتيد و كاركنان غير استخدامي و مشاورين.

ب) وظايف واحد مالي شامل موارد زير مي باشد:

1- انجام امور حسابداري، تنظيم اسناد حسابداري.

2- طبقه بندي و گزارش دهي اطلاعات مالي.

3- تهيه صورت هاي مالي، ترازنامه.

4- تنظيم سرفصل هاي بودجه و برنامه هاي مالي در مراكز كارآفريني.

5- رسيدگي به اسناد و فاكتورهاي هزينه و تهيه و تنظيم آيين نامه هاي مالي.

6- پيگيري امور حقوقي و دستمزد اساتيد و مربيان آموزشي و پژوهشي.

7. وظايف واحد مطالعات اجتماعي:

1- انجام مطالعات آسيب شناسي منطقه اي و محلات.

2- الويت سنجي آسيب هاي اجتماعي محلات.

3- افكارسنجي و نگرش سنجير و جمع آوري اطلاعات در حوزه آسيب ها.

4- تدوين شناسنامه اجتماعي محلات با روزكردهاي مختلف بويژه GIS .

5- تعيين فرصت ها و شاخص هاي كارآفريني وشغلي سطح منطقه.

6- تهيه جزوات، اطلاعات ترويجي در پژوهشهاي اجتماعي.

7- ارايه خدمات پژوهشي با ساير بخشهاي مركز.

8- ايجاد ارتباط مطلوب و مؤثر با دفتر مطالعات اجتماعي هر منطقه.

9- كمك به برگزاري سمينارها و كارگاههاي علمي با هماهنگي واحد آموزش.

10- ارزيابي وضع موجود و وضع مطلوب خدمات اجتماعي در سطح منطقه و محدوده تحت پوشش.

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مقاله37-بررسی میزان توانمندی کارکنان گمرکات استان کرمانشاه با استناد به مدل وتن و کمرون 150 ص مقال
ساعت | بازدید : 248 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
مقاله37-بررسی میزان توانمندی کارکنان گمرکات استان کرمانشاه با استناد به مدل وتن و کمرون  150 ص

مقاله37-بررسی میزان توانمندی کارکنان گمرکات استان کرمانشاه با استناد به مدل وتن و کمرون 150 ص

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول: كليات تحقيق...............................................................................................

1-1 مقدمه....................................................................................................................

1-2 بيان مساله..............................................................................................................

1-3 پيشينه تحقيق.........................................................................................................

1-4 اهميت وضرورت تحقيق.......................................................................................

1-5 اهداف تحقيق........................................................................................................

1-6 فرضيه هاي تحقيق................................................................................................

1-7چارچوب نظري ومدل تحليلي تحقيق.......................................................................

1-8 نوع وروش تحقيق................................................................................................

1-9 فلمرو مكاني تحقيق...............................................................................................

1-10قلمرو زماني تحقيق...............................................................................................

1-11روش نمونه گيري وتعيين حجم نمونه.....................................................................

1-12ابزارهاي گردآوري داده ها.....................................................................................

1-13 محدوديتهاوموانع تحقيق.......................................................................................

1-14واژه ها واصطلاحات بكار رفته درتحقيق.................................................................

1-15 منابع مورد استفاده در تحقيق................................................................................

فصل دوم:مباني نظري تحقيق........................................................................................

2-1 مقدمه....................................................................................................................

2-2 تعاريف ومفاهيم توانمندسازي.................................................................................

3-2 دلايل توانمندسازي.................................................................................................

2-4 مزاياي توانمندسازي...............................................................................................

2-5 فرهنگ سازماني وتوانمندسازي................................................................................

2-6 ديدگاههاي مختلف توانمندسازي.............................................................................

2-6-1 ديدگاه عقلاني...................................................................................................

2-6-2 ديدگاه انگيزشي ................................................................................................

2-6-3 ديدگاه فوق انگيزشي..........................................................................................

3-6-4 ديدگاه سيستمي.................................................................................................

2-7 مدلهاي توانمند سازي.............................................................................................

2-7-1 مدلهايي كه بر ويژگيهاي عام توانمند سازي تاكيد دارند..........................................

2-7-2 مدلهاي اقتضايي.................................................................................................

2-8 ابعاد توانمندسازي..................................................................................................

2-8-1 خود اثر بخشي..................................................................................................

2-8-2 خود سازماني ....................................................................................................

2-8-3 پذيرفتن شخصي نتيجه.......................................................................................

2-8-4 معني دار بودن...................................................................................................

2-8-5 اعتماد...............................................................................................................

2-9 عوامل روانشناختي توانمندسازي .............................................................................

2-9-1 احساس شايستگي..............................................................................................

2-9-2 احساس داشتن حق انتخاب ...............................................................................

2-9-3 احساس مؤثربودن..............................................................................................

2-9-4 احساس معني دار بودن.......................................................................................

2-9-5 احساس داشتن اعتماد به ديگران..........................................................................

2-10 ويژگيهاي سازمان توانمند......................................................................................

2-11 متغيرهاي موثر بر احساس توانمندي افراد...............................................................

2-11-1 ويژگيهاي شخصيتي و فردي.............................................................................

2-11-2 ويژگيهاي گروه كاري.......................................................................................

2-11-3 ويژگيهاي ساختاري اجتماعي واحد كار..............................................................

2-12 فرايند توانمندسازي..............................................................................................

2-13 روشهاي توانمند سازي ........................................................................................

2-14 تاثير توانمند سازي بر نگرش كاركنان.....................................................................

2-14-1 تعهددرنوآوري براي روشهاي انجام كار..............................................................

2-14-2 تغيير در مسووليتها...........................................................................................

2-14-3 تغيير در يادگيري ............................................................................................

2-15 پيامدهاي توانمند سازي.........................................................................................

2-16 نقش تفويض اختياروواگذاري وظايف ومسووليتها در توانمند سازي........................

2-17 نقش شفاف كردن اهداف در توانمند سازي.............................................................

2-18 نقش مشاركت اطلاعاتي در توانمند سازي..............................................................

2-19 گروه و توانمند سازي...........................................................................................

2-20 سبك رهبري متناسب با توانمند سازي....................................................................

2-21 نظارت بر توانمند سازي........................................................................................

2-22 فرهنگ توانمند سازي ..........................................................................................

2-23 توانمند سازي افراد و مديران ..............................................................................

2-24 توانمند سازي و رضايت شغلي ............................................................................

2-25 توانمند سازي وفشار عصبي .................................................................................

2-26 منابع استفاده شده براي فصل دوم..........................................................................

فصل سوم : روش شناسي تحقيق ...............................................................................

3-1 مقدمه....................................................................................................................

3-2 روش تحقيق ........................................................................................................

3-3 ابزار جمع آوري اطلاعات.......................................................................................

3-4 مقياس سنجش نگرشها..........................................................................................

3-5 پايايي...................................................................................................................

3-6 روايي...................................................................................................................

- تجزيه و تحليل عاملي تاييدي ...................................................................................

3-7 جامعه و نمونه آماري .............................................................................................

- جامعه آماري ...........................................................................................................

- حجم نمونه آماري.....................................................................................................

3-8 روش نمونه گيري..................................................................................................

3-9 تكنيكهاي آماري مورد استفاده در تحقيق...................................................................

3-10 مدل تحليلي تحقيق .............................................................................................

- روش فرضي استقرايي .............................................................................................

- روش قياسي ...........................................................................................................

3-12 منابع استفاده شده در فصل سوم ...........................................................................

فصل چهارم :تجزيه و تحليل اطلاعات .........................................................................

4-1 مقدمه....................................................................................................................

4-2 توصيف داده ها......................................................................................................

4-3 استنباط اماري پيرامون فرضيه ها..............................................................................

4-4 بررسي روايي و پايايي عوامل مطرح شده. ...............................................................

4-4-1- تحليل عاملي تاييدي .......................................................................................

4-4-2- آلفاي كرونباخ ................................................................................................

فصل پنجم:نتيجه گيري وپيشنهادات .............................................................................

5-1 مقدمه ...................................................................................................................

5-2 نتايج.....................................................................................................................

5-2-1 نتايج حاصل از بررسي فرضيات .......................................................................

5-2-2 نتايج جانبي......................................................................................................

5-3- پيشنهادات...........................................................................................................

پيوستها .......................................................................................................................

الف - آشنايي با سازمان گمرك و گمركات استان كرمانشاه...............................................

ب پرسشنامه ...........................................................................................................

منابع وماخذ....................................................................................................................................................

فصل اول

 

كليات تحقيق


1-2 مقدمه

توانمندسازي مفهومي پرابهام وغير قطعي داشته وافراد مختلف متناسب باويژگيهاي خودازآن استنباطي دارند.توانمندسازي را به قادرساختن افراد براي انجام كارتعريف ميكنند.اين مفهوم به دنبال تحولات اساسي به وجود آمده در جوامع مانند جهاني شدن - تحولات درفناوريهاي ارتباطي وداده پردازي – در اولويت قرار گرفتن حقوق بشروافزايش انتظارات كاركنان پديد آمده است.لذاهمزمان با پيشرفت تكنولوژي وحركت سازمانها به سوي تخت شدن وحذف لايه هاي مياني مديريت به دليل نياز به استفاده از حداكثرظرفيت افرادولزوم تفويض اختيار به آنها توانمندسازي اهميت خاصي مي يابد. سازمانها بايد به كاركنانشان انگيزه بدهندوآموزش دهند-زيرا كاركنان توانمند به سازمان نفع ميرسانند. امروزه كاركنان مشتريان داخلي سازمانها محسوب ميشوند.باور بر اين است كه هر سازماني براي ارضاي مشتريان خود بايستي ابندا رضايت مشتريان داخلي خود راتامين كند.يكي از مهمترين مسايلي كه امروزه سازمانها بايستي به آن توجه داشته باشند بهسازي نيروي انساني است.وهدف از بهسازي نيروي انساني افزايش توانمنديها- مهارتهاوانگيزه هاي آنان است تا در پرتو آن بهره وري بيشتري حاصل شود . واز آنجاييكه مديريت منابع انساني با ملحوظ داشتن تحولات ملي وبين المللي يكي از مهمترين عناصر توسعه تلقي ميگرددوتوانمندي نيروي انساني يكي از راههاي رسيدن به توسعه محسوب ميشود بنابراين با اشراف بر اهميت توانمندسازي در اين پژوهش سعي براين است به بابررسي توانمندي كاركنان وابعاد توانمندسازي در گمرك كرمانشاه گامي درجهت بهسازي نيروي انساني اين سازمان برداريم.

 

1-2 بيان مساله

توانمندسازي نيروي انساني يكي از اعجازآورترين رويكردهاي توسعه منابع انساني مي باشد كه منجربه بالندگي نيروي انساني درسازمان ميگردد.توانمندسازي يك حركت دايمي است واهميت آن همواره روبه افزايش است چراكه اساس توسعه دركسب وكارهاي امروز-همگام بودن باتغييرات اجتماعي-دستاوردهاي تكنولوژي وتقاضاهاي محيط رقابتي ميباشد.سازمانها نيازمند افرادي هستند كه بتوانندبهترين استفاده ازتكنولوژي پيشرفته راارايه دهندونواوريهارابيابندوبتوانند محصولات وخدمات خودرابهبود ببخشند.( اسميت ،2000،14).

چارلزهندي(1995 )متذكرمي شود كه منابع مرسوم وسنتي ثروت(زمين-موادخام-تكنولوژي وحتي كارگران غيرماهر)را درمواقع لازم ميتوان خريد .عاملي كه بدون آن نميتوان كاركرد نيروي انساني توانمند است كه مي تواندازهمه اين منابع براي دستيابي به بهترين مزايا به راحتي استفاده كند.هدف توانمندسازي اين است كه مغزهاي افراد راهمانند بازوانشان به كار بياندازد .

توانمندسازي اشاره به يك حس دروني درافراد دارد كه باعث ميشود آنان به طور مستقل تصميماتي را درفرايند كاري خويش اتخاذ نمايند.(مايك وان و لوري توماس،1995،5)توانمندسازي ابزاري ست براي باز گذاشتن دست كاركنان به گونه اي كه آنها بتوانند براي آنچه كه فكر مي كنند بهترين است بدون ترس از وتوشدن توسط رؤسايشان از آزادي عمل برخوردار گردند. كاركنان توانمند با بهره گيري ازپنج بعد اصلي توانمندسازي(خوداثر بخشي.خودسازماني . تاثير گذاري . معني دار بودن . اعتماد )قادر خواهند بود سازمانها را از بحرانها نجات دهندو براي آنها فرصتهاي طلايي در كسب و كار ايجاد نمايند(وتن وكمرون،1378،33)

با توجه به آنچه گفته شد توانمندسازي ابزار بسيار مهمي براي توسعه منابع انساني است .مسايلي كه باعث شدتا اين تحقيق در اداره گمركات استان كرمانشاه انجام گيرد عبارتند از :

1-عدم اطلاع وشناخت كافي از ميزان توانمندي كاركنان كه باعث مشكلات عديده اي در نحوه برخورد با منابع انساني و حتي عدم اثر بخشي آموزش ها و برنامه هاي توسعه كاركنان شد ه است.

2-در اين اداره راجع به موضوع توانمندي هيچ گونه كار تحقيقي و دانشگاهي انجام نشده است .كه اين مساله ضرورت انجام تحقيق را بين مي دارد .

3- اينجانب در اداره مذكور شاعل هستم وعلاوه بر آن خواست سازمان وعلاقه شخصي وعلمي اينجانب به موضوع باعث پرداختن به بررسي اين مساله شده است .

 

1-3 پيشينه تحقيق

توانمند سازي در دوران مديريت علمي در كانون توجه صاحب نظران مديريت نبوده است. بعد از نهضت روابط انساني مسائلي مانند رضايت، غني سازي شغل و رهبري دموكراتيك مطرح شد و توانمند سازي كاركنان به عنوان يك هدف مهم و حياتي سازمان مطرح گرديد.

توانمند سازي به عنوان ايده اي مرتبط با عملكرد سازمان ، آشكارترين ريشه هايش را درتشريح نظريه مک گریگور(1960) در كتاب " چهره انساني سازمان" دارد. اين نظريه مبتني بر ايجاد شرايطي براي حركت افراد به سمت كسب اهداف به جاي سرپرستي و هدايت تلاش هايشان مي باشد. نظريه مك گریگور و ساير عقايد و تجربيات به منظور توانمند سازي كاركنان مفروضات مشتركي دارند كه نمايان ترين آن ها عبارتند از :

1- سازمان هاي تجاري و صنعتي فقط بخشي از منابع فكري كاركنان را به كارمي گيرند.

2- كنترل، تنها يا بهترين شيوه نيل به اهداف سازماني نيست و آن شيوه اي غير ممكن براي نيل به عملكرد سازماني عالي و بهبود مستمر مي باشد. افراد و تيم ها هنگامي موثرتر و كاراتر عمل مي كنند كه فرصت اعمال حداكثر نظارت در كارشان به آن ها داده شود.

3- شايستگي و صلاحيت مختص تعدادي افراد متخصص نيست. بلكه به طور وسيعي در همه سطوح يك سازمان پخش مي شود.

4- كاركنان نسبت به اموري كه بر آن ها نفوذ داشته و از آن ها تجاربي كسب كرده اند مالكيت شخصی و احساس مسوليت بيشتري دارند. در تئوري مک گریگور مديران داراي نگرش كاركنان را در تمامي سطوح در تصميم گيري مشاركت مي دهند.ارتباطات به سمت بالا را ترغيب نموده و به دقت به نظرات و پيشنهادات كاركنان توجه مي كنند، فرصت قبول مسئوليت هاي بزرگتر به افراد داده مي شود، به دليل تعهد مدير به خود شكوفايي كاركنان، مدير به دنبال غناي شغلي و توسعه شغلي افراد مي باشد. در تئوري سلسله مراتب نيازهاي مازلو از نيازهاي فيزيكي تا خود شكوفايي توجه دارد و فرض براين است كه نيازها و منابع انگيزشي همان گونه كه براي افراد بالاي سلسله مراتب است براي افراد پايين هم وجود دارد. بي ترديد تئوري مك گریگور يك فلسفه توانمند سازي در مديريت است.

در طول 20 سال گذشته صدها شركت ثابت كرده اند كه مشاركت و درگيري كاركنان در كار و توانمند سازي به طور قطع ايده جديدي نيست. توانمند سازي بيشتر از يك احتمال نظري يا تجربي شده است. اين پديده اكنون راهنمايي براي توسعه است كه سازمان ها مي بايست براي حفظ قدرت رقابت و بقاي خود آن را بپذيرند.

اصطلاح توانمند سازي از دو دهه 1980و 1990 بسيار رايج شده است. توانمند شدن در رشته هاي روانشناسي، جامعه شناسي و دين شناسي ريشه هايي دارد كه به دهه گذشته حتي قرن هاي گذشته بر مي گردد. آدلر در سال 1997 در زمينه روانشناسي مفهوم" انگيزه تسلط[1]" را با تاكيد بر تلاشي كه افراد براي كسب تسلط در برخورد با جهان خود دارند مطرح كرد. چندين دهه قبل، مفاهيم مشابهي معرفي شدند، وايت در سال 1959 بيان نمود" انگيزه اثر گذاري[2]" يك انگيزه دروني كه باعث مي شود چيزها اتفاق بيفتد. برهم در سال 1966 توانمند سازي را " واكنش روانشناختي[3]" كه براي آزادي از محدوديت ها اشاره دارد بيان نمود. " انگيزه تبحر"[4] تلاشي براي رويايي با چالش ها و غلبه بر آن هاست. (وتن، كمرون، 1378،17)

در هر يك از مطالعات، مفاهيم ريشه اي به مفهوم توانمند شدن يعني تمايل افراد به تجربه به خود كنترلي[5] و به خود اهميت دادن[6] و براي خود آزادي قائل شدن شباهت دارد. در جامعه شناسي، مفاهيم توانمند شدن در مورد بيشتر جنبش ها كه در آن مردم براي آزادي و كنترل اوضاع و احوال شخصي خويش مبارزه مي كردند اساسي بوده است. در الهيات ، مجادلات درباره اختيار و جبر، خودرايي در مقابل تسليم، قضا و قدر در مقابل ايمان، انسان گرايي در مقابل كثرت گرايي در طول قرن ها به صورت داغي مطرح بوده است. ريشه همه اين مباحث، اشكال تغيير يافته موضوع توانمندي در مقابل ناتواني و درماندگي است. به طور خلاصه در مديريت سابقه استفاده از اصطلاح توانمند سازي به دموكراسي صنعتي و دخيل نمودن كاركنان درتصميم گيري هاي سازمان تحت عناوين تيم سازي مشاركت و مديريت كيفيت جامعه بر مي گردد. اين اصطلاح در سال 1980 به سرعت موضوع روز گرديد و توسط نظريه پردازاني چون كانگر و كاننگو[7] 1988، اسپريتزر 1995، كنث بلانچارد، جان پي كارلوس و راندولف 2000 مورد ثبت و گسترش قرار گرفت .

 

1-4 اهميت وضرورت تحقيق

نيروي كار جديد ظرفيت و استعدادي فوق العاده براي رشد وتوسعه دارد اما براي اينكه سرنوشت خود را در اختيار داشته باشد بي قرار وناشكيبااست(بلانچارد،1379،14)

بنابر اين لزوم پرورش كاركناني كه داراي توانايي خود مديريتي باشند باعث شده كه توانمندسازي نيروي انساني به عنوان يك پارادايم جديد بسياري از صاحبنظران مديريت را به خود جلب كند (توماس ويل هاوس،1990،677)

اين صاحبنظران معتقدند كه از مزاياي توانمندسازي هم كاركنان وهم مديران منتفع خواهند شد.از سوي ديگر توانمندسازي باپرورش كاركناني با انگيزه و توانا به مديران امكان خواهد داد تا در برابر پويايي محيط رقابتي از خود عكس العمل سريعتر و مناسبتري نشان دهند بعلاوه در عصر حاضرتوانمندي به عنوان ابزاري شناخته شده است كه مديران به وسيله آن قادر خواهند بود سازمانهاي امروزي را به طور كارامد اداره كنند.(جزيني ،1385،7)

به طور خلاصه دلايلي كه بر ضرورت توانمندي دلالت دارند را اين گونه مي توان بيان كرد :

الف: تحولات در فناوري داده پردازي يا اطلاعات

تحولات در اجراي سيستمهاي اطلاعاتي مديريت - فناوري اطلاعات و كاربري رايانه سازمانها را در جهت از ميان برداشتن سطح مياني تحت تاثير قرار داده است.

ب: رقابت فزاينده وافزايش ضرورت پاسخگويي به تقاضاي مشتري به عنوان نتيجه آن

ج: ساختار پرسنلي كه سطح آموزش و انتظاراتشان بالاتر رفته است .

د: به طور كلي در سطح اجتماعي و به طور ويژه افزايش ميل و تمايلات دموكراتيزه شدن

ه: نمايان شدن دانش و عنصر انساني به عنوان مهمترين منبع مزيت رقابتي و نگاه استراتژيك به منابع انساني(سرمايه انساني) (اميركبيري،1385،351)

در نهايت دلايل انتخاب اين موضوع راعلاوه بر دلايل فوق مي توان به روز بودن آن- تمايل سازمان به بكارگيري صحيح آن جهت ارج نهادن به جايگاه سرمايه انساني و بهبود بهره وري فردي و سازماني دانست.

 

1-5 اهداف تحقيق

1-سنجش ميزان توانمندي كاركنان گمركات كرمانشاه (هدف اصلي)

2-سنجش ميزان توانمندي از بعد خود اثربخشي 2-سنجش ميزان توانمندي از بعدخودسازماني 3- سنجش ميزان توانمندي ازبعدپذيرفتن شخصي نتيجه 4- سنجش ميزان توانمندي از بعدمعني داري 5- سنجش ميزان توانمندي از بعداعتماد

 

1-6 فرضيه هاي تحقيق

الف)فرضيه اصلي تحقيق

كاركنان گمرك كرمانشاه از توانمندي بالايي برخوردارند

ب)فرضيه هاي فرعي تحقيق

1-درگمرك كرمانشاه كاركنان از خوداثر بخشي بالايي برخوردارند.

2- در گمرك كرمانشاه كاركنان از خودسازماني بالايي برخوردارند.

3- در گمرك كرمانشاه كاركنان به ميزان بالايي نتايج شخصي (مسؤوليت پذيري) را مي پذيرند.

4- در گمرك كرمانشاه كاركنان از مشاغل معني داري برخوردارند.

5- در گمرك كرمانشاه اعتماد بين افراد در حد مطلوبي است.

 

7-1 چارچوب نظري و مدل تحليلي تحقيق

در اين پژوهش از روش قياسي استفاده شده است.

 

 

روش قياسي

 

 

روش استقرايي

 

مفاهيم

 

ابعاد

 

مؤلفه ها

 

 

شاخصها

 



نمودار 1-1 مقايسه روش استقرايي و قياسي


نمودار 1-2

 

مدل ارايه شده مدلي است قياسي. در اين مدل مفهوم توانمندسازي در قالب ابعادي مشخص مي گرددو اين ابعاد توسط شاخصهايي مورد سنجش قرار مي گيرد .

براي سنجش توانمندسازي ابتدا بايد ابعاد آنرا مورد سنجش قرار داد و براي سنجش ابعاد توانمندسازي بايد شاخصهايي را براي اين منظور تعيين نمود . اين شاخصها نيز برگرفته از مطالب ارايه شده درزمينه توانمندسازي و تحقيقات مشابهي كه توسط هانسر وجورج در سال 2003 در زمينه توانمندسازي كاركنان صورت گرفته است انتخاب گرديده است.

 

1-8 نوع و روش تحقيق

تحقيق حاضر يك تحقيق كاربردي ميباشد . و از نظر گردآوري داده ها و اطلاعات و روش تجزيه وتحليل يك تحقيق توصيفي واز نوع زمينه يابي مي باشد. تحقيق توصيفي شامل مجموعه روشهايي است كه هدف آن توصيف كردن شرايط يا پديده هاي مورد بررسي است.(كاكا وند،1383،39)

 

1-9 قلمرو مكاني تحقيق

قلمرو مكاني تحقيق حاضر اداره كل گمركات استان كرمانشاه مي باشد كه هسته مركزي آن در كرمانشاه مي باشد وسه اداره ديگر زير نظر آن مي باشد كه عبا رتند از :گمرك مرزي خسروي كه بازارچه مرزي پرويز خان نيز زير نظر آن مي باشد، بازارچه شيخ صله ، بازارچه شوشمي و گمرك پاوه.

 

1-10 قلمرو زماني تحقيق

قلمرو زماني اين تحقيق از تاريخ 18/4/1386 تا31/4/1387 به مدت يك سال مي باشد.

 

 

 

1-11 روش نمونه گيري و تعيين حجم نمونه

روش نمونه گيري در اين تحقيق روش نمونه گيري تصادفي ساده مي باشد.در اين نوع نمونه گيري به هر يك از افراد جامعه احتمال مساوي داده مي شود تا در نمونه انتخاب شود.( بازرگان وحجازي،1380،186)

از آنجا كه در پژوهشهاي پيمايشي منظور پژوهشگر اغلب برآورد ميانگين جامعه است و با توجه به اين امر كه معمولا توزيع متغيرهاي مورد مطالعه ممكن است بهنجار نباشد توصيه شده كه حجم نمونه بيش از 30 انتخاب گردد. در اين حا لت از فورمول زير براي تعيين حجم نمونه استفاده مي شود ( بازرگان وحجازي،1380،187)

(1-1)

P=برآورد نسبت صفت متغير با استفاده از مطالعات قبلي Q=1-pو z=1-a

براي بررسي فرضيات تحقيق از تكنيكها و روشهاي آمار استنباطي جهت تحليل آماري فرضيات استفاده مي گردد. هدف از تحليل آماري بررسي معني داري فرضيات تحقيق مي باشد. روشها وتكنيكهاي مورد استفاده جهت تجزيه و تحليل فرضيات شامل :آزمون ويلكاكسون و آمار توصيفي مانند جدول توزيع فراواني مي باشد وبراي انجام تحليلهاي آماري از نرم افزارهايSpssو excel استفاده مي شود..

 

1-12 ابزارهاي گردآوري داده ها

در اين تحقيق از سه روش براي جمع آوري اطلاعات استفاده مي شود :

 

1)بررسي اسناد و مدارك

جهت اخذ اطلاعات كلي در مورد سازمان شامل تاريخچه – تعداد پرسنل – وضعيت تحصيلي –آيين نامه ها و ... از روش بررسي اسناد ومدارك استفاده مي گردد.

2) پرسشنامه

پرسشنامه مهمترين و عمده ترين روش جمع آوري اطلاعات در تحقيق ذيل مي باشد .نوع سؤالات پرسشنامه بسته بوده و هر سؤال در بر گيرنده پنج گزينه مي باشد تا پاسخ دهنده از ميان آنها يكي را انتخاب كند.

 

3)مصاحبه

براي رفع مشكل استفاده از پرسشنامه و جهت بالا بردن اعتبار تحقيق و غناي هر چه بيشتر آن با مدير كل –سرپرستان و تعدادي از كاركنان مصاحبه حضوري به عمل آمد.

 

1-13 محدوديتها و موانع تحقيق

محدوديتهاي اين تحقيق عبارتند از :

الف)انجام تحقيقات محدود در زمينه توانمندسازي

ب)عدم آشنايي كاركنان با تئوريها و نظريه هاي منابع انساني كه باعث ايجاد مشكلاتي در درك موضوع تحقيق مي شود.

ج)عدم تمايل كاركنان به مشاركت با محقق.

د) فضاي خاص حاكم بر محيط و نگرش كاركنان

 

1-14 شرح واژه ها و اصطلاحات به كار رفته در تحقيق

توانمندسازي:

توانمندسازي به اين مفهوم است كه افراد تصميمات و اقدامات خود را بر عهده بگيرند . توانمندسازي افراد به معني تشويق آنان براي مشاركت بيشتر در تصميم گيري هايي است كه بر فعاليتهاي آنان تاثير مي گذارد.يعني اينكه فرصت هايي را براي افراد فراهم آوريم تا نشان دهند كه مي توانند ايده هاي خوبي به وجود آورند و آنها را عملي كنند.(اسميت ‍، 2000،1)

توانمندسازي را به عنوان يك مفهوم مديريتي مي توان فرآيند افزايش دادن حق تصميم گيري (اختيار) افراد و بالندگي اشخاص از راه همياري – قسمت كردن – پرورش و فعاليت تيمي تعريف كرد. (دكترامير كبيري،1385،349)

توانمندسازي به معني قدرت بخشيدن است بدين معني كه به افراد كمك كنيم تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند و نيز بر احساس ناتواني يا درماندگي خود چيره شوند .همچنين به اين معني است كه در افراد شور وشوق كار و فعاليت ايجاد كنيم وانگيزه دروني را براي انجام يك وظيفه بسيج كنيم.(0وتن وكمرون،1381،15)

توانمندسازي داراي ابعاد زير است :

خود اثر بخشي

خود اثر بخشي عبارت است از :احساس شايستگي و قابليت تبحر و اطمينان از انجام موفقيت آميز يك وظيفه

در افراد و حس برتري شخصي در انجام وظايف.(وتن وكمرون،1378،24)

خودسازماني

احساس داشتن حق انتخاب در اجرا و نظام بخشيدن به فعاليتهاي مربوط به خود هنگامي كه افراد به جاي اينكه به اجبار در كاري درگير شوند يا دست از آن كار بكشند خود داوطلبانه دروظايف خويش درگير شوند و احساس خود سازماني كنند.

پذيرفتن شخصي نتيجه

اعتقاد راسخ به اينكه يك شخص با فعاليتهاي خود مي تواند بر آنچه اتفاق مي افتد تاثير بگذارد.به عبارتي ديگر اعتقاد فرد در يك مقطع مشخص از زمان در مورد تواناييش براي ايجاد تغيير در جهت مطلوب است

 

معني دار بودن

يك نگرش ارزشي است كه از متجانس بودن آرمانها و ارزشهاي افراد و آنچه كه در حال انجام دادن هستند حاصل مي گردد.

اعتماد

احساس اينكه با افراد منصفانه – يكسان و با عدالت برخورد مي شود به بيان ديگر اعتماد به معني داشتن احساس امنيت شخصي است.(وتن و كمرون ،1378،33)

 

1-15 منابع استفاده شده

1- آذر، عادل و منصور مؤمني ،آمار وكاربرد آن در مديريت،(1377)، تهران، انتشارات سمت

2- اي وتن، ديويد وكيم كمرون،تواناسازي وتفويض اختيار،(1378)،ترجمه بدرالدين اورعي يزداني،تهران،انتشارات مؤسسهآموزش وتحقيقات كشور وابسته به وزارت نيرو

3- بازرگان، عباس وسايرين، روش تحقيق در علوم رفتاري،(1381)،تهران ،انتشارات آگه

4- خاكي، غلامرضا، روش تحقيق با رويكردي به پايان نامه نويسي،(1378)،تهران ، انتشارات مركز تحقيقات كشور

5- عليرضا اميركبيري، رويكردهاي سازمان ومديريت ورفتار سازماني،1385،تهران، نگاه دانش

6- كاكاوند ،عليرضا وعبدالمجيد نگارش نژاد،روش تحقيق در علوم رفتاري،(1383)، كرج، انتشارات سرافراز

7- كيوي ،ريموند وكامپنهود، روش تحقيق در علوم اجتماعي،(1377)، ترجمه غلامحسين نيك گهر،تهران انتشارات توتيا

8- كرينر، استوارت ، ديدگاههاي كليدي در مديريت،(1381)،ترجمه محمد علي حسين نجات،تهران ،دفتر پژوهشهاي فرهنگي

 

 

9-Conger&KanungoThe Empowerment Process :Integrating Theory and Practice.Academy of Management Review.Vol-13.No-3.(1988)

10-Mike Van and Lauri Ethomas.A Management Synopsis of Empowerment – Training for Quality Volu.3.No.3.--- (1995)

11-Smith-JansEmpowerment People –Brthis Library-(1996)

 

 

[1]Mastery Motivation

[2]Efectance Motivation

[3]Psychological Reactance

[4]Competence Motivation

[5]Self - Conterol

[6]Self-Importance

-1Conger & Konungo, Sprieitzr Thomas& relthous, Alanranolph, Ken Blanchard,Jhonep- Calros

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مقاله37-بررسی میزان توانمندی کارکنان گمرکات استان کرمانشاه با استناد به مدل وتن و کمرون 150 ص مقال
ساعت | بازدید : 129 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
مقاله37-بررسی میزان توانمندی کارکنان گمرکات استان کرمانشاه با استناد به مدل وتن و کمرون  150 ص

مقاله37-بررسی میزان توانمندی کارکنان گمرکات استان کرمانشاه با استناد به مدل وتن و کمرون 150 ص

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول: كليات تحقيق...............................................................................................

1-1 مقدمه....................................................................................................................

1-2 بيان مساله..............................................................................................................

1-3 پيشينه تحقيق.........................................................................................................

1-4 اهميت وضرورت تحقيق.......................................................................................

1-5 اهداف تحقيق........................................................................................................

1-6 فرضيه هاي تحقيق................................................................................................

1-7چارچوب نظري ومدل تحليلي تحقيق.......................................................................

1-8 نوع وروش تحقيق................................................................................................

1-9 فلمرو مكاني تحقيق...............................................................................................

1-10قلمرو زماني تحقيق...............................................................................................

1-11روش نمونه گيري وتعيين حجم نمونه.....................................................................

1-12ابزارهاي گرد

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نقد نمایشنامه Dogg’s Hamlet, Cahoot’s Macbeth by Tom Stoppard نقد نمایشنامه Dogg’s Hamlet, Cahoot’
ساعت | بازدید : 117 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید
ساعت | بازدید : 136 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )


جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید
ساعت | بازدید : 117 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )


جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سوم ریاضی جبرو احتمال سوم ریاضی جبرو احتمال دریافت فایل جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید
ساعت | بازدید : 134 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )

سوم ریاضی جبرو احتمال

سوم ریاضی جبرو احتمال



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نقد نمایشنامه The Baptism by Amiri Baraka نقد نمایشنامه The Baptism by Amiri Baraka نقد نمایشنامه
ساعت | بازدید : 141 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
نقد نمایشنامه The Baptism by Amiri Baraka

نقد نمایشنامه The Baptism by Amiri Baraka

نقد نمایشنامه

The Baptism by Amiri Baraka

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نقد نمایشنامه Master Class by Terrence McNally نقد نمایشنامه Master Class by Terrence McNally نقد
ساعت | بازدید : 281 | نویسنده : فایل کده | ( نظرات )
نقد نمایشنامه Master Class by Terrence McNally

نقد نمایشنامه Master Class by Terrence McNally

نقد نمایشنامه

Master Class by Terrence McNally

 



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تبلیغات
4kia.ir
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آرشیو مطالب
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وب سایت در خبرنامه وب سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فایل کده و آدرس filecompartment.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 1344
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 397
:: باردید دیروز : 172
:: بازدید هفته : 397
:: بازدید ماه : 1636
:: بازدید سال : 5685
:: بازدید کلی : 170266